اِخلاص
اِخلاص : (عربي) 1- دوستي خالص داشتن، خلوص نيت داشتن، عقيده داشتن، عقيده پاك داشتن، ارادت صادق داشتن؛ 2- (در تصوف) يك سره روي كردن و پرداختن به خداوند؛ 3- (اَعلام) سورهي صد و دوازدهم از قرآن كريم داراي چهار ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اِخلاص : (عربي) 1- دوستي خالص داشتن، خلوص نيت داشتن، عقيده داشتن، عقيده پاك داشتن، ارادت صادق داشتن؛ 2- (در تصوف) يك سره روي كردن و پرداختن به خداوند؛ 3- (اَعلام) سورهي صد و دوازدهم از قرآن كريم داراي چهار ...
ادامه مطلب ...اختر : 1- (در نجوم) جرم فلكي، ستاره، كوكب، نجم؛ 2- (در گياهي) نام گل و گياهي است؛ 3- (در قديم) در باور قدما ستارهي بخت و اقبال؛ 4- (در قديم) سرنوشت، بخت، طالع؛ 5- (در قديم) پرچم، عَلَم، ...
ادامه مطلب ...اَحلام : (عربي) 1- جمع حلم، بردباريها، وقارها؛ 2- عقلها؛ 3- جمع حليم، بردباران. اسم احلام در لغت نامه دهخدا احلام.[ اِ ] (ع مص ) احلام مراءة؛ فرزندان حلیم زادن زن. احلام. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ حِلْم. بردباریها. سکون ...
ادامه مطلب ...اِحسانه : (عربي ـ فارسي) (احسان + ه (پسوند نسبت))، منسوب به احسان، ( احسان. اسم احسانه در لغت نامه دهخدا احسان. [ اِ ] (ع مص ) خوبی.نیکی. صنیع. نیکوکاری. بخشش. بِرّ. ید. دست. ازداء.انعام. افضال. نیکی کردن. نیکوئی کردن ...
ادامه مطلب ...اِحترام : (عربي) 1- حرمت داشتن، محترم بودن؛ 2- حرمت، پاس، بزرگداشت؛ 3- رفتار و گفتاري كه نشان دهندهي بزرگداشت و اهميت دادن به كسي يا چيزي است. اسم احترام در لغت نامه دهخدا احترام. [ اِ ت ِ ] (ع مص ...
ادامه مطلب ...اَبريشم : (پهلوي) 1- رشتهاي كه از تارهاي پيله براي دوختن و بافتن سازند، حرير؛ 2- (در گياهي) گلي به صورتِ رشتههاي باريك آويخته به رنگ زرد يا سرخ كه در تابستانها ميرويَد؛ 3- درخت اين گل؛ 4- (در ...
ادامه مطلب ...اِبتسام : (عربي) 1- لبخند زدن، تبسم كردن؛ 2- (در قديم) تبسم، لبخند. اسم ابتسام در لغت نامه دهخدا ابتسام. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) نرم خندیدن. دندان سپید کردن. لبخند. لب خنده زدن. تبسم. لب خنده. شکرخند. شکرخنده. اسم ...
ادامه مطلب ...آذر : (پهلوي) 1- (در قديم) آتش، نار؛ 2- ماه نهم از سال شمسي؛ 3- (در قديم) (گاه شماري) نام روز نهم از ماه شمسي در ايران قديم؛ 4- (در قديم) (به مجاز) آتشكده؛ 5- (اَعلام) فرشته نگهبان آتش ...
ادامه مطلب ...آدرینا : [(آدر = آتش + ين (پسوند نسبت) + الف اسم ساز)]، 1- آتشين، سرخروي؛ 2- (به مجاز) زيبارو (؟) اسم آدرینا در اسامی پسرانه و دخترانه آدرینا نوع: دخترانه ریشه اسم: فارسی معنی: آتشین ، سرخ رو ، دختر زیبا رو ، ...
ادامه مطلب ...آتیه : (عربي) (مؤنث آتي) 1- آينده، زمان آينده؛ 2- (به مجاز) وضع و حالت چيزي در زمان آينده به ويژه وضع و حالت خوب يا مناسب. اسم آتیه در لغت نامه دهخدا آتیه. [ ی َ ] (ع ص ) تأنیث ...
ادامه مطلب ...آتین : (در زند و پازند) 1- موجود شده، پيدا گرديده؛ 2- به هم رسيده. اسم آتین در لغت نامه دهخدا آتین. (ص ) بلغت زند و پازندموجودشده و پیداگردیده و بهم رسیده باشد. (از برهان قاطع). اسم آتین در فرهنگ فارسی آتین بلغت ...
ادامه مطلب ...آتوسا : (از يوناني Atossa) 1- (در اوستایی) زَبَردست؛ 2-(اَعلام) 1) نام چند شاهزاده خانم ايراني عهد هخامنشي و مشهورترين آنان دختر كوروش بزرگ، زن داريوش اول و مادر خشايارشاي اول است [حدود 500 سال پیش از میلاد]؛ 2) ...
ادامه مطلب ...آتنا : 1- (عربي) از واژههاي قرآني در سوره بقره، آلعمران و كهف به معناي عطا كن به ما، ببخش به ما؛ 2- (اَعلام) (در يونان باستان) آتنا رب النوع يوناني مظهر انديشه، هنرها، دانشها و صنعت، دختر زئوس ...
ادامه مطلب ...آتَرينا : (آتَرين+ا (پسوند نسبت))،منسوب به آترين (؟) ( آترين. 1- و 2- اسم آترینا در اسامی پسرانه و دخترانه آترینا نوع: پسرانه ریشه اسم: فارسی معنی: آترین - آذرین ، نام پسر اوپَدرَم که به نوشته سنگ نوشته بیستون در زمان داریوش پادشاه هخامنشی ...
ادامه مطلب ...آتَرين : 1- (آتر = آتش + ين (پسوند نسبت))، منسوب به آتش، آتشين؛ 2- (به مجاز) زيبارو؛ 3- (اَعلام) (در دورهي هخامنشی) آترین بانویی نامدار از بازماندگان کمبوجیه پسر کوروش شاه بود که بر داریوش بزرگ شورش کرد. اسم آترین ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است