لعیا
لعیا : (معرب از عبري ليا = ليئه = خسته) 1- خسته؛ 2- (اَعلام) نام زن حضرت يعقوب (ع). + ن.ك. ليا. اسم لعیا در اسامی پسرانه و دخترانه لعیا نوع: دخترانه ریشه اسم: عبری معنی: لیا اسم لعیا در لغت نامه دهخدا لیا. [ ل ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
لعیا : (معرب از عبري ليا = ليئه = خسته) 1- خسته؛ 2- (اَعلام) نام زن حضرت يعقوب (ع). + ن.ك. ليا. اسم لعیا در اسامی پسرانه و دخترانه لعیا نوع: دخترانه ریشه اسم: عبری معنی: لیا اسم لعیا در لغت نامه دهخدا لیا. [ ل ...
ادامه مطلب ...لُعبت : (عربي) 1- زن زيبا روي و خوش اندام؛ 2- (در قديم) هر چيز بسيار جالب و شگفت انگيز؛ 3- (در قديم) (به مجاز) بت و صنم؛ 4- (در قديم)(به مجاز) هر يك از سنگهاي گران بها يا ...
ادامه مطلب ...لَعبا : (عربي) (مؤنث اَلْعَب)، زيباترين. اسم لعبا در لغت نامه دهخدا لعبا. [ ل ُ ] (اِخ ) موضعی است در دیار عبدالقیس بن عمان و بحرین. (از معجم البلدان ). اسم لعبا در فرهنگ فارسی لعبا موضعی است در دیار عبد القیس ...
ادامه مطلب ...لَطيفه : (عربي، لطیفة) 1- (به مجاز) حکایت یا عبارت کوتاه و خنده آور که برای شادی و خنداندن دیگران گفته می شودا؛ 2- (به مجاز) نوعی شیرینی نرم و لطیف که خمیر آن را از شکر و کره ...
ادامه مطلب ...لَطيف : (عربي) 1- نرم و خوشايند، ظريف و زيبا؛ 2- ملايم و خوش آهنگ؛ 3- (به مجاز) چابك و ماهر در نواختن؛ 4- حساس؛ 5- از نامها و صفات خدا؛ 6- (در قديم) خوشگوار؛ 7- (در قديم) (به ...
ادامه مطلب ...لطافت : (عربي) 1- لطيف بودن، نرمي؛ 2- طراوت و زيبايي؛ 3-(در قديم) مهرباني، لطف، رأفت؛ 4- ظريف و حساس بودن؛ 5- (در قديم) (به مجاز) نغزي و خوشايندي. اسم لطافت در لغت نامه دهخدا لطافت. [ ل َ ف َ ...
ادامه مطلب ...لاوین : (اَعلام) نام يكي از مناطق مرزي غرب ايران. اسم لاوین در لغت نامه دهخدا لاوین. (اِخ ) نام ناحیتی سرحدی به مغرب ایران. (جغرافیای غرب ایران ص 135-136). اسم لاوین در فرهنگ فارسی لاوین نام ناحیتی سر حدی بمغرب ایران اسم لاوین در ...
ادامه مطلب ...لالهزار: 1- زميني كه در آن لالهي فراوان روييده باشد؛ 2- (به مجاز) چهرهي سرخ و لطيف. اسم لاله زار در لغت نامه دهخدا لاله زار. [ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) جای روئیدن لاله ٔ بسیار. لالستان. ...
ادامه مطلب ...لاله : 1- (دبرچسبهار گياهي) گلي به شكل جام و سرخ رنگ كه بر روي پايهاي بلند قرار دارد؛ 2- گياه اين گل كه علفي، پايا و زينتي است و پياز دارد؛ 3- (به مجاز) شخص فداكاري كه در ...
ادامه مطلب ...لاريسا : [لاري = (منسوخ) نوعي سكهي نقرهاي كه در فارس ضرب ميشده است + سا = (پسوند شباهت)] 1- شبيه به لاري، مثل لاري؛ 2- (به مجاز) نفيس و با ارزش؛ 3- (در قديم) شهري بود در كنار ...
ادامه مطلب ...لادن : 1- (در گياهي) گل زينتي به رنگ زرد، قرمز يا نارنجي؛ 2- گياه اين گل كه علفي يا پايا و رونده يا بالارونده است و گل و برگ آن مصرف دارويي دارد؛ 3- (در قديم) نوعي صمغ ...
ادامه مطلب ...لاچین : (تركي) شاهين شكاري، شاهين سفيد، باز شكاري. اسم لاچین در لغت نامه دهخدا لاچین. (ترکی، اِ) در ترکی شاهین شکاری را گویند. (غیاث ). || نامی از نامهای مردان و به معنی بنده ظاهراً از مجعولات شعوری است. لاچین. (اِخ ...
ادامه مطلب ...گُلاله : (= كُلاله) 1- مو و كاكل مجعد و پيچيده؛ (در عربی)، نوعي پيراهن، قميص. + كُلاله. اسم گلاله در لغت نامه دهخدا گلاله. [ گ ُ ل َ / ل ِ ] (اِ) کاکل مجعد و پیچیده.(آنندراج ). موی ...
ادامه مطلب ...گلافشان : (در قديم) افشانندهي گل يا ريزندهي گل، گل فشان. اسم گل افشان در لغت نامه دهخدا گل افشان. [ گ ُ اَ ] (نف مرکب ) افشاننده ٔ گل. گل ریزنده. گل بسیار پراکنده کننده. پراکنده کننده ٔ گل ...
ادامه مطلب ...گلافروز : (گل + افروز (جزء پسين) = افروزنده) (به مجاز) زيبا، لطيف و با طراوت. اسم گل افروز در اسامی پسرانه و دخترانه گل افروز نوع: دخترانه ریشه اسم: فارسی معنی: مرکب از گل + افروز( افروزنده) اسم گل افروز در لغت نامه دهخدا افروز. ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است