اسم های دخترونه پیشنهادی :

  • شیده
  • سامه
  • گوهرتاب
  • فرگون
  • شادی آور
  • پاکروز
  • اسم های پسرونه پیشنهادی :

  • شيردل
  • صدران
  • آرشامه
  • جهانشاد
  • ونن
  • فریمن
  • اسم دختر گ

    اسم دختر بر اساس الفبا,اسم دخترانه با گ,اسم دختر با حرف گ,نام های دخترونه با گ,اسم دختر شروع با حرف گ,اسامی دخترانه ای که با حرف گ شروع می شوند.

    گلدیس

    گلديس :    (گل+ ديس (پسوند شباهت))، 1- چون گل، مانند گُل؛ 2- (به مجاز) زيبارو و لطيف.     اسم گلدیس در لغت نامه دهخدا   گل. [ گ ُ ](اِ) در اوراق مانوی (به پارتی ) ور (گل سرخ )، اوستا وردا ، ...

    ادامه مطلب ...

    گلدخت

    گلدخت :    (گل+ دخت = دختر)، 1- دخترِ گل، دخترِ داراي صفات گل؛ 2- (به مجاز) زيبا و لطيف.     اسم گلدخت در لغت نامه دهخدا گل. [ گ ُ ](اِ) در اوراق مانوی (به پارتی ) ور (گل سرخ )، اوستا ...

    ادامه مطلب ...

    گلدانه

    گلدانه :    (گل+ دانه = بذر) 1- بذرِ گل؛ 2- (به مجاز) آن كه ويژگي گل شدن (زيبا، لطيف و با طراوت) را دارد.     اسم گلدانه در لغت نامه دهخدا گلدان. [ گ ُ ] (اِ مرکب ) ظرفی که گلها ...

    ادامه مطلب ...

    گلدار

    گلدار :    (گل+ دار = جزء پسين بعضي از كلمه‌هاي مركب به معني «دارنده» يا « نگه‌دارنده و محافظ»)، 1- آن كه داراي گل (صفات گل) است؛ 2- (به مجاز) لطيف و زيبارو.     اسم گلدار در لغت نامه دهخدا گلدار. [ ...

    ادامه مطلب ...

    گلخنده

    گلخنده :    (= گلخند)، ( گلخند.     اسم گلخنده در لغت نامه دهخدا گل. [ گ ُ ](اِ) در اوراق مانوی (به پارتی ) ور (گل سرخ )، اوستا وردا ، ارمنی ورد ، پهلوی گول ، ورتا ، ورد ، معرب ...

    ادامه مطلب ...

    گل‌خندان

    گل‌خندان :    (= گلخند)، ( گلخند.     اسم گل خندان در لغت نامه دهخدا گل خندان. [ گ ُ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان دره گز واقع در 7هزارگزی جنوب خاوری دره گز ...

    ادامه مطلب ...

    گلچین

    گلچين :    1- آن‌كه گل مي‌چيند، گل چيننده؛ 2- (به مجاز) آن‌ كه از بين يك مجموعه بهترين را انتخاب مي‌كند؛ 3- (به مجاز) ويژگي آن ‌كه از بين يك مجموعه به عنوان بهترين انتخاب شده باشد، برگزيده، منتخب.     اسم ...

    ادامه مطلب ...

    گلچهر

    گلچهر :    1- (= گل چهره)، ( گل چهره؛ 2- (اَعلام) «گلچهر» نام معشوقه‌ي اورنگ در افسانه‌هاي ايراني.     اسم گلچهر در لغت نامه دهخدا گلچهر. [ گ ُ چ ِ ] (ص مرکب ) آنکه چهره ٔ او در طراوات و ...

    ادامه مطلب ...

    گل‌چمن

    گل‌چمن :    1- گلِ چمن؛ 2- (به مجاز) زيباروي و لطيف و خرّم.     اسم گل چمن در لغت نامه دهخدا گل چمن. [ گ ُ چ َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان ...

    ادامه مطلب ...

    گل‌جهان

    گل‌جهان :    1- ويژگي كسي كه به لحاظ خصوصيت ويژه‌اي (نظير زيبايي) در دنيا ممتاز و سرآمد باشد؛ 2- (به مجاز) زيبارو.     اسم گل جهان در لغت نامه دهخدا گل. [ گ ُ ](اِ) در اوراق مانوی (به پارتی ) ور ...

    ادامه مطلب ...

    گل‌پیکر

    گل‌پيكر :    ويژگي آن كه پيكرش مثل گل زيبا و لطيف است، گل اندام.     اسم گل پیکر در لغت نامه دهخدا گل. [ گ ُ ](اِ) در اوراق مانوی (به پارتی ) ور (گل سرخ )، اوستا وردا ، ارمنی ورد ...

    ادامه مطلب ...

    گلپسند

    گلپسند :    (گل+ پسند = جزء پسين بعضي از كلمه‌هاي مركب به معني «پسنديده» يا «قبول شونده») (به مجاز) زيباروي مورد پسند.     اسم گلپسند در لغت نامه دهخدا گل. [ گ ُ ](اِ) در اوراق مانوی (به پارتی ) ور (گل ...

    ادامه مطلب ...

    گلپری

    گلپري :    [گل+ پري = (به مجاز) زيباروي و داراي اندام ظريف] (به مجاز) زيباروي با طراوت كه داراي اندام ظريف مثل پري است.     اسم گلپری در لغت نامه دهخدا گلپر. [ گ ُ پ َ ] (اِخ ) دهی است ...

    ادامه مطلب ...

    گلپر

    گلپر :    1- (در گياهي) دانه‌ي معطري به شكل پولك هاي زرد كوچك كه دارويي است و كوبيده‌ي آن به صورت چاشني غذا مصرف مي‌شود؛ 2- گياه اين دانه كه علفي يك ساله يا پايا و خودرو يا كاشتني ...

    ادامه مطلب ...

    گلپاره

    گلپاره :    (گل+ پاره = جزء پسين بعضي كلمه‌هاي مركب به معني «قطعه» و «تكه»)، 1- قطعه‌ي گل، تكه‌ي گل؛ 2- (به مجاز) زيبا و با طراوت.     اسم گلپاره در فرهنگ فارسی گلپار [tepal] [زیست شناسی] هریک از اجزای گُل پوش در ...

    ادامه مطلب ...

    اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

    اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

    کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است

    طراح: پاناب / پشتیبانی و سئو gateweb.ir