صمیمه
صمیمه : (عربی) (مؤنث صَمیم) 1- صمیمی؛ 2- خالص، ناب؛ 3- اصیل. اسم صمیمه در لغت نامه دهخدا صمیم. [ ص َ] (ع ص، اِ) استخوان که بدان قوام عضو است. (منتهی الارب ). || اصل چیزی و خالص و خلاصه ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
صمیمه : (عربی) (مؤنث صَمیم) 1- صمیمی؛ 2- خالص، ناب؛ 3- اصیل. اسم صمیمه در لغت نامه دهخدا صمیم. [ ص َ] (ع ص، اِ) استخوان که بدان قوام عضو است. (منتهی الارب ). || اصل چیزی و خالص و خلاصه ...
ادامه مطلب ...صَفيه : (عربي) 1- (مؤنث صفي)،( صفي. 1- ، 2- و 3- ؛ 2- (اَعلام) نام چند تن از زنان مشهور صدر اسلام، از جمله 1) صفیه قُرَیشی [قرن اول هجری] دختر عبدالمطلب، عمهي پیامبر اسلام(ص) و مادر زبیر ...
ادامه مطلب ...صَفیا : (عربی) (= صَفیه)، صَفیه 1-. اسم صفیا در لغت نامه دهخدا صفیا. [ ص َ ] (اِخ ) اصفهانی. در عمل رمل آگاهی داشت طبعش خالی از لطفی نیست با حکیم شفائی معارضه داشته شعرش این است : مکن ناگشته ...
ادامه مطلب ...صفورا : (معرب از عبري) (اَعلام) نام زوجهي حضرت موسي(ع) و دختر حضرت شعيب(ع). اسم صفورا در لغت نامه دهخدا صفورا. [ ص َ ] (اِخ ) دختر حضرت شعیب و زوجه ٔ حضرت موسی است که در مقابل هشت سال ...
ادامه مطلب ...صفا : (عربي) 1- داشتن رفتار و كرداري همراه با دوستي و صميميت، يكرنگي، خلوص و صميميت؛ 2- (اَعلام) نام جايي در مكه در دامنهي كوه ابوقبيس كه حاجيان سعي خود را در آنجا تكميل ميكنند؛ 3- (در عرفان) ...
ادامه مطلب ...صغري : (عربي) 1- (مؤنث اصغر)، كوچك، كوچكتر؛ 2- (اَعلام) فاطمهي صغري: دختر علي ابن ابي طالب(ع). اسم صغری در لغت نامه دهخدا صغری.[ ص ُ را ] (ع ن تف ) تأنیث اصغر. (منتهی الارب ). زن کوچکتر و هر ...
ادامه مطلب ...صُراحي : (عربي) 1- (در قديم) ظرف شراب، ظرف شيشهاي شراب؛ 2- (در قديم) (به مجاز) شراب زلال؛ 3- (در تصوف) مقام انس را گويند. اسم صراحی در لغت نامه دهخدا صراحی. [ ص ُ ] (از ع، اِ) عربی آن ...
ادامه مطلب ...صِديقه : (عربي) 1- (مؤنث صديق)، صديق. 1- ،2- و 3- ؛ 2- 1) (اَعلام) لقب حضرت فاطمه(س)؛ 2) لقب حضرت مريم مادر حضرت عيسي(ع). اسم صدیقه در لغت نامه دهخدا صدیقة. [ ص َ ق َ ] (ع ص ) ...
ادامه مطلب ...صدف : (عربي) 1- نام عمومي نرمتنان دو كفهاي و نوعي خاص از آنها؛ 2- (در قديم) (در نجوم) نام سه ستاره به شكل مثلث بر دورِ قطب كه ستارهي قطبيِ جَدْي در ميان آن است. [قدما اعتقاد داشتند ...
ادامه مطلب ...صدري : (عربي ـ فارسي) (صدر + ي (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صدر، مربوط به صدر (سينه)، م صدر. 1- ، 2- ، 3- ، 4- و 5- ؛ 2- (در موسيقي ايراني) گوشهاي در آواز افشاري از ...
ادامه مطلب ...صدر : (عربی) 1- جايي در مجلس كه مخصوص نشستن بزرگان است و معمولاً روبروي درِ ورودي قرار دارد، طرف بالاي مجلس؛ 2- (به مجاز) اشخاص برتر و داراي مقام بالاتر؛ 3- (احترام آميز) (به مجاز) مهتر و رئيس؛ ...
ادامه مطلب ...صداقت : (عربي) 1- راستي و درستي؛ 2- (در عرفان) نزد اهل سلوك پايداري دل در وفا و جفا و منع و عطا است. اسم صداقت در لغت نامه دهخدا صداقت. [ ص َ / ص ِ ق َ ] (ع ...
ادامه مطلب ...صحرا : (عربی، صحراء) 1- (در جغرافیا) بیابان؛ 2- محلی خارج از منطقه ی مسکونی، که دارای پوشش گیاهی است؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) میدان جنگ؛ 4- (اَعلام) (= صحرای آفریقا) وسیعترین بیابان دنیا در شمال آفریقا، که ...
ادامه مطلب ...صَبيه : (عربي) به گونه احترام آميز به معني دختر (فرزند). اسم صبیه در لغت نامه دهخدا صبیة. [ ص َب ْ /ص ِب ْ ی َ ] (ع اِ) ج ِ صَبی. کودکان. (منتهی الارب ). صبیة. [ ص َ بی ...
ادامه مطلب ...صَبيحه : (عربي) (مؤنث صَبيح)، ( صَبيح. اسم صبیحه در لغت نامه دهخدا صبیح. [ ص َ ] (ع ص ) خوبرو و سفیدرنگ. ضد ملیح که سبزه رنگ و نمکین باشد. (غیاث اللغات ). خوبرو. (دهار). صاحب جمال. (منتهی الارب ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است