معنی اسم کشورها

photo_2016-02-21_18-48-16  معنی نام کشورهای جهان به همراه ریشه ی آنها

آذربایجان :   ریشه ی این نام آتورپاتگان است و نام سرداری بود که اسکندر مقدونی را در ماد خُرد شکست داد و مردم به افتخار او سرزمین خویش را این گونه نامیدند .آتور یعنی آتش و پات یعنی ستُوا) (اسپانیایی) الجزایر :جزیره ها (یک نام عربی است .) السالوادور :رهایی بخنگهبان  و آذربایجان عربی شده ( معرَّب ) آتورپاتگان است یعنی سرزمین آتورپات  یا سرزمین نگهبان آتش .این نام در میان عرب به آذربیجان معروف است . در گذشته ( مانند دوره قاجار )آذربایجان بخشی از ایران بزرگ بود .برخلاف پندار همگان در آذربایجان فقط عزیزان ترک زبان نیستند که زندگی می کنند . در این جمهوری و نیز در آذربایجان ایران کردها و تالشی ها  نیز علاتوه بر اکثریت ترک هستند .جمعیت تالشی های جمهوری آذربایجان بدرستی معلوم نیست . در پاره ای منابع غیر رسمی یک میلیون (؟)تخمین زده می شود. زرتشت پیامبر ایرانی به گمان بسیار از تالشیان بود. نظر یکی از خوانندگان به نام کریم با نظر من فرق دارد. کلمه آذر در آذربایجان به صورت آس + ار است.آس نام قبایل بزرگ و قدرتمندی است که اکثر انها از ترکها بودند و در زمان امپراطوری هان یا هون(چین) در بخشهایی از اسیای مرکزی زندگی میکردند که به شمالغرب ایران کوچ کردند.به گفته ی برخی نام اسیا نیز از نام این قوم گرفته شده است.پسوند ار نیز در ترکی به معنیه مرد/انسان است،پس آذر به معنیه مردی از قبیله ی آس است.مثلا فامیلهای ترکی مثل آجرلو،آغاجری نیز این پسوند را دارند.پس آذربایجان به معنی سرزمین مردمان نیرومند آس است. این هم نظر خواننده دیگر : مهدی شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۸ ۰۷:۴۳ بعد از ظهر البته این نوشته خلاصه شده مقاله ای چند صفحه ای به نام (آزربایجان ترکی و آذربایجان فارسی) درباره این موضوع ‏است که اقدام به ارائه مستنداد محکم برای اصبات این مقاله کرده است.‏و اما آزربایجان:‏قبلا نیز مقالات مختلفی درباره ریشه این اسم نوشته شده که اشاره به فارسی بودن ریشه آذربایجان و به معنی حامل ‏مشعل آتش بودن آن دارد.‏ولی چون بیشتر این مقالات در زمان پهلوی نوشته شده و با توجه به دشمنی آشکار این خاندان با زبان ترک زیاد قابل ‏استناد نیست. و اما جدیدا مقاله ای در اینباره که اشاره به این دارد که اسم (آزربایجان) کاملا ترکی است نوشته شده که ‏اینجا خلاصه این مقاله رو براتون آوردم.‏آزربایجان از سه کلمه ترکی تشکیل شده که در زیر به تفکیک آن ها می پردازیم.‏‏ ‏‏ آزر/بای/جان ‏Azar/bay/canالف:آزر ‏Azar‏ : در ترکی باستان پسوند (ار) به آخر اسم می چسبیده و شخصی را منتصب به آن میکرد هما پسوندی ‏که در ترکی مدرن معادل پسوند (لی) یا (لو) می باشد.‏آز هم نام قومی که در شمال غربی ایران و شرق ترکیه سکونت داشتند و بر آنجا حکمرانی میکردند می باشد. که کلمه ‏از+ار می شود (آزار) یا همان‎ ‎‏(آزرAzar‏) امروزی.‏ب:بای ‏BAy‏ : کلمه “بایBay‏ ” در زبان تورکی به معنی غنی، صاحب، سرور، محتشم، ثروتمند، مقتدر، توانا و …. ‏است.‏ج‏:جان ‏Can‏ : پسوند ساز تورکی “-غان-‏?AN‏ ” “-قان-‏QAN‏ “، “-گان-‏GAN‏ “، “-که ن-‏K?N‏ ” نشان دهنده جا، ‏مکان و محلهای جغرافیائی است.‏مثلا در مورد چالاقان (نام جزیره ای در دریاچه اورمیه) به معنی محل زندگی طائفه چالا میباشد.‏چند نمونه دیگر استفاده از این پسوند:‏ورزقان ، گوگان ، گرگان ، طالقان ، زنگان (زنجان امروزی) ، سیرجان ، کمیجان و…‏که این پسوند بعد از ورود اعراب به (ج ‏C‏) تبدیل شده.‏پس اسم (آزربایجان ‏Azarbaycan‏) به معنی (محل زندگی قوم توانای آزری) می باشد.‏   آرژانتین :   سرزمین نقره. در عربی أرجنتینا نامیده می شود.(اسپانیایی) آفریقای جنوبی :  ” اَفریکا “یعنی بدون سرما(آفتابی). در فارسی افریکا را به صورت مُعَرَّب(عربی شده ) آن یعنی آفریقا بر زبان می آوریم .  southبه معنی جنوبی است . آفریقای مرکزی : خود کلمه ی افریقا یعنی بدون سرما و عربی شده ی افریکا است .  (آفتابی) آلبانی:   سرزمین کوه نشینان آلمان :  سرزمین همه مردمان ژرمن(فرانسوی)آنتیگوا و باربودا : ?آندورا 😕 آنگولا :  از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بوده برگرفته شده .اتریش :  شاهنشاهی شرق (ژرمنی) اتیوپی : سرزمین چهره سوختگان.نام کهن آن حبشه است. (یونانی) اردن هاشمی  :   هاشمی نام خاندان پادشاهی آن است که خود را از نسل بنی هاشم می دانند و یا به قول ما ایرانیان می گویند ما از سادات هستیم. ارمنستان :    سرزمین فرزندان ارمن،می گویند نام نبیره ی نوح”ع”است اما بنده چنین فکر نمی کنم . شاید ارمن به معنی انسان نجیب باشد و ارمنستان سرزمین ارمنیان یا مردمان نجیب (؟)(فارسی/ دری) اریتره :   نام قدیم آن حبشه بود.تا چندی پیش اریتره بخشی از اتیوپی بود.ازبکستان :   سرزمین خودسالارها  اسپانیا :     سرزمین خرگوش کوهی (فنیقی) استرالیا :    سرزمین جنوبی (از لاتین) استونی :    راه شرقی (ژرمنی) اسرائیل :    به معنی «آن که با ایل: (خدا) کشتی گرفت»، «آنکه بر ایل: (خدا) پیروز شد» و از این رو «آنکه همراه ایل: (خدا) حکم روایی کرد» لقب یعقوب پسر اسحاق پسر ابراهیم بود.در داستان نامگذاری وی درعهد عتیق در بخش پیدایش ۳۲:۲۸ چنین آمده است:  «و یعقوب تنها ماند و مردی با وی تا طلوع فجر کشتی می‌گرفت. و چون او دید که بر وی غلبه نمی‌یابد، کف ران یعقوب را لمس کرد، وکف ران یعقوب در کشتی گرفتن با او فشرده شد. پس گفت: «مرا رها کن زیرا که فجرمی شکافد.» گفت: «تا مرا برکت ندهی تو را رهانکنم.» به وی گفت: «نام تو چیست؟» گفت: «یعقوب.» گفت: «از این پس نام تو یعقوب خوانده نشود بلکه اسرائیل، زیرا که با خدا(الوهیم) و باانسان نبرد کردی و پیروزی یافتی.» ویعقوب از او پرسید. گفت: «مرا از نام خود آگاه ساز.» گفت: «چرا نام مرا می‌پرسی؟» و او رادر آنجا برکت داد. و یعقوب آن مکان را «فنیئیل» نامید و گفت: «زیرا خدا(الوهیم) را روبه رو دیدم وجانم رستگار شد.»(عبری) اسکاتلند :سرزمین اسکات ها{در لاتین قوم گائل را گویند}(لاتین) اسلوواکی : اسلوونی : افغانستان :سرزمین فریاد . فغان یا افغان ناله ای است که از ته دل برآید . مغولان در این سرزمین بیدادها کردند و جنایاتی مرتکب شدند که دل هر انسانی را به درد می آورد . این سرزمین از آنجا که به مغولها نزدیک تر از دیگر جاهای ایران زمین بود طبیعی است که بیشتر از جاهای دیگر آسیب دید و از آنجا که ایرانیان می دیدند و می شنیدند که این ایرانیان از ته دل ناله و فغان سر می دهند و در اندوه ارز دست دادن عزیزانشان سوکوارند آنجا را افغانستان یعنی سرزمین فریاد نامیدند. اکوادور :خط استوا . (اِستِوا نه اُش مقدس(اسپانیایی) امارات متحده عربی :شیخ نشین های متحد عربی(عربی است .) اندونزی/ایندونسیا :یعنی مجمع الجزایر هند(فرانسوی است.) انگلیس :سرزمین قوم آنگل/ اما بریتانیا یعنی سرزمین افراد خالکوبی شده(ژرمنی است .) اوروگوئه : یعنی شرقی  اوکراین :یعنی منطقه مرزی (اسلاوی است .) اوگاندا : ایالات متحده امریکا :از نام آمریکو وسپوس دریانورد ایتالیایی گرفته شده است.زیرا آمریکو وسپوس بود که پیش از کریستف کلمب در کتاب خود به وجود این قاره با قاطعیت اشاره کرده بود .پس آمریکا به نام او و کلمبیا به نام کلمب نامیده شد. ایتالیا : شاید به معنی ایزد گوساله باشد. مطمئن نیستم.(یونانی) ایران : سرزمین نجیبان (آریاییان) واژهٔ ایران در فارسی باستان «آئیریانا» (airya) و در فارسی میانه به شکل «اِران» (erān) بوده، و به معنای «سرزمین مردمان اصیل  و نجیب » است. کردها هنوز ایران با همان نام کهن «اِران» تلفظ می کنند. واژهٔ «آریا» در زبان‌های اوستایی، فارسی باستان و سنسکریت به ترتیب به شکل‌های «اَیریه» (airya)، «اَریه» (āriya)، «آریه» (arya) به کار رفته‌است. همچنین در زبان سانسکریت «اریه» (ariya) به معنی سَروَر و مهتر و  «آریاکه» (aryaka) به معنی مَردِ شایستهٔ بزرگداشت است و آریایی به‌ زبان اوستایی «ائیریان» (airyana) و به زبان پهلوی و فارسی دری «ایر» خوانده می‌شود و ایرج به زبان آریایی “airya” است. ایر در واژه به‌ معنی «نجیب» و جمع آن «ایران» به ‌معنی  «نجیبان»  است. نام ایران در لغت به معنی «سرزمین نجیبان» است و مدت‌ها پیش از اسلام نیز نام بومی آن نیز ایران، اران، یا ایرانشهر بود. از ۶۰۰ سال پیش از میلاد تا ۱۳۱۴ (۱۹۳۵) در میان اروپاییان با نام «پرشیا» که همان «پارس » در دوره ی هخامنشی است شناخته می‌شد که در سال ۱۳۱۴ در شرف تأسیس لیگ ملل با درخواست رسمی رضاشاه پهلوی همان نام بومی کشور (ایران) در عرصهٔ جهانی به کار رفت . نام «پرشیا» همچنان برابر نام ایران است و در زبان‌های اروپایی به دلیل سابقه تاریخی – فرهنگی‌اش کاربرد دارد، اما در اخبار سیاسی  ومکاتبات میان کشورها بیشتر نام ایران به کار برده می‌شود. ایرلند : سرزمین قوم ایر (شاید هم معنی با آریا) (انگلیسی) ایسلند : سرزمین یخ (ایسلندی) باربادوس : باهاما : دریای کم عمق یا ریش دارها (اسپانیایی) بحرین : دو دریا (عربی است. ) برزیل : چوب قرمز برونئی : بریتانیا : سرزمین خالکوبی شدگان(لاتین) بلژیک : سرزمین قوم بلژ (از اقوام سلتی)، واژه بلژ احتمالاً معنی زهدان و کیسه می داده. بلغارستان : گرفته شده از نام قوم بُلگار/پسوند ــستان را ما در این نام به کار می بریم و اصل این نام بلگاریا است.بلیز : یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژه ای بومی به معنای آب گل آلود بنگلادش : ملت بنگال (بنگلادشی) بنین : بوتان : تبتی تبار بوتسوانا : سرزمین قوم تسوانا بورکینافاسو : سرزمین مردم درستکار  بوروندی : بوسنی و هرزگوین : بولیوی : از نام« سیمون بولیوار» مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین پاپوا گینه نو : پاراگوئه : این سوی رودخانه پاکستان : سرزمین پاکان نامی که علامه اقبال لاهوری بر سرزمین تازه استقلال یافته مسلمانان جداشده از هند نهاد . علاوه بر سرزمین پاکان حرف پ اول نام پنجابی ، حرف الف اول نام افغانی ، حرف کاف اول نام کشمیری و حرف سین اول نام سندی است . ( فارسی) پالائو : پاناما :جای پر از ماهی(زبان کوئِوا ) پرتغال : بندر قوم گال/نوشتن آن به صورت پرتقال نادرست است . (از اقوام سلتی) (لاتین) پرو : پورتوریکو : بندر ثروتمند (اسپانیایی) تاجیکستان : سرزمین تاجیک ها / خاستگاه واژهٔ تاجیک نامعلوم است. شرح و بیان معنای این واژه تاریخی در چند مقالهٔ علمی تحلیل و بررسی شده‌است. در اینجا دیدگاه‌های چند تن از دانشمندان به طور فشرده در مورد تاریخ واژهٔ «تاجیک» درج شده‌است: تاجیک نام قبایل «داها» بوده، پارت‌ها و اشکانیان «دئی»، «تاجیک» و «دجیک» خوانده می‌شدند تاجیک از «تای» است و همریشه با کلمه یونانی «تگاس» به معنای پیشوا و «ددیک» تاجیک از ریشه «تژی» در زبان سکایی است تاجیک همریشه‌است با نام مردم ایرانی «تات» (رد شده) تاجیک صفت منسوب است از واژه «تاج» تاجیک صفت منسوب است از نام قبیله عربی «طای» (رد شده) تاجیک صورت دیگری از «تازیک» و «تاژیک» به معنای «عرب» است (رد شده) تانزانیا :این نام از همامیزی تانگانیگا(سرزمین دریاچه تانگا) + زنگبار است تایلند :سرزمین قوم تای تایوان : ترکمنستان : سرزمین ترک مانندها ترکیه : سرزمین ترکان ( ترک + ــیّه ) پسوند ــیّه برای ساختن مصدر است ولی برای ساختن نام هم بر خلاف قیاس آمده است . ترینیداد و توباگو : توگو : تونس : تونگا : تووالو : جامائیکا : سرزمین بهاران جیبوتی : شاید به پادری بافته از الیاف نخل می گفتند(زبان آفار) چاد : دریاچه ( زبان بورنو) چک : نام قوم چک چین :سرزمین مرکزی(چینی) دانمارک : مرز قوم “دان ” دومینیکا : دومینیکن : کشور دومینیک مقدس (اسپانیایی) روآندا : روسیه : کشور روشن ها، سپیدان (شاید از ریشه سکایی”راؤش” باشد.) روسیه سفید (بلاروس ) :درخشنده(روس) سفید(روسی) رومانی : سرزمین رومی ها زامبیا : زئیر : زلاند نو :زلاند جدید یا زلاند نو (زلاند نام یکی از استان های هلند به معنای دریاست) زیمبابوه : ژاپن : سرزمین خورشید تابان(ژاپنی) سائوتومه و پرنسیپ : ساحل عاج :ساحل عاج ساموآ : سان مارینو : سان به معنی مقدس است و بر سر هر نامی بیاید به آن نام تقدّس می دهد . مارینو همان مریم است . به معنی مریم مقدسسریلانکا : جزیره باشکوه (سنسکریت) سلیمان جزایر :از نام حضرت سلیمان  سنت کیتس ونویس: کیتس ونویس مقدّسسنت لوسیا: لوسیای مقدس . لوسیال نام راهبی بوده سنت وینسنت و گرنادین: وینسنت و گرنادین مقدس سنگاپور: ۱۰۰٫ سنگال: ۱۰۱٫ سوئد: سرزمین قوم “سوی” ۱۰۲٫ سوازیلند:سرزمین قوم سوازی ۱۰۳٫ سوئیس: سرزمین مرداب ۱۰۴٫ سودان: سیاهان(عربی) ۱۰۵٫ سورینام: ۱۰۶٫ سوریه: از نام سُریان نام قوم ساکن در این منطقه گرفته شده در القلمن سوریه هنوز به زبان سریانی صحبت می شود . این زبان میان مسیحیان هنوز رایج است . سوریه سرزمین سُریانی (سامی) ۱۰۷٫ سومالی: ۱۰۸٫ سیرالئون: کوه شیر ۱۰۹٫ سیشل: ۱۱۰٫ شیلی: پایان خشکی- برف (از زبان بومی آنجا) ۱۱۱٫ صحرا:بیابان(عربی) ۱۱۲٫ صربستان:سرزمین قوم صرب(یوگسلاوی: سرزمین اسلاو های جنوب) ۱۱۳٫ عراق: معرَّب یعنی عربی شده ی ایراک است .واژه ای پهلوی است به معنی سرزمین سرسبز و خرم . بعضی از ناسیونالیستهای عرب که دوست ندارند ریشه آن را فارسی بدانند آن را از عُروق می گیرن که به معنای ریشه ها است و در این صورت عِراق یعنی سرزمین ریشه ی درختان . خوب است بدانید بغداد هم فارسی است بَغ خدا است و بغداد یعنی داده ی خدا یا هدیه ی خدا گرفته شده از موسی بیک(فارسی) ۱۱۴٫ عربستان سعودی: سرزمین بیابانگردان در تملک خاندان خوشبخت. واژه عرب به معنی گذرنده و بیابانگرد است. سعود یعنی خوشبخت. ۱۱۵٫ عمان: ۱۱۶٫ غنا: ۱۱۷٫ فرانسه: سرزمین قوم فرانک (از اقوام سلتی) ۱۱۸٫ فلسطین: ۱۱۹٫ فنلاند:سرزمین “فن” .امّا به گفته آقای آرش نورآقایی: فینلند به معنی پایان دنیاست . فین به معنی پایان و لند برابر همان ــستان در کردستان و لرستان است . فینلند یعنی پایانستان . این شُوَند نام گذاری ( وجه تسمیه) از نگاه من منطقی می نماید. ۱۲۰٫ فیجی: ۱۲۱٫ فیلیپین:از نام پادشاهی اسپانیایی به نام فیلیپ ۱۲۲٫ قبرس: ۱۲۳٫ قرقیزستان: سرزمین چهل قبیله (قرقیزی) ۱۲۴٫ قزاقستان: سرزمین کوچگران (قزاقی) ۱۲۵٫ قطر:شاید به معنای بارانی(عربی) ۱۲۶٫ کاستاریکا:ساحل غنی(اسپانیایی) ۱۲۷٫ کامبوج: ۱۲۸٫ کامرون: ۱۲۹٫ کانادا: دهکده (زبان سرخپوستی”ایروکوئی”) ۱۳۰٫ کرواسی: ۱۳۱٫ کره جنوبی: ۱۳۲٫ کره شمالی: ۱۳۳٫ کلمبیا:سرزمین کلمب(کریستف کلمب)(اسپانیایی) ۱۳۴٫ کنگو : ۱۳۵٫ کنیا: کوه سپیدی (زبان کیکویو) ۱۳۶٫ کوبا: ۱۳۷٫ کومور: ۱۳۸٫ کویت: دژ کوچک (هندی-عربی) ۱۳۹٫ کیپ ورد: ۱۴۰٫ کیریباسی: ۱۴۱٫ گابون: ۱۴۲٫ گامبیا: ۱۴۳٫ گرجستان:سرزمین کشاورزان(یونانی) ۱۴۴٫ گرنادا: ۱۴۵٫ گواتمالا: ۱۴۶٫ گینه: ۱۴۷٫ گینه استوایی: ۱۴۸٫ گینه بیسائو: ۱۴۹٫ لائوس: ۱۵۰٫ لتونی: (لاتویا) ۱۵۱٫ لبنان:سفید(عبری) ۱۵۲٫ لسوتو: ۱۵۳٫ لوگزامبورگ: ۱۵۴٫ لهستان: یعنی سرزمین قوم له که در انگلیسی  Poland  و درتلفظ خود لهستانیان به polskaمعروف است  . در خود زبانهای غربی لهستان نامی نا آشنا است .ظاهرا نام قوم ساکن در این کشور لخ است که در تلفظ ترکیه لخستان لهستان گفته می شود و ما نیز به تقلید از ترکیه لهستان گفته ایم.۱۵۵٫ لیبریا: سرزمین آزادی ۱۵۶٫ لیبی: ۱۵۷٫ لیتوانی: ۱۵۸٫ لیختن اشتاین: ۱۵۹٫ ماداگاسکار: ۱۶۰٫ مارشال جزایر: ۱۶۱٫ مالاوی: ۱۶۲٫ مالت: ۱۶۳٫ مالدیو: ۱۶۴٫ مالزی: ۱۶۵٫ مالی: ۱۶۶٫ مجارستان:سرزمین قوم مجار (مجاری) ۱۶۷٫ مراکش: نام آن در اصل مغرب است که به اشتباه مراکش می گوییم . مراکش نام یکی از شهرهایش است . ۱۶۸٫ مصر: شهر – آبادی ۱۶۹٫ مغولستان:در انگلیسی مسنگولیا گویند . سرزمین مغولان ۱۷۰٫ مقدونیه: سرزمین کوه نشین ها، بلندنشین‌ها (یونانی) ۱۷۱٫ مکزیک:اسپانیای جدید(اسپانیایی) ۱۷۲٫ موریتانی: سرزمین قوم مور (لاتین) ۱۷۳٫ موریس: ۱۷۴٫ موزامبیک: گرفته شده از موسی بیک که نام فرد نامداری در این خطّه بوده و موسی بیک به مزامبیک تغییر یافته۱۷۵٫ مولداوی: ۱۷۶٫ موناکو: ۱۷۷٫ مونته نگرو: ۱۷۸٫ میانمار: (برمه) ۱۷۹٫ میکرونزی:مجمع الجزایر کوچک(فراسوی) ۱۸۰٫ نائورو: ۱۸۱٫ نامیبیا: ۱۸۲٫ نپال: ۱۸۳٫ نروژ: راه شمال ۱۸۴٫ نیجر: سیاه (لاتین) ۱۸۵٫ نیجریه: سرزمین سیاه (لاتین) ۱۸۶٫ نیکاراگوئهدریای نیکارائو (نام مردم آن منطقه) – آگوئه (اسپانیایی) ۱۸۷٫ واتیکان: گرفته شده از نام تپه‌ای به نام واتیکان (اتروسکی) ۱۸۸٫ وانواتو: ۱۸۹٫ ونزوئلا: ونیز کوچک . نامی که مهاجران به دلیل همانندی آن با ونیز بدان دادند.۱۹۰٫ ویتنام: اقوام “ویت” جنوبی(ویتنامی) ۱۹۱٫ ویلز:بیگانگان(ژرمنی) ۱۹۲٫ هائیتی: ۱۹۳٫ هلند: سرزمین چوب (آلمانی) ۱۹۴٫ هند:پر آب (فارسی باستان) ۱۹۵٫ هندوراس: ژرفناها (اسپانیایی) ۱۹۶٫ یمن: خوشبخت ۱۹۷٫ یونان: سرزمین قوم “یون” نامی که ایرانیان عرب ها و ترکان به این سرزمین داده اند اما نام آن در غرب گریس است.

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز