نجاح
نجاح : (عربی) 1- رستگاری؛ 2- کامیابی، پیروزی، موفقیت. اسم نجاح در لغت نامه دهخدا نجاح. [ ن َ ] (ع اِمص ) پیروزی. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فیروزی. (دهار) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (مهذب الاسما). کامیابی. کامروائی. ظفر. ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اسم دختر بر اساس نبا,اسم دخترانه با ن,اسم دختر با حرف ن,نام های دخترونه با ن,اسم دختر شروع با حرف ن,اسامی دخترانه ای که با حرف ن شروع می شوند.
نجاح : (عربی) 1- رستگاری؛ 2- کامیابی، پیروزی، موفقیت. اسم نجاح در لغت نامه دهخدا نجاح. [ ن َ ] (ع اِمص ) پیروزی. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فیروزی. (دهار) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (مهذب الاسما). کامیابی. کامروائی. ظفر. ...
ادامه مطلب ...نَبيه : (عربي) 1- شريف، بزرگوار؛ 2- (در قديم) آگاه، هوشيار. اسم نبیه در لغت نامه دهخدا نبیت. [ ن َ ] (ع ص ) از اتباع خبیت است. گویند: شی ٔ خبیت نبیت ؛ یعنی خسیس حقیر. (از اقرب الموارد). ...
ادامه مطلب ...ناهیده : 1- (در نجوم) زهره؛ دومين سيارهي منظومهي شمسي به نسبت فاصله از خورشيد كه از درخشندهترين اجرام آسماني است، ونوس، [زهره در نزد قدما نماد خنياگري و نوازندگي است]؛ 2- آناهيتا يا ناهيد (در اوستا) ايزد آب ...
ادامه مطلب ...ناهید : 1- (در نجوم) زهره؛ دومين سيارهي منظومهي شمسي به نسبت فاصله از خورشيد كه از درخشندهترين اجرام آسماني است، ونوس، [زهره در نزد قدما نماد خنياگري و نوازندگي است]؛ 2- آناهيتا يا ناهيد (در اوستا) ايزد آب ...
ادامه مطلب ...ناعمه : (عربي) (مؤنث ناعم)، 1- نرم و لطيف؛ 2- مرغزار، باغ. اسم ناعمه در لغت نامه دهخدا ناعمة. [ ع ِ م َ ] (ع ص ) مؤنث ناعم، نرم و لین.(ناظم الاطباء): شجرة ناعمةالورق ؛ درختی که برگ آن ...
ادامه مطلب ...نازيلا : (فارسي ـ تركي) با ناز و كرشمه، با ناز. اسم نازیلا در لغت نامه دهخدا نازیل. (اِخ ) یکی از دهستانهای کوچک بخش خاش شهرستان زاهدان است. در شمال غربی خاش واقع و محدود است از طرف شمال به ...
ادامه مطلب ...ناجيه: (عربي) (مؤنث ناجي)، ناجي. اسم ناجیه در لغت نامه دهخدا ناجیة. [ ی َ ] (ع ص ) تأنیث ناجی. نجات یابنده و رستگار از عقوبت. (آنندراج ). رستگار از عقوبت. (غیاث اللغات ). رهنده و خلاص شونده. (ناظم الاطباء). ...
ادامه مطلب ...نازيك : (در تركي) نازك، باريك، ظريف، لطيف. اسم نازیک در لغت نامه دهخدا نازیک. (اِخ ) دهی است از دهستان گچلرات بخش پلدشت شهرستان ماکو. در 40هزارگزی جنوب پلدشت و در محل تقاطع راه ارابه رو پلدشت به جاده ٔ ...
ادامه مطلب ...نازیتا : (نازي + تا = نظير، مانند، لنگه)، 1- نظير و مانند نازي، لنگهي نازي؛ 2- (به مجاز) زيبا. اسم نازیتا در لغت نامه دهخدا نازی. (ص نسبی ) اهل ناز. پرناز. نازو. که ناز می کند. که اهل ناز ...
ادامه مطلب ...نازی : (ناز + ي (پسوند نسبت)) 1- منسوب به ناز؛ 2- (در گفتگو) نازدار؛ 3- آن كه بسيار ناز كند، پر ناز؛ 4- (به مجاز) زيبا. اسم نازی در لغت نامه دهخدا نازی. (ص نسبی ) اهل ناز. پرناز. نازو. ...
ادامه مطلب ...نازنينفاطمه : (فارسي ـ عربي)، 1- فاطمهي دوست داشتني؛ 2- فاطمهي عزيز و گرامي؛ 3- فاطمه زيبا و گرانمايه. + نازنین و فاطمه. اسم نازنین فاطمه در لغت نامه دهخدا نازنین. [ زَ ] (ص نسبی ) از: ناز + نین ...
ادامه مطلب ...نازنينزينب : (فارسي ـ عربي)، 1- زينبِ دوست داشتني؛ 2- زينبِ عزيز و گرامي؛ 3- زينبِ زيبا و گرانمايه. + نازنین و زینب. اسم نازنین زینب در لغت نامه دهخدا نازنین. [ زَ ] (ص نسبی ) از: ناز + نین ...
ادامه مطلب ...نازنينزهرا : (فارسي ـ عربي)، 1- زهراي دوست داشتني؛ 2- زهراي عزيز و گرامي؛ 3- زهراي زيبا و گرانمايه. + نازنین و زهرا. اسم نازنین زهرا در لغت نامه دهخدا نازنین. [ زَ ] (ص نسبی ) از: ناز + نین ...
ادامه مطلب ...نازنينرقیه : (فارسی ـ عربی) 1- رقیهي دوست داشتنی؛ 2- رقیهي عزیز و گرامی؛ 3- رقیهي زیبا و گرانمایه. + + نازنین و رقیه. اسم نازنین رقیه در لغت نامه دهخدا نازنین. [ زَ ] (ص نسبی ) از: ناز + ...
ادامه مطلب ...نازنین : 1- بسيار دوست داشتني، عزيز و گرامي، زيبا، ظريف؛ 2- (به مجاز) گرانمايه، با ارزش؛ 3- (در قديم) (به مجاز) معشوق و دلبر؛ 4- (در قديم) شخص زيبا و ظريف؛ 5-(در قديم) نازكننده، نازنده. اسم نازنین در لغت ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است