اسم های دخترونه پیشنهادی :

  • اشوروي
  • مِهزاد
  • تهمینه
  • توران
  • فرشیده
  • کتایون
  • اسم های پسرونه پیشنهادی :

  • سورین
  • کی زاد
  • میشان
  • مهرام
  • شهیر
  • فرازمان
  • نام دخترانه

    سُونای

    سُوناي :    1- (سونا = دعا كننده، ستاينده + ي)؛ 2- (در تركي) آخرين ماه.     اسم سونای در لغت نامه دهخدا سونا. (اِ) بهندی اسم ذهب است. (فهرست مخزن الادویه ). طلا. (الفاظ الادویه ). رجوع به سونه شود. اسم سونای در ...

    ادامه مطلب ...

    سُونا

    سُونا :    1- طلا؛ 2- (در تركي) 1) مرغابي، 2) زيبا و قشنگ.     اسم سونا در لغت نامه دهخدا سونا. (اِ) بهندی اسم ذهب است. (فهرست مخزن الادویه ). طلا. (الفاظ الادویه ). رجوع به سونه شود. اسم سونا در فرهنگ فارسی سونا بهندی ...

    ادامه مطلب ...

    سوما

    سوما :    1- ماه، نور ماه؛ 2- (به مجاز) زيبا؛ نهر آب و مجراي قنات.     اسم سوما در لغت نامه دهخدا سوم. [ س ِ وُ / س ِوْ وُ ] (عدد ترتیبی، ص نسبی ) سه که ثالث باشد. (آنندراج ...

    ادامه مطلب ...

    سولماز

    سولماز :    (ترکی) 1- پژمرده نشدنی، 2- گلی که هرگز پژمرده نمی  شود.     اسم سولماز در اسامی پسرانه و دخترانه سولماز نوع: دخترانه ریشه اسم: ترکی معنی: از ریشه سولمک + اولماز، به معنى پژمرده نمى شود - همیشه شاداب سلماز نوع: دخترانه ریشه اسم: ترکی معنی: سولماز

    ادامه مطلب ...

    سوگند

    سوگند :    قسم، استواري بر پيوند، استواري بر گفتن و راست گفتن.     اسم سوگند در لغت نامه دهخدا سوگند. [ س َ / س ُ گ َ ] (اِ) در اوستا «ونت سوکنتا» (گوگردمند)، دارای گوگرد. (از حاشیه ٔ برهان قاطع ...

    ادامه مطلب ...

    سوگل

    سوگل :    (تركي) (در گفتگو) مورد علاقه و محبت زياد، محبوب.     اسم سوگل در لغت نامه دهخدا سوگل. [ گ َ ] (اِ) زردی باشد که بسبب آفتی در کشت زار افتد. (برهان ) (جهانگیری ). رجوع به سوکک شود. اسم سوگل ...

    ادامه مطلب ...

    سوفیا

    سوفيا :    (عربي) 1- (= صوفيه)، پيروان تصوف؛ 2- عاقل، خردمند؛ 3- (اَعلام) (= صوفيه) پايتخت بلغارستان.     اسم سوفیا در لغت نامه دهخدا صوفی. (ص نسبی، اِ) پیرو طریقه ٔ تصوف. پشمینه پوش. یک تن از صوفیه : دل از عیب صافی ...

    ادامه مطلب ...

    سوسن

    سوسن :    1- (گياهي) گياهي پياز دار و تك لپه‌اي، با برگ‌هاي باريك و دراز كه انواع وحشي و پرورشي دارد؛ 2- گل اين گياه كه معمولاً درشت، خوشه‌اي، و به رنگ ها و اشكال مختلف است. بعضي انواع ...

    ادامه مطلب ...

    سوزان

    سوزان :    1- داراي حرارت و گرماي بسيار زياد؛ 2- (در قديم) (به مجاز) سرشار از اندوه و اشتياق.     اسم سوزان در لغت نامه دهخدا سوزان. (نف ) سوزنده. در حال سوختن. سوزاننده و ملتهب و با حرقت و سوزش. (ناظم ...

    ادامه مطلب ...

    سورینا

    سورينا :   (سورين + ا (پسوند نسبت))، منسوب به سورين، ( سورين. 1-     اسم سورینا در لغت نامه دهخدا سوری. (اِ) نوعی از ریاحین سرخ است. (برهان ). ورد. نوعی از گل سرخ و بسیار خوشبو که آنرا گل محمدی نیز گویند. ...

    ادامه مطلب ...

    سوریا

    سوريا :    (سوري + الف (اسم ساز))، ( سوري.     اسم سوریا در لغت نامه دهخدا سوری. (اِ) نوعی از ریاحین سرخ است. (برهان ). ورد. نوعی از گل سرخ و بسیار خوشبو که آنرا گل محمدی نیز گویند. (ناظم الاطباء). نام ...

    ادامه مطلب ...

    سوری

    سوري :    1- (در قديم) (در گياهي) گل سرخ؛ 2- (به مجاز) سرخ رنگ.     اسم سوری در لغت نامه دهخدا سوری. (اِ) نوعی از ریاحین سرخ است. (برهان ). ورد. نوعی از گل سرخ و بسیار خوشبو که آنرا گل محمدی ...

    ادامه مطلب ...

    سوره

    سوره :    (عربي) هر يك از بخش‌هاي صد و چهارده‌گانه‌ي قرآن كه خود شامل چند آيه است، سورت.     اسم سوره در لغت نامه دهخدا سورت. [ س َ / سُو رَ ] (از ع اِمص ) تیزی. حدت. تندی هر چیز. ...

    ادامه مطلب ...

    سورا

    سورا :    1- سود دهنده؛ 2- توانا، نيرومند؛ 3- (اَعلام) نام شهر «شوراب» در نوشته‌هاي رومی و یونانی که به گونه‌اي سورا/  surāـ/ آمده است، شوراب (سورا) در مغرب رود فرات و در نزدیک دشت سروج (باتنه) و در ...

    ادامه مطلب ...

    سوده

    سوده :    (عربي) 1- ساييده، ساییده شده؛ 2- (اَعلام) [قرن اول هجری] نام دختر زمعه ابن قيس ابن عبد شمس، از همسران پیامبر اسلام(ص)، بیوه‌ي یکی از مسلمانان نخستین به نام سکران.     اسم سوده در لغت نامه دهخدا سودة. [ س ...

    ادامه مطلب ...

    اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

    اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

    کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است

    طراح: پاناب / پشتیبانی و سئو gateweb.ir