سعیدرضا
سعيدرضا : (عربي) از نامهاي مركب، ، سعيد و رضا.
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اسامی پسرانه از س نام های پسرانه با س
سعيدرضا : (عربي) از نامهاي مركب، ، سعيد و رضا.
ادامه مطلب ...سعيد : (عربي) 1- خجسته، مبارك؛ 2- (در قديم) خوشبخت، سعادتمند؛ 3- (اَعلام) 1) سعیدابن زید: [قرن اول هجری] صحابی پیامبر اسلام(ص)، پسر عمو، شوهر خواهر و برادر زن عمر خطاب، از نخستین مسلمانان و از مهاجران؛ 2) سعید ابن ...
ادامه مطلب ...سُعود : (عربي) (جمع سَعد) 1- (در قديم) سعادتها، نيك بختيها، خجستگيها؛ 2- (اسم مصدر) سعادت.
ادامه مطلب ...سَعدي : (عربی ـ فارسی) 1- (در قدیم) سعد بودن، خجستگی، مبارکی؛ 2- (اَعلام) سعدی [حدود 600-691 قمری] تخلّص و شهرت مشرفالدین (مصلحالدین) عبدالله شیرازی، شاعر و نویسندهی ایرانی، مؤلف گلستان و بوستان، غزلها، قصیده ها و رسالههای مختلف، که ...
ادامه مطلب ...سَعدالدين : (عربي) (موجب) 1- نيك بختي دين؛ 2- (اَعلام) سَعدالدين وراويني [قرن 7 هجري] ادیب ایرانی، مترجم مرزبان نامه از زبان طبری به فارسی.
ادامه مطلب ...سَعد : (عربي) 1- خجسته، مبارك، خوش يمن، سعادت، خوشبختي، خوش يمني؛2- (اَعلام) 1) سعدابن ابوبکر: [قرن 7 هجری] اتابک فارسی و نوادهي سعدابن زنگی، که پیش از استقرار در جای پدرش و 12 روز پس از مرگ او درگذشت؛ ...
ادامه مطلب ...سُروش : 1- (به مجاز) پيام آور؛ 2- (در قديم) فرشتهي پيام آور، فرشته؛ 3- (به مجاز) پيامي كه از عالم غيب برسد، الهام؛ 4- (در قديم) جبرائيل؛ 5- (در موسيقي ايراني) گوشهاي در دستگاه ماهور؛ 6- (در گاه ...
ادامه مطلب ...سَرور : 1- آنكه مورد احترام است و نسبت به ديگري يا ديگران سِمَت بزرگي دارد؛ 2- فرمانده، رئيس، بزرگ.
ادامه مطلب ...سَرمد : (عربي) 1- (در قديم) پايدار، پيوسته، هميشگي؛ 2- (در حالت قيدي) به طور دائم؛ 3- (اَعلام) سَرمد: 3- [قرن 11 هجری] شاعر و عارف یهودی از مردم کاشان، که مسلمان شد و به هند رفت و در آنجا ...
ادامه مطلب ...سرفراز : (مخففِ سر افراز)، ( سر افراز.
ادامه مطلب ...سردار : 1- (در نظام) فرمانده يك گروه يا يك دستهي نظامي؛ 2- عنواني احترام آميز دربارهي صاحب منصبان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و نيروي انتظامي، كه داراي درجهاي بالاتر از سرهنگي هستند؛ 3- (به مجاز)، پيشوا، رهبر، سرور.
ادامه مطلب ...سرافراز : 1- (به مجاز) افتخار كننده به چيزي يا كسي، سربلند، مفتخر؛ 2- (در قديم) داراي صفات نيكو و مايه افتخار؛ 3- (در قديم) گردن فراز، گردن كش، زورمند.
ادامه مطلب ...سِراجالدين : (عربي) 1- چراغ دين؛ 2- (اَعلام) 1) سراجالدین ارموی: [594-682 قمری] متکلم مسلمان ایرانی، از مردم ارومیه، مؤلف مَطالِع الانوار، در کلام و منطق؛ 2) سراجالدین عثمان ابن عمر: (= مختاری غزنوی) [قرن 6 هجری] شاعر پارسیگوی دربار ...
ادامه مطلب ...سِراج : (عربي) (در قديم) چراغ، روشنايي.
ادامه مطلب ...سَديف : (اَعلام) نام چند تن از صحابه.
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است