معنی اسم شهپر

شهپر :    (= شاه پر)، هر يك از پرهاي اصلي پرندگان.

 

 

اسم شهپر در لغت نامه دهخدا

شهپر. [ ش َ پ َ ] (اِ مرکب ) مخفف شاه پر. پر اولین بال جانوران پرنده را گویند. (برهان ) (از آنندراج ). قادمه. (دهار). پیش بال :
ببریده در آشیان تقدیس
وصف تو ز جبرئیل شهپر.
ناصرخسرو.
آن همائی را که سوی جد او بازو زدی
عنبرین گیسوی او بازوش را شهپر سزد.
سوزنی.
گیسوی تو شهپرّ همای نبوی دان
بوینده چو مشک تبت و تنگت و طفقاج.
سوزنی.
جز دل و چشم جهانسوزان نسازد آشیان
گرزه و زاغ کمان و شست شهپرّ عقاب.
سوزنی.
نسر طایر بیفکند شهپر
که پرش بر سهام او زیبد.
خاقانی.
دهلیز دار ملک الهی است صحن او
فراش جبرئیلش و جاروب شهپرش.
خاقانی.
مگس ران کردن از شهپرّ طاوس
عجب زشت است بر طاوس زیبا.
خاقانی.
فرمان داد تا شهپر خویش بروی مالید و بصورت اصلی بازیافت. (سندبادنامه ص ۲۵۴).
میبرید از منازل فلکی
شاهراهی به شهپر ملکی.
نظامی.
بر اوج فلک چون پرد جره باز
که در شهپرش بسته ای سنگ آز.
سعدی.
شهپر زاغ و زغن زیبای صید و قید نیست
این کرامت همره شهباز و شاهین کرده اند.
حافظ.
شکر خدا که باز در این اوج بارگاه
طاووس عرش میشنود صیت شهپرم.
حافظ.
همای زلف شاهین شهپرش را
دل شاهان عالم زیر پر باد.
حافظ.
و رجوع به شاه پر شود.
– شهپر برکندن ؛ پر ریختن :
باری به ناز و دلبری گر سوی صحرا بگذری
واله شود کبک دری طاووس شهپر برکند.
سعدی.
– شهپر جبرئیل (جبریل )؛ شاهبال روح الامین که مقدس و فرخنده داشته اند :
ای فر پر همای سایه ٔ درگاه تو
شهپر جبریل باد بر سر تو سایبان.
خاقانی.
خروش شهپر جبریل و صور اسرافیل
غریو سبحه ٔ رضوان و زیورحورا.
خاقانی.
بارگی از شهپر جبریل ساخت
بادزن از بال سرافیل ساخت.
نظامی.
عرش روانی که ز تن رسته اند
شهپر جبریل بدل بسته اند.
نظامی.
بر خوان عنکبوت که بریان مگس بود
شهپرّ جبرئیل مگس رانت آرزوست.
سعدی.
– شهپر روح ؛ شهپر روح الامین. شهپر جبرئیل :
هست فراش جد تو در خلد
شهپر روح و زلف و گیسوی حور.
سوزنی.
– شهپر روح الامین ؛ شهپر جبرئیل :
ناصیه ٔ حور عین پرچم شبرنگ تست
شهپر روح الامین پر سهام تو باد.
خاقانی.
|| اصطلاح مصوب فرهنگستان برای قسمتی از بالهای هواپیما که تغییر جهت و امتداد حرکت بتوسط آن انجام میگیرد و کار شهپر را در پرندگان انجام می دهد.
شهپر. [ ش َ پ َ ](اِ مرکب ) حبةالسوداء است که شونیز نیز نامند. (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به حبةالسوداء و شونیز شود.

اسم شهپر در فرهنگ فارسی

شهپر
( اسم ) ۱ – بال بزرگ شهبال . ۲ – قسمتی از بال هواپیما که تغییر خط سیر هواپیما به توسط آن انجام می گیرد ٠
حبه السودائ است که شونیز نیز نام دارد
[aileron] [حمل ونقل هوایی] سطح فرمانی که به قسمت خارجی بال لولا می شود و بخشی از لبۀ فرّار آن را تشکیل می دهد
شهپر سکان
[ruddervon] [حمل ونقل هوایی] سطحی در لبۀ فرار بال که نقش سکان عمودی و سکان افقی و شهپر را در هواپیماهای بدون دُم ایفا می کند
شهپر گشادن
( مصدر ) بال گشودن ٠
شهپر نوک بال
[wingtip aileron] [حمل ونقل هوایی] شهپری که کل نوک بال را تشکیل می دهد، چه نوک هایی که دارای انتهای داخلی در جهت وتر بال هستند و چه نوک هایی که در طول لبۀ فرار به طرف داخل کشیده شده اند
دم شهپر
[taileron, rolling tailplane, differential tailplane] [حمل ونقل هوایی] یکی از دو صفحۀ دُم افقی که در صورت عملکرد یکسان با صفحۀ دیگر نقش سکان افقی را ایفا می کند و در صورت عملکرد متفاوت نقش شهپر را ایفا می کند
تمام شهپر
[full aileron] [حمل ونقل هوایی] حرکتی که در آن زاویۀ شهپر با فرمان خلبان یا سامانۀ مراقبت پرواز تا آخرین حد خود تغییر می کند

اسم شهپر در فرهنگ معین

شهپر
(شَ پَ) (اِمر.) ۱ – بال بزرگ، شهبال . ۲ – قسمتی از بال هواپیما که تغییر خط سیر هواپیما توسط آن انجام می شود.
شهپر گشادن
( ~ . گُ دَ)(مص ل .) بال گشودن .

اسم شهپر در فرهنگ فارسی عمید

شهپر
۱. پر بزرگ پرنده، شه بال.
۲. قسمتی از بال هواپیما که تغییر خط سیر هواپیما توسط آن صورت می گیرد.

اسم شهپر در اسامی پسرانه و دخترانه

شهپر
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: šahpar) (= شاه پر )، هر یک از پرهای اصلی پرندگان – شاه پر، هر یک از پرهای اصلی بال پرندگان، بال بزرگ، شهبال

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز