معنی اسم صُراحی

صُراحي :    (عربي) ۱- (در قديم) ظرف شراب، ظرف شيشه‌اي شراب؛ ۲- (در قديم) (به مجاز) شراب زلال؛ ۳- (در تصوف) مقام انس را گويند.

 

اسم صراحی در لغت نامه دهخدا

صراحی. [ ص ُ ] (از ع، اِ) عربی آن صراحُیّة. قسمی از ظروف شیشه یا بلور با شکمی نه بزرگ و نه کوچک و گلوگاهی تنگ و دراز که در آن شراب یا مسکری دیگر کنند و در مجلسی آرند و از آن در پیاله و جام و قدح ریزند. ابن درید گوید: این لغت عربی نیست. آوند شراب :
صراحی در آن بزم خون میگریست
که زاینها یکی هم نخواهند زیست.
فردوسی.
نه دام الا مدام سرخ پرکرده صراحیها
نه تله بلکه حجره ٔ خوش بساط اوکند تا پله.
عسجدی.
آدم چو صراحی بود و روح چو می
قالب چو نی و روان صدائی در نی.
خیام.
آن حلق صراحی بین کز می بفواق آمد
چون سرفه کنان از خون بیمار بصبح اندر.
خاقانی.
چهره ٔ من جام و چشم من صراحی کن که من
چون صراحی بر سر جام تو جان خواهم فشاند.
خاقانی.
بزبان صراحی و لب جام
هاتف صبح را جواب دهید.
خاقانی.
گریه تلخ صراحی ترک شکرخنده را
خوش ترش چون طوطی از خواب گران انگیخته.
خاقانی.
چون خون سیاوشان صراحی
خوناب دل از دهان فروریخت.
خاقانی.
ساقی بر من چو جام روشن بنهاد
جانم بهوای خدمتش تن بنهاد
عقلم چو صراحی ارچه گردن کش بود
حالی چو پیاله دید گردن بنهاد.
کمال اسماعیل.
شاید که چون صراحی خونم همی خورند
زیرا که سر ندارم و گردن همی کشم.
کمال اسماعیل.
مصحف و شمشیر بینداخته
جام و صراحی عوضش ساخته.
نظامی.
صراحی چون خروسی سازکرده
خروسی کو بوقت آواز کرده.
نظامی.
صراحی های لعل از دست ساقی
بخنده گفت باد این عیش باقی.
نظامی.
صراحی را ز می پر خنده میداشت
بمی جان و جهان را زنده میداشت.
نظامی.
بسی که با خویشتن بگوئی راز
چون صراحی به اشک بیجاده.
سعدی.
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صراحی می ناب و سفینه ٔ غزل است.
حافظ.
سبو بدوش و صراحی بدست و محتسب از پی
نعوذ باﷲ اگر پای من بسنگ برآید.
وحشی.
لب بر لبش چو ساغر خلقی بکام و شاهی
از دور چون صراحی گردن دراز کرده.
شاهی.

اسم صراحی در فرهنگ فارسی

صراحی
ظرف شراب، تنگ شراب، بعربی صراحیه، ظرف شیشهای یابلوری شکم دارودهان تنگ برای شراب
قسمی ظرف شیشه یی یا بلورین با شکمی متوسط و گلوگاهی تنگ و دراز که در آن شراب یا مسکری دیگر کنند و در مجلسی و از آن در پیاله و جام قدح ریزند آوند شراب .
صراحی گردن
( صفت ) با گردنی چون گردن صراحی گردن دراز و کشیده .
صراحی کشیدن
صراحی نوشیدن ساغر کشیدن .
خنده صراحی
خنده مینا خنده شیشه
سنگ و صراحی
کنایه از ناسازگار بودن و ضد بودن است
اشک صراحی
کنایه از شراب
خورشید صراحی
کنایه از شراب

اسم صراحی در فرهنگ معین

صراحی
(صُ) [ ع . صراحیة ] (اِ.) ظرف شراب .
صراحی کشیدن
( ~ . کَ یا کِ دَ) [ ع – فا. ] شراب نوشیدن .

اسم صراحی در فرهنگ فارسی عمید

صراحی
ظرف شیشه ای یا بلوری شکم دار و دهان تنگ که در آن شراب می نوشیدند، ظرف شراب، تنگ شراب: به زبان صراحی و لب جام / هاتف صبح را جواب دهید (خاقانی: ۵۹۴).

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز