سُعاد
سُعاد : (عربي) (اَعلام) نام زن محبوبي در عرب، نام معشوقهاي در عرب. اسم سعاد در لغت نامه دهخدا سعاد. [ س ُ ] (اِخ ) زن محبوبه که در عرب بوده است. (غیاث ) (آنندراج ). نام معشوقه ای در ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اسم دختر بر اساس الفبا,اسم دخترانه با س,اسم دختر با حرف س,نام های دخترونه با س,اسم دختر شروع با حرف س,اسامی دخترانه ای که با حرف س شروع می شوند.
سُعاد : (عربي) (اَعلام) نام زن محبوبي در عرب، نام معشوقهاي در عرب. اسم سعاد در لغت نامه دهخدا سعاد. [ س ُ ] (اِخ ) زن محبوبه که در عرب بوده است. (غیاث ) (آنندراج ). نام معشوقه ای در ...
ادامه مطلب ...سَريرا : (سَرير + ا (پسوند نسبت))، منسوب به سَرير، ) سَرير. اسم سریرا در لغت نامه دهخدا سریر. [ س َ / س ِ ] (اِ) سرویسه است که قوس و قزح باشد. (برهان ). قوس و قزح و آن ...
ادامه مطلب ...سَروين : 1- (در قديم) شبيه سَرو؛ 2-(در كردي) روسري و چارقد. اسم سروین در لغت نامه دهخدا سروی. [ س َ ] (اِ) سرون که شاخ گوسفند و گاو باشد. (برهان ) (آنندراج ) : آنکه از عدل او بریده شود به ...
ادامه مطلب ...سَروي : 1- منسوب به سرو؛ 2- نوعي از خطوط اسلامي؛ 3- نخلي، شجري. اسم سروی در لغت نامه دهخدا سروی. [ س َ ] (اِ) سرون که شاخ گوسفند و گاو باشد. (برهان ) (آنندراج ) : آنکه از عدل او ...
ادامه مطلب ...سَروه : (کردی) نسیم، باد ملایم، باد خنک، ایاز. اسم سروه در لغت نامه دهخدا سروت. [ س ُ ] (اِ) سرود. (آنندراج ). سروة. [ س َرْ / س ِرْ / س ُرْ وَ ] (ع اِ) تیر خُرد کوتاه و ...
ادامه مطلب ...سَروناز : 1- سرو نورسته، سروي كه شاخههاي آن به هر طرف مايل باشد؛ 2- (در موسيقي ايراني) نام نوايي. اسم سروناز در لغت نامه دهخدا سرو. [ س َرْوْ ] (اِ) پهلوی «سرو» (فرهنگ وندیداد ص 206) و «سرب » ...
ادامه مطلب ...سَروگل : (سرو = درخت سرو + گل) (به مجاز) زيبا و با طراوت و شاداب. اسم سروگل در لغت نامه دهخدا سرو. [ س َرْوْ ] (اِ) پهلوی «سرو» (فرهنگ وندیداد ص 206) و «سرب » (بندهشن ص 116)،طبری «سور» ...
ادامه مطلب ...سروراعظم : (فارسی ـ عربی) از نام های مرکب، سرور و اعظم. اسم سروراعظم در لغت نامه دهخدا سرور. [ س َرْ وَ ] (ص مرکب، اِ مرکب ) مهتر و رئیس و بزرگ و خداوند. (آنندراج ). خداوند و مهتر ...
ادامه مطلب ...سُرور : (عربي) خوشحالي، شادماني. اسم سرور در لغت نامه دهخدا سرور. [ س َرْ وَ ] (ص مرکب، اِ مرکب ) مهتر و رئیس و بزرگ و خداوند. (آنندراج ). خداوند و مهتر و بزرگ و بزرگتر از همه و ...
ادامه مطلب ...سَرو : 1- (در گياهي) هر يك از انواع درختان بازدانه از خانواده مخروطيان كه هميشه سبز است؛ 2- (به مجاز) شاداب و با طراوت. اسم سرو در لغت نامه دهخدا سرو. [ س َرْوْ ] (اِ) پهلوی «سرو» (فرهنگ وندیداد ...
ادامه مطلب ...سرمه : 1- مخلوطی از کانه های آنتیموان که سیاه رنگ است و از آن برای آرایش پلک چشم و مژه ها استفاده می شود، [سرمه های امروزی مخلوطی از آهن و سرب و بعضی مواد دیگر است یا ...
ادامه مطلب ...سَدِنا : سدن + الف (اسم ساز)، خدمت كردن كعبه. اسم سدنا در لغت نامه دهخدا سدن. [ س َ ] (ع مص ) خدمت کردن کعبه را یا بتخانه را و دربانی نمودن. (منتهی الارب ) (آنندراج ). خدمت کردن ...
ادامه مطلب ...سَحرناز : (عربي ـ فارسي) 1- زيبايي سپيده دم؛ 2- (به مجاز) زيبا. اسم سحرناز در لغت نامه دهخدا سحر. [ س َ ح َ] (ع ص ) وقت آخر شب و زمان پیش از صبح، و بعضی شراح نوشته اند ...
ادامه مطلب ...سحرگل : (عربی ـ فارسی)، 1- گل سپیده دم؛ 2- (به مجاز) زیبا و با طراوت. اسم سحر گل در لغت نامه دهخدا سحر. [ س َ ح َ] (ع ص ) وقت آخر شب و زمان پیش از صبح، و ...
ادامه مطلب ...سَحر : (عربي) 1- زمان قبل از سپيدهدم؛ 2- زماني است (در ماه رمضان) از نيمه شب تا اذان صبح؛ 3- (در قديم) صبح. اسم سحر در لغت نامه دهخدا سحر. [ س َ ح َ] (ع ص ) وقت آخر ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است