کامل
کامل : (عربي) 1- آن كه يا آنچه ويژگيهاي لازم را دارا است و كم و كاست ندارد، بيعيب، بينقص؛ 2- (به مجاز) داراي محاسن و خصوصيات مقبول؛ 3- (در قديم) (به مجاز) دانا و فاضل؛ 4- (در حالت ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
کامل : (عربي) 1- آن كه يا آنچه ويژگيهاي لازم را دارا است و كم و كاست ندارد، بيعيب، بينقص؛ 2- (به مجاز) داراي محاسن و خصوصيات مقبول؛ 3- (در قديم) (به مجاز) دانا و فاضل؛ 4- (در حالت ...
ادامه مطلب ...کامروز : 1- ویژگی آن که روزگار به میل و اراده اوست؛ 2- (به مجاز) خوشبخت. اسم کامروز در لغت نامه دهخدا کامرو. [ ] (اِخ ) نام ولایتی است به اقصای بنگاله که ملک مشرقی هندوستان است . (غیاث ). یا کامروپ . آسام ...
ادامه مطلب ...کامران : 1- (در قديم) (به مجاز) آن كه در هر كاري موفق است، موفق؛ 2- خجسته، مبارك؛ 3- مسلط، چيره؛ 4- (در حالت قيدي) با كامروايي و موفقيت. اسم کامران در لغت نامه دهخدا کامران . (نف مرکب ) کسی که ...
ادامه مطلب ...کامبیز : صورت ديگري از كمبوجيه كه در زبان فرانسه كامبيز شده و مجدداً وارد فارسي شده است. ص كمبوجيه. اسم کامبیز در لغت نامه دهخدا کامبیز. (اِخ ) تصحیفی است از کمبوجیه و دیودور کمبوجیه را کامبیز نوشته است . (ایران باستان ...
ادامه مطلب ...كامبخش : 1- (به مجاز) آنكه خواسته و آرزوي كسي را برآورده كند، برآورندهي آرزوها؛ 2- به وصال رساننده. اسم کامبخش در لغت نامه دهخدا کامبخش . [ ب َ ] (اِخ ) فرزند کوچک عالمگیر از تیموریان هند. در سال 1077 هَ . ق ...
ادامه مطلب ...کاظم : (عربي) 1- (در قديم) فرو خورنده خشم؛ 2- (اَعلام) لقب امام موسي ابن جعفر(ع) هفتمين امام شيعيان. اسم کاظم در لغت نامه دهخدا کاظم . [ ظِ ] (ع ص ) ج ، کُظَّم . (منتهی الارب ). و کاظمین . خاموش و ...
ادامه مطلب ...کاروان : 1- گروه مسافرانی که با هم عازم مقصدی هستند، قافله؛ 2- (به مجاز) چیزی که عناصر و اجزای آن به دنبال هم در حرکتند. اسم کاروان در لغت نامه دهخدا کاروان . [ کارْ / رِ ] (اِ مرکب ) ...
ادامه مطلب ...کارن : (= قارِن)، ن قارِن. معنی کارن در لغتنامه دهخدا : کارن . [ رِ ] (اِخ ) نام شهری در خط سیر لشکر خشایارشا از لیدیه به داردانل . معنی کارن در انگلیسی : Karen is a given name. In English, ...
ادامه مطلب ...قَوام : (عربي) استواري، استحكام. اسم قوام در لغت نامه دهخدا قوام . [ ق َ ] (ع اِمص )راستی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || عدل . (آنندراج ) (اقرب الموارد). || اعتدال . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) : و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و ...
ادامه مطلب ...قطب الدين : (عربي) 1- محور آيين و كيش؛ 2- (اَعلام) 1) قطبالدین شیرازی: (= محمود ابن مسعود) [634-710 قمری] دانشمند و حکیم ایرانی، شاگرد خواجه نصیر الدین طوسی و استاد کمالالدین فارسی. سفرهای زیادی کرد. پیدایش رنگین کمان را ...
ادامه مطلب ...قدیر : (عربي) 1- (در قديم) توانا، قادر؛ 2- از نامها و صفات خداوند. اسم قدیر در لغت نامه دهخدا قدیر. [ ق َ ] (ع ص ) توانا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ان اﷲ علی کل شی ٔ قدیر. (قرآن کریم ). || پخته ...
ادامه مطلب ...قدوس : (عربي) (در قديم) 1- پاک و منزه؛ 2- از نام ها و صفات خداوند. اسم قدوس در لغت نامه دهخدا قدوس . [ ق َ ] (ع ص ) پیش آینده . گویند: هو قدوس بالسیف ؛ ای قدم به . (منتهی ...
ادامه مطلب ...قدرتالله : (عربي) قدرت خداوند. اسم قدرت الله در لغت نامه دهخدا قدرت . [ ق ُ رَ ] (ع مص ) قدرة. توانستن . توانائی داشتن . رجوع به قدرة و قدران شود : میرسد مست و جهانسوز و که دارد قدرت که سر راه ...
ادامه مطلب ...قدرت : (عربي) 1- توانايي، توان، سلطه و نفوذ؛ 2- (در فلسفه قديم) توانايي ويژهي موجود زنده كه با آن از روي قصد و اراده عملي را انجام ميدهد يا ترك ميكند. اسم قدرت در لغت نامه دهخدا قدرت . [ ق ...
ادامه مطلب ...قباد : 1- محبوب، شاه محبوب، سرور گرامي؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) پهلوان ایرانی، پسر کاوه و برادر قارِن، که به دست پهلوانی تورانی کشته شد؛ 2) (در شاهنامه) (= كيقباد) شاه داستانی ایران، نخستین شاه از سلسلهي ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است