هَستی
هَستي: 1- وجود در مقابل نيستي؛ 2- زندگي، زندگاني؛ 3- (به مجاز) همهي دارايي. مايملك؛ 4- (به مجاز) جهان، عالم وجود. اسم هستی در لغت نامه دهخدا هستی. [ هََ ] (حامص، اِ) وجود. بودن. بود. حیات. زندگی. (یادداشت به خط ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
هَستي: 1- وجود در مقابل نيستي؛ 2- زندگي، زندگاني؛ 3- (به مجاز) همهي دارايي. مايملك؛ 4- (به مجاز) جهان، عالم وجود. اسم هستی در لغت نامه دهخدا هستی. [ هََ ] (حامص، اِ) وجود. بودن. بود. حیات. زندگی. (یادداشت به خط ...
ادامه مطلب ...هَرانوش : 1- دختر آتش؛ 2- (به مجاز) زيبارو. اسم هرانوش در لغت نامه دهخدا هران. [ هَِ ] (اِخ ) قلعه ای است به دمار از یمن. (منتهی الارب ). از دزهای دمار است در یمن. (معجم البلدان ). هران. [ ...
ادامه مطلب ...يُمنا : (عربي، يُمني) 1- (در قديم) راست، سمت راست، در مقابلِ يُسري؛ 2- مبارك، بسيار با بركت. اسم یمنا در لغت نامه دهخدا یمن. [ ی َ م َ ] (ع اِ) سوی راست. یمین. (منتهی الارب ). سوی دست ...
ادامه مطلب ...يَلدا : (سُرياني) 1- آخرين شب پاييز در نيمكره شمالي و بلندترين شب سال [مقارن ميلاد عيسي (ع)]؛ 2- (در قديم) (به مجاز) تاريك و بلند يا تاريك و عميق. اسم یلدا در لغت نامه دهخدا یلدا. [ ی َ ] ...
ادامه مطلب ...یگانه : 1- صميمي، همدل، يك رنگ؛ 2- بيهمتا، بينظير، تنها، منحصر به فرد؛ 3- (در قديم) يك، يكي، واحد. اسم یگانه در لغت نامه دهخدا یگانه. [ ی َ / ی ِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ...
ادامه مطلب ...یکتا : 1- يگانه، بينظير، تنها؛ 2- (در قديم) تنها، فرد، منفرد؛ 3- (در قديم) (به مجاز) جدا، بينياز، فارغ؛ 4- مستقيم، راست؛ 5- مخلص، صميمي؛ يك رنگ، بيريا؛ 6- (در قديم) به تنهايي؛ 7- ساز زهي كه فقط ...
ادامه مطلب ...يَسنا : (اوستايي) هم ريشه با يشت، در لغت به معني پرستش، ستايش، نماز، جشن و در اصطلاح نام يكي از بخشهاي پنجگانهي اوستا و مهمترين آنهاست. اسم یسنا در لغت نامه دهخدا یسنا. [ ی َ ] (اِخ ) نام ...
ادامه مطلب ...يُسرا : (عربي) 1- آسان، فراخي، به آساني، به سهولت؛ 2- (در قديم) چپ، طرف چپ در مقابلِ يمني. اسم یسرا در لغت نامه دهخدا یسر. [ ی َ ] (ع اِ) ثروت و دولت و توانگری، مذکر آید. (ناظم الاطباء). یسر. ...
ادامه مطلب ...یانا : 1- (اوستايي) نيكي رسان، نكويي بخش؛ 2- (در تركي) در حال اشتعال؛ 3- (به مجاز) زیبا و درخشان. اسم یانا در لغت نامه دهخدا یان. (اِ) به معنی هذیان باشد و آن سخنان نامربوطی است که بیماران خراب گویند.(برهان ...
ادامه مطلب ...یاسمینا : (ياسمين + ا (پسوند نسبت)) منسوب به ياسمين، ياسمين و ياسمن. اسم یاسمینا در لغت نامه دهخدا یاسمین.[ س َ ] (اِ) یاسمن. رجوع به یاسمن شود : تا آسمان روشن شود چون سبز گردد بوستان تا بوستان خرم شود چون ...
ادامه مطلب ...ياسمين : (= ياسمن)، ياسمن. اسم یاسمین در لغت نامه دهخدا یاسمین.[ س َ ] (اِ) یاسمن. رجوع به یاسمن شود : تا آسمان روشن شود چون سبز گردد بوستان تا بوستان خرم شود چون تازه گردد یاسمین. فرخی. رزمگاه پرمبارز دوست تر دارد ملک ز ...
ادامه مطلب ...ياسمن زهرا : (فارسی ـ عربی) از نام های مرکب، یاسمن و زهرا. یاسمن زهرا در لغت نامه دهخدا یاسمن. [ س َم َ ] (اِ) درختچه ای از تیره ٔ زیتونیان که دارای گونه های برافراشته و یا بالارونده است. ...
ادامه مطلب ...یاسمن : (در گياهي) درختچهاي زينتي داراي گلهاي درشت و معطر به رنگهاي سفيد، زرد و قرمز. اسم یاسمن در لغت نامه دهخدا یاسمن. [ س َم َ ] (اِ) درختچه ای از تیره ٔ زیتونیان که دارای گونه های برافراشته ...
ادامه مطلب ...یاس : (در گياهي) درختچهاي زينتي با ارتفاع حدود دو متر داراي گلهاي زرد، سرخ، سفيد و بنفش و بسيار معطر. اسم یاس در لغت نامه دهخدا یاس. (اِ) مخفف یاسمن است و آن گلی باشد معروف. (برهان قاطع). مخفف یاسمن ...
ادامه مطلب ...هديهزهرا : از نامهاي مركب، ا هديه و زهرا. اسم هدیه زهرا در لغت نامه دهخدا هدیه. [ هََ د ی َ / ی ِ ] (از ع، اِ) تحفه و ارمغان و آنچه به کسی فرستند به رسم تحبیب و ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است