سایه
سايه : 1- (در فيزيك) تاريكي نسبي كه به سبب جلوگيري تابش مستقيم نور در سطح يا فضا ايجاد ميشود در مقابلِ روشن؛ 2- (به مجاز)، توجه، عنايت، پناه، حمايت؛ 3- (در قديم) (به مجاز) حشمت و بزرگي. اسم سایه ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
سايه : 1- (در فيزيك) تاريكي نسبي كه به سبب جلوگيري تابش مستقيم نور در سطح يا فضا ايجاد ميشود در مقابلِ روشن؛ 2- (به مجاز)، توجه، عنايت، پناه، حمايت؛ 3- (در قديم) (به مجاز) حشمت و بزرگي. اسم سایه ...
ادامه مطلب ...ساينا : 1- (اوستايي) (اَعلام) نام خانداني از موبدان زرتشتي؛ 2- (در طبري) ساكت و بيصدا؛ 2) سايهاي كه مشخص و قابل رؤيت باشد. اسم ساینا در لغت نامه دهخدا ساین. [ ی ِ ] (اِ) مصحف شاهین، چون : شاهین ...
ادامه مطلب ...سايدا : (كردي) (مركب از ساي + دا) سايهي مادر (؟). اسم سایدا در لغت نامه دهخدا سای. (نف مرخم ) فاعل ساییدن را گویند که ساینده باشد. (برهان ). ساینده. (شرفنامه ) : جلوه گاه طایر اقبال باشد هر کجا سایه اندازد ...
ادامه مطلب ...سايان : (كردي) (ساي = سايه + ان (پسوند نسبت))، 1- منسوب به سايه (؟)، م سايه؛ 2- (اَعلام) نام رشته کوهی در آسیای مرکزی، بیشتر در سیبری جنوبی، شامل سایان خاوری و سایان باختری. اسم سایان در لغت نامه ...
ادامه مطلب ...سايا : (تركي) 1- يكرنگ، بيريا؛ 2- (در فارسي) ساينده. اسم سایا در لغت نامه دهخدا سای. (نف مرخم ) فاعل ساییدن را گویند که ساینده باشد. (برهان ). ساینده. (شرفنامه ) : جلوه گاه طایر اقبال باشد هر کجا سایه اندازد همای ...
ادامه مطلب ...ساهره : (عربي) 1- زمين يا روي زمين، زميني كه حق سبحانه در روز قيامت آن را مجدداً پيدا سازد؛ 2- (در قديم) (به مجاز) (در اديان) زمين روز رستاخيز؛ 3- چشمه روان؛ 4-ماه، غلاف ماه. اسم ساهره در لغت ...
ادامه مطلب ...سانيا : سايه روشنِ جنگل. اسم سانیا در لغت نامه دهخدا سان. (اِ) سنگی بود که بدان کارد و شمشیر و امثال آن را تیز نمایند و آن را فسان نیر نامند. (جهانگیری ) (صحاح الفرس ). سنگی بود که با ...
ادامه مطلب ...ساناي : (تركي) مهنام، بيقرار. اسم سانای در لغت نامه دهخدا سانا. (اِخ ) یا اُسئیر . شهری است عربی پایتخت یمن دارای 25000 تن سکنه است. از محصولات صادراتی آن قهوه است. رجوع به سانه و صنعاء شود. اسم سانای در ...
ادامه مطلب ...ساناز : 1- نام گلي؛ 2- كمياب، نادره. اسم ساناز در لغت نامه دهخدا سانا. (اِخ ) یا اُسئیر . شهری است عربی پایتخت یمن دارای 25000 تن سکنه است. از محصولات صادراتی آن قهوه است. رجوع به سانه و صنعاء ...
ادامه مطلب ...سانا : آسان. اسم سانا در لغت نامه دهخدا سانا. (اِخ ) یا اُسئیر . شهری است عربی پایتخت یمن دارای 25000 تن سکنه است. از محصولات صادراتی آن قهوه است. رجوع به سانه و صنعاء شود. اسم سانا در فرهنگ فارسی سانا شهریست ...
ادامه مطلب ...ساميه : (عربي) (مؤنث سامي)، (در قديم) بلند. + ( سامي. 1- اسم سامیه در لغت نامه دهخدا سامی. (ع ص ) بلند. (آنندراج ) (منتهی الارب ). صاحب سموّ : اگر رأی سامی... از او درگذرد که برای خداوند بازنموده ...
ادامه مطلب ...سامينا : 1- مانند مينا؛ 2- نام گلي. اسم سامینا در لغت نامه دهخدا سامین. (اِخ ) دهی است به همدان. (منتهی الارب ) (معجم البلدان ). اسم سامینا در فرهنگ فارسی سامین دهی است بهمدان اسم سامینا در اسامی پسرانه و دخترانه سامین نوع: پسرانه ریشه اسم: ...
ادامه مطلب ...ساميا : نام ماه يازدهم از سال ايرانيان در دورهي هخامنشي. اسم سامیا در لغت نامه دهخدا سامیا. (اِ) نام ماه یازدهم از سال ایرانیان در دوره ٔ هخامنشی. (یادداشت بخط مؤلف ). اسم سامیا در فرهنگ فارسی سامیا نام ماه یازدهم از سال ...
ادامه مطلب ...سامه : 1- (در قديم) عهد، پيمان؛ 2- جاي امن و امان، پناه، مأمن. اسم سامه در لغت نامه دهخدا سامت. [ س َ م َ ] (حامص ) سیرآمدگی. رجوع به سآمت شود. سامة. [ سام ْ م َ ] (ع ...
ادامه مطلب ...سالينا : [سال + ين (پسوند نسبت) + ا (پسوند نسبت)]، منسوب به سال، سالانه(؟). اسم سالینا در لغت نامه دهخدا سالی. (اِ) هر چیز دیرینه و کهنه و مستعمل را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (رشیدی ) (شرفنامه ٔ منیری ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است