مُلوک
مُلوك : (عربي) (جمعِ مِلَك) 1- پادشاهان؛ 2- (اَعلام) 1) دریای ملوک بخشی از اقیانوس آرام، میان شمال شرقی جزیرهي سلبس؛ 2) جزایر ملوک (= جزایر ادویه): گروهی شامل حدود 1000 جزیره در شرق اندونزی، میان جزیرهي سلبس و ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اسامی دختر عربی – اسم دخترانه عربی قشنگ – نام های عربی دختر – نام دخترانه عربی زیبا – عربی از با دختر م ح ن ت ا ل ب ی س ش ث ق ف غ ع ه خ ئ د ذ ر ز ط
مُلوك : (عربي) (جمعِ مِلَك) 1- پادشاهان؛ 2- (اَعلام) 1) دریای ملوک بخشی از اقیانوس آرام، میان شمال شرقی جزیرهي سلبس؛ 2) جزایر ملوک (= جزایر ادویه): گروهی شامل حدود 1000 جزیره در شرق اندونزی، میان جزیرهي سلبس و ...
ادامه مطلب ...مَلِكنسا : (عربي) 1- پادشاهِ زنان، سَرور زنان؛ 2- فرشته رو و زيبا در ميان زنان. اسم ملک نسا در لغت نامه دهخدا ملک. [ م ُ ] (اِ) کلول باشد. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 253). دانه ای باشد ...
ادامه مطلب ...مَلِكناز : (عربي ـ فارسي) 1- موجب افتخار پادشاه به لحاظ زيبايي؛ 2- ويژگي آن كه ناز و كرشمهاي شاهانه دارد. اسم ملک ناز در اسامی پسرانه و دخترانه ملک ناز نوع: دخترانه ریشه اسم: عربی,فارسی معنی: ملک (عربی) + ناز (فارسی) فرشته زیبا اسم ...
ادامه مطلب ...مَلَكسيما : (عربي) خوشگل، پريچهر، فرشته روي، زيبا روي. اسم ملک سیما در لغت نامه دهخدا ملک سیما. [ م َ ل َ ] (ص مرکب ) خوشگل. پری چهر. (از ناظم الاطباء). فرشته روی. ملک طلعت. زیباروی : قوام دین پیغمبر ...
ادامه مطلب ...مَلَكزمان : (عربي) (= مَلَك جهان)، ( مَلَك جهان. اسم ملک زمان در لغت نامه دهخدا ملک. [ م ُ ] (اِ) کلول باشد. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 253). دانه ای باشد بزرگتر از ماش و آن را پزند ...
ادامه مطلب ...مَلكجهان : (عربي ـ معرب) 1- فرشته جهان؛ 2- (به مجاز) زيباروترين. اسم ملک جهان در لغت نامه دهخدا ملک جهان. [ م ُ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شاندرمن است که در بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش ...
ادامه مطلب ...ملايم : (عربي) 1- فاقد شدت و تندي؛ 2- (به مجاز) داراي اخلاق خوش و سازگار با ديگران، مهربان، نرمخو؛ 3- (در حالت قيدي) با نرمي و آهستگي، به آرامي، آهسته؛ 4- (در قديم) داراي تطابق، سازگار، متناسب؛ 5- ...
ادامه مطلب ...ملاحت: (عربي) 1- حالتي در چهره كه شخص را دوست داشتني مينمايد، نمكين بودن، با نمك بودن؛ 2- خوشايند بودن، دوست داشتني بودن. اسم ملاحت در لغت نامه دهخدا ملاحت. [ م َ ح َ ] (ع اِمص ) نمکینی. (غیاث ...
ادامه مطلب ...مَكيه : (عربي) (مؤنث مكي)، 1- مربوط يا متعلق به مكه؛ 2-اهل مكه؛ 3- (اَعلام) سورههايي از قرآن مجيد كه در مكه نازل شده است. اسم مکیه در لغت نامه دهخدا مکیة. [ م َک ْ کی ی َ ] (ص ...
ادامه مطلب ...مُكَرمه : (عربي) (مؤنث مُكَرم)، زن گرامي و عزيز كرده. اسم مکرمه در لغت نامه دهخدا مکرمت. [ م َ رُ م َ ] (ع اِمص، اِ) بزرگی و نوازش. (غیاث ). بزرگی و جوانمردی و مردمی و نوازش. (ناظم الاطباء). ...
ادامه مطلب ...مقصوده : (عربي) 1- مطلوب و خواسته شده و محبوب و مورد پسند؛ 2- مورد علاقه. اسم مقصوده در لغت نامه دهخدا مقصود. [ م َ ] (ع ص، اِ) آهنگ نموده شده. (آنندراج ). طلب شده و آهنگ شده و ...
ادامه مطلب ...مُقدسه : (عربي) (مؤنث مقدس)، 1- مقدس، داراي تقدس و پاكي، مبرا از هر آلودگي، پاك و قابل احترام دانسته شده بويژه از نظر مذهبي؛ 2- آنكه از پليدي و زشتي و گناه دوري ميكند، پارسا. اسم مقدسه در لغت ...
ادامه مطلب ...مَقبوله : (عربي) (مؤنث مَقبول)، 1- مورد قبول، پذيرفته شده؛ 2- دلنشين، دوست داشتني، زيبا؛ 3- خوشايند، مطلوب. اسم مقبوله در لغت نامه دهخدا مقبول. [ م َ ] (ع ص ) جامه ٔ درپی کرده. (منتهی الارب ) (آنندراج ) ...
ادامه مطلب ...مُعينا : (عربي ـ فارسي) (معين + ا (پسوند نسبت))، منسوب به مُعين، ( مُعين. اسم معینا در لغت نامه دهخدا معین. [ م َ ] (ع ص ) آب روان. (دهار). آن آب که می بینند چون می رود. (مهذب ...
ادامه مطلب ...مُعظمه : (عربي، معظمة) 1- بزرگ داشته شده، بزرگ؛ 2- (اعلام) نویسنده بانوی تاجیکستان [1988-1951 میلادی] معظمه فرزند شخصیتی به نام احمد اسفره از استان خجند، تحصیلاتش را در دانشگاه تربیت معلم خجند تمام کرد و از آن پس ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است