اسم های دخترونه پیشنهادی :

  • شَرمینه
  • فرح انگیز
  • کیسر
  • شرمين
  • نازبانو
  • مهیتا
  • اسم های پسرونه پیشنهادی :

  • آسیدات
  • نامدار
  • فروهل
  • گرانخوار
  • خسروشاد
  • شهداد
  • اسم پسر ش

    اسامی پسرانه از ش نام های پسرانه با ش

    شاهین

    شاهین :    1- نوعي پرنده‌ي شكاري از خانواده‌ي باز؛ 2- (در قديم) (درگاه شماري) برج ميزان؛ 3- (در قديم) (در نجوم) سه ستاره در امتداد خط مستقيم در صورت فلكيِ نسر طاير؛ 4- (در قديم) (در موسيقي) از آلات ...

    ادامه مطلب ...

    شاهو

    شاهو :    1- مروارید شاهوار و نفیس؛ 2- کوتاه شده  ی شاهوار(؟)؛ 3- (اعلام) نام کوهی در استان کرمانشاه که بخشی از رشته کوه زاگرس است. اسم شاهو در لغت نامه دهخدا شاهو. (ص مرکب ) مروارید شاهوار نفیس اعلا. (ناظم الاطباء). اما ظاهراً کلمه ...

    ادامه مطلب ...

    شاهرود

    شاهرود :    (شاه = جزء پيشين بعضي از كلمه‌هاي مركب به معني «اصلي» و «مهم» + رود = فرزند به ويژه پسر)، 1- (به مجاز) فرزند (پسر) عزيز و گرامي؛ 2- رودخانه‌ي اصلی و بزرگ؛ 3- (اَعلام) 1) رودی در ...

    ادامه مطلب ...

    شاهرخ

    شاهرخ :    1- داراي رخساري چون شاه، شاه منظر، شاه سيما؛ 2- (در ورزش) در شطرنج حركت اسب هنگامي كه به شاه حريف كيش دهد و رخ او را نيز به خطر اندازد؛ 3- (اَعلام) 1) (= شاهرخ میرزا) نام ...

    ادامه مطلب ...

    شاهد

    شاهد :    (عربي) 1- گواه، حاضر، مرد خوبروي؛ 2- (در قديم) (به مجاز) محبوب، خداي تعالي؛ 3- (در تصوف) خداوند به اعتبار ظهور و حضور در قلب سالك؛ 4- (در قديم) (به مجاز) عالي، خوب، دلپذير. اسم شاهد در لغت ...

    ادامه مطلب ...

    شاهپور

    شاهپور :    (= شاپور)، ( شاپور. 1- اسم شاهپور در لغت نامه دهخدا شاهپور. (اِ مرکب ) پور شاه . پسر شاه . فرزند نرینه ٔ شاه . شاهزاده . || (اِخ ) اطلاقی که در عصر پهلوی فرزندان شاه را کردندی بجای شاهزاده . (از فرهنگ ...

    ادامه مطلب ...

    شاکر

    شاکر :    (عربي) 1- شكر كننده، سپاسگزار؛ 2- (در قديم) (در حالت قيدي) در حال شكرگزاري. اسم شاکر در لغت نامه دهخدا شاکر. [ ک ِ ] (ع ص ) سپاس دارنده . سپاسگزار. شکرکننده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (برهان قاطع) (فرهنگ ...

    ادامه مطلب ...

    شامهر

    شامهر :    1- (به مجاز) ويژگي آن كه داراي شادي و مهرباني است؛ 2- (اَعلام) 1) شهر يا جايگاهي در نيشابور؛ 2) نام روستايي در تربت حيدريه. اسم شامهر در لغت نامه دهخدا شا. (اِ) شاه . (ناظم الاطباء). مخفف شاه است . رجوع به شاه ...

    ادامه مطلب ...

    شاپور

    شاپور :    1- پسر شاه، شاه زاده؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) نام چند پهلوان ایرانی. شاپور: پسر نستوه و نوه‌ي گودرز، که در جنگ نوذر با افراسیاب کشته شد؛ شاپور: از پهلوانان روزگار قباد ساسانی، معروف به شاپور ...

    ادامه مطلب ...

    اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

    اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

    کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است

    طراح: پاناب / پشتیبانی و سئو gateweb.ir