اسم پسر ش
اسامی پسرانه از ش نام های پسرانه با ش
شهریار : 1- پادشاه، شاه؛ 2- (در قديم) حاكم، فرمانروا؛ 3- (اَعلام) 1) پسر خسرو پرویز از شیرین و پدر یزدگرد سوم ساسانی؛ 2) (در شاهنامه) پسر برزو، نوادهي رستم؛ 3) محمّدحسین شهریار [1285-1367 شمسی] شاعر ایرانی، از مردم آذربایجان، ...
ادامه مطلب ...
شهداد : (= شاه داد) [شاه (در عرفان) = خداوند + داد = داده، آفريده]، 1- آفريدهي خداوند؛ 2- (اَعلام) بخشي از شهرستان كرمان.
ادامه مطلب ...
شهباز : (= شاهباز)، نوعي باز سفيد رنگ با چشمان زرد و پنجه و منقار قوي كه در قديم آن را براي شكار تربيت ميكردند.
ادامه مطلب ...
شهامت : (عربي) بي باكي، دليري، حالت ترس نداشتن از چيزي يا كسي در انجام كاري يا گفتن مطلبي.
ادامه مطلب ...
شهابالدين: (عربي) 1- نورِ دين، آن كه وجودش براي دين تابناك است؛ 2- (اَعلام) 1) شهابالدين عبدالله کرمانی: [قرن 8 و9 هجری] خوشنویس، شاعر و ادیب و موسیقیدان ایرانی، جانشین علیشیر نوایی در وزارت سلطان حسینی بایقرا؛ 2) شهابالدين ...
ادامه مطلب ...
شهاب : (عربي) 1- (در نجوم) پديدهاي به شكل خطي درخشان كه به علت برخورد سنگ آسماني با جو زمين و سوختن سريع آن به طور ناگهاني در آسمان ديده ميشود؛ 2- (اَعلام) شهاب ترشیزی: [قرن 12و 13 هجری] ...
ادامه مطلب ...
شوقی: (عربی ـ فارسی) (شوق + ی (پسوند نسبت)) 1- ویژگی کسی که دارای میل و رغبت فراوان به چیزی دارد، کسی که دارای اشتیاق است؛ 2- (اعلام) احمد شوقی [1868-1932 میلادی] شاعر مصری، ملقب به امیرالشعرا، تحصیلات خود ...
ادامه مطلب ...
شمسالله: (عربي) 1- آفتاب خدا؛ 2- (به مجاز) كسي كه منور شده است به نور دين خدا.
ادامه مطلب ...
شمسالدين: (عربي) 1- آفتاب دين؛ 2- (اَعلام) 1) شمسالدين آلب ارغو: (= آلب ارغوان) ششمین اتابک [656-672 قمری] از سلسلهي اتابکان لر بزرگ و جانشین برادرش تکلة ابن هزار اسب؛ 2) شمسالدين قراسنقر: [قرن 7و 8 هجری] از شاهان سلسلهي ...
ادامه مطلب ...
اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا
اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا