گلبهار
گلبهار : [گل + بهار = فصل اول سال، شكوفهي درختان خانوادهي مركبات، گياهي زينتي از خانوادهي كاسني، بابونه، بهارنارنج؛ (به مجاز) بخش آغازين يا دورهي شادابيِ هر چيز]، 1- به معناي گلِ بهاري، گلِ گياه بابونه، بهار نارنج ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اسم دختر بر اساس الفبا,اسم دخترانه با گ,اسم دختر با حرف گ,نام های دخترونه با گ,اسم دختر شروع با حرف گ,اسامی دخترانه ای که با حرف گ شروع می شوند.
گلبهار : [گل + بهار = فصل اول سال، شكوفهي درختان خانوادهي مركبات، گياهي زينتي از خانوادهي كاسني، بابونه، بهارنارنج؛ (به مجاز) بخش آغازين يا دورهي شادابيِ هر چيز]، 1- به معناي گلِ بهاري، گلِ گياه بابونه، بهار نارنج ...
ادامه مطلب ...گلبوته : 1- گل، گل و بته؛ 2- (به مجاز) محبوب و معشوق؛ 3- (به مجاز) خوب و دوست داشتني. اسم گلبوته در لغت نامه دهخدا گلبو. [ گ ُ] (ص مرکب ) آنکه چون گل بو دهد. خوشبو : بیاد روی ...
ادامه مطلب ...گلبرگ : (= برگ گل) 1- (در گياهي) هر يك از برگهاي يك گل، برگ گل؛ 2- (به مجاز) (دختر) همچون برگ گل؛ 3- (به كنايه) معشوقهاي كه بدنش مانند برگ گل لطيف و نازك باشد؛ 4- (در قديم) ...
ادامه مطلب ...گلبَر : 1- آن كه سينه و آغوشش چون گل لطيف و نازك است؛ 2- (در گياهي) گونهي گلها، چون گل سرخ، زرد و جز آن. اسم گلبر در لغت نامه دهخدا گلبرگ. [ گ ُ ب َ ] (اِ مرکب ...
ادامه مطلب ...گلبخت : (گل + بخت = سرنوشت، طالع)، (به مجاز) زيبا و لطيف و دوست داشتني. اسم گل بخت در لغت نامه دهخدا گل. [ گ ُ ](اِ) در اوراق مانوی (به پارتی ) ور (گل سرخ )، اوستا وردا ، ...
ادامه مطلب ...گلباران : 1- گل ريزان، گل پاشان، ريختن و پاشيدن گل؛ 2- ريختن گلِ فراوان بر سر كسي يا جايي معمولاً به قصد تمجيد و بزرگ داشت. اسم گلباران در لغت نامه دهخدا گل باران. [ گ ُ ] (اِمص مرکب ...
ادامه مطلب ...گلايل(گلايول) : (فرانسوي؛glaïeul ) 1- (در گياهي) گل زينتيِ زيبا به رنگهاي مختلف كه آرايش خوشهاي يك طرفي با خوشههاي دراز و برگهاي شمشيري دارد؛ 2- گياه اين گل كه علفي، خودرو، يا زينتي است و با بنه تكثير ...
ادامه مطلب ...گِلاويژ : (كردي،gilāvež) نام ستارهاي كه در شبهاي تابستان نمايان ميشود؛ ستارهي سهيل. اسم گلاویژ در اسامی پسرانه و دخترانه گلاویژ نوع: دخترانه ریشه اسم: کردی معنی: (تلفظ: gelāviž) (کردی، gilāvež) نام ستاره ای که در شب های تابستان نمایان می شود، ستاره ی ...
ادامه مطلب ...گُلان : (گل + ان/ an ـ/ (پسوند نسبت يا نشانهي جمع در فارسي))، 1- منسوب به گل؛ 2- گلها؛ 3- (به مجاز) زيبارو و لطيف. اسم گلان در لغت نامه دهخدا گلان. [ گ ُ ] (اِ) قسمی از نان ...
ادامه مطلب ...گُلاله : (= كُلاله) 1- مو و كاكل مجعد و پيچيده؛ (در عربی)، نوعي پيراهن، قميص. + كُلاله. اسم گلاله در لغت نامه دهخدا گلاله. [ گ ُ ل َ / ل ِ ] (اِ) کاکل مجعد و پیچیده.(آنندراج ). موی ...
ادامه مطلب ...گلافشان : (در قديم) افشانندهي گل يا ريزندهي گل، گل فشان. اسم گل افشان در لغت نامه دهخدا گل افشان. [ گ ُ اَ ] (نف مرکب ) افشاننده ٔ گل. گل ریزنده. گل بسیار پراکنده کننده. پراکنده کننده ٔ گل ...
ادامه مطلب ...گلافروز : (گل + افروز (جزء پسين) = افروزنده) (به مجاز) زيبا، لطيف و با طراوت. اسم گل افروز در اسامی پسرانه و دخترانه گل افروز نوع: دخترانه ریشه اسم: فارسی معنی: مرکب از گل + افروز( افروزنده) اسم گل افروز در لغت نامه دهخدا افروز. ...
ادامه مطلب ...گِلاره : (كردي، gilāra ) 1- مردمك چشم؛ 2- حبهي انگور.. اسم گلاره در لغت نامه دهخدا گلار. [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیدشهر بخش جویم شهرستان لار، واقع در 54هزارگزی جنوب جویم و شمال کوه ...
ادامه مطلب ...گلابتون : 1- (در صنايع دستي) رشتههاي نازك طلا و نقره (امروزه اغلب اكليلي به رنگ طلا يا نقره) كه همراه تارهاي ابريشم در زري بافي به كار ميرود؛ 2- گلهاي برجسته از رشتههاي طلا و نقره كه روي ...
ادامه مطلب ...گلاب : 1- مايع خوشبويي كه از تقطير گل سرخ و آب حاصل ميشود؛ 2- (در عربي) ماءالورد. اسم گلاب در لغت نامه دهخدا گلاب.[ گ ُ ] (اِ مرکب ) عرق گل سرخ که ماءالورد است و از برگ گل ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است