شما هلی کوپتر فرزندتان نیستید!

شاید به نظر برسد که فرزند بزرگ کردن در این سرنوشت ساده تر از قبل هست. این حرف از بعضی لحاظ ها درست هست، مثلاً دیگر کمتر مادری پیدا

شما هلی کوپتر فرزندتان نیستید!

شما هلی کوپتر فرزندتان نیستید!

شاید به نظر برسد که فرزند بزرگ کردن در این سرنوشت ساده تر از قبل هست. این حرف از بعضی لحاظ ها درست هست، مثلاً دیگر کمتر مادری پیدا می شود که مثل قدیم کهنه فرزند بشوید یا جهت تابستان و زمستان او لباس درست کند. ولی در کنار این تسهیلات جدید، پیچیدگی هایی هم به جریان پرورش فرزندان اضافه شده است هست.

بخش خانواده ایرانی تبیان

پیچیدگی های تربیتی این روزها دلایل زیادی دارند که از بااهمیت ترین آن ها می شود به کم کردن تعداد فرزندان و زیاد کردن آگاهی و به دنبال آن زیاد کردن حساسیت والدین نسبت به پرسشها بهداشتی و تربیتی و تحصیلی فرزندان اشاره کرد. حساس شدن والدین نسبت به فرزندان به قدری دارد در بین ما جا می افتد که ایفای نقش هلی کوپتر امداد از سوی والدین، به یک انتظار بدیهی، هم از سوی فرزندان و هم از سوی جامعه تبدیل شده است هست؛ بدون این که به نتیجه های بلندمدت آن توجه کافی شود.

عشق من، فرزند ام!

اتفاقات زیادی در زندگی وجود دارند که می توانند حال و هوای زندگی را از بیخ و بن عوض کنند. بی تردید یکی از بااهمیت ترین این اتفاقات، فرزند دار شدن هست. هنگامی که جهت نخستین بار صدای تپش قلب کوچکش را از دستگاه می شنوید یا جسم معلقش را با همه ظرافت هایش در قاب نمایشگر می بینید، حس دوگانه ای به سراغتان می آید. از یک طرف دلتان از این خوشی بزرگ غنج می رود و از طرف دیگر، ته دلتان با لرزش هایی شما را به هول و ولای پاسخ به این پرسش می اندازد که «آیا من پدر / مادر شایسته ای خواهم بود؟»، «آیا از عهده این مسئولیت بزرگ برخواهم آمد؟». و این سؤال جهت تمام عمر در سر شما خواهید چرخید. پاسخ به این سؤال که البته در حد متعادلش نشانه مسؤلیت پذیری شماست، می تواند آینده فرزندتان را تعیین کند.

شما هلی کوپتر فرزندتان نیستید!

پدر و مادرهای هلی کوپتری

امیدوارم بابت تشبیه کردن بعضی از پدر و مادرها به هلی کوپتر به شما بَر نخورده باشد. ولی شاید این اصطلاح در مورد پدر و مادرهایی که مدام و در هر جایی و هر زمانی دور فرزندشان می چرخند و همه فکر و ذکرشان حل کردن پرسشها اوست، تعبیر نادرستی نباشد. واقعیتی که امروزه در خانواده ها می بینیم حکایت از این دارند که اکثر والدین، آن چنان در نقش یک هلی کوپتر امدادگر تمام وقت جهت فرزندشان فرورفته اند که یادشان رفته است قرار بوده با مواظبت از فرزند، موجبات رشد او را فراهم کنند، نه این که دست و پای او را جهت زندگی کردن ببندند. به چند نمونه از مرسوم ترین این مواظبت های افراطی توجه کنید:

ماجراهای من و درس هایش. این گروه از والدین از روز اولی که فرزند را به مدرسه می فرستند، آن چنان در وقت انجام تکالیف به او می چسبند که انگار این تکالیف در اصل مال آن ها بوده است.

حلال تمام پرسشها او نباشید. شما موظف هستید مراقب جسم و روان فرزندتان باشید، ولی این به معنای آن نیست که شما باید همه پرسشها ریز و درشت او را حل کنید

بدون سرویس، هرگز. فرقی نمی کند که فاصله منزل تا مدرسه بچه، ۲ تا کوچه باشد یا ۲ فرسنگ. عنوان سرویس مدرسه گرفتن که این روزها از نان شب هم جهت والدین واجب تر شده است هست، آن چنان ریشه دوانده که خیلی از والدین فکر می کنند اگر جهت فرزند ارزش سرویس مدرسه نگیرند، در حق او کم کاری کرده اند.

شاید به نظر برسد که فرزند بزرگ کردن در این سرنوشت ساده تر از قبل هست. این حرف از بعضی لحاظ ها درست هست، مثلاً دیگر کمتر مادری پیدا

لقمه هایی جهت دلبندم. این پدر و مادرها تا لقمه را دهان فرزندشان نگذارند و قورت دادن آن ها را به چشم نبینند، خوابشان نمی برد.

من زبل خانَم. این پدر و مادرها اجازه بروز مسئله جهت فرزندشان را نمی دهند؛ چون آن چنان مراقب او هستند که هر کجا کوچک ترین مسأله ای جهت او پیش بیاید، در مناسب ترین وقت خودشان را می رسانند و قائله را ختم می کنند.

مصائب فرزند های لای پر قو

خیلی از پدر و مادرهای این شکلی، با خودشان فکر می کنند که دارند پدری و مادری را جهت فرزندشان تمام می کنند ولی واقعیت، خلاف این است و فرزند هایی که با این سبک و سیاق بزرگ می شوند، در آینده شانس زیادی جهت موفقیت نخواهند داشت چون:

آن ها بار نیامده اند. این به معنای آن نیست که آن ها خدای نکرده ناخلف می شوند، ولی آن قدر که باید و شاید با زندگی واقعی آشنا نشده اند که بتوانند از عهده مدیریت خودشان بربیایند.

خودشان را نشناخته اند. هویت، یک اصل مهم جهت رسیدن به موفقیت های بعدی هست. پدر و مادرهایی که زیادی از فرزندشان مواظبت و حمایت می کنند، در واقع وقت سبک سنگین کردن توانمندی ها و ضعف ها، و در نتیجه دستیابی به هویت فردی و اجتماعی و شغلی و… را از فرزند خود می گیرند.

تعاملات اجتماعی را خوب بلد نیستند. چون پدر و مادر وقت تعامل با همسالان و مردم را به آن ها نداده اند، در نتیجه پختگی کافی جهت تعاملات اجتماعی پیچیده تر در دوران بزرگسالی را ندارند.

شما هلی کوپتر فرزندتان نیستید!

قدرت تصمیم گیری ندارند. هنگامی که هر لحظه پدر و مادر در حل پرسشها او یک قدم از خودش جلوتر بوده اند، نمی شود توقع داشت که او یک تصمیم گیرنده خوب از آب دربیاید.

لطفاً فقط والدین او باشید

همان طور که گفتیم ارائه خدمات به فرزند بدون محدودیت زمانی و مکانی، به نفع آینده او نیست؛ چراکه زندگی کردن کار مشکل است و اگر شما با مواظبت های افراطی تان وقت آموختن مهارت های زندگی را از او بگیرید، حتماً در آینده کلاهش بعد معرکه خواهد بود. بعد لطفاً فقط والدین او باشید، نه هلی کوپتر امدادش. جهت تسهیل این امر ما هم جهت شما چند پیشنهاد داریم:

هویت، یک اصل مهم جهت رسیدن به موفقیت های بعدی هست. پدر و مادرهایی که زیادی از فرزندشان مواظبت و حمایت می کنند، در واقع وقت سبک سنگین کردن توانمندی ها و ضعف ها، و در نتیجه دستیابی به هویت فردی و اجتماعی و شغلی و… را از فرزند خود می گیرند

اجازه بدهید زندگی کند. زندگی کردن با مسئله نداشتن جور درنمی آید. دور از جان شما تنها جای این دنیا که پرسشها یقه آدم را نمی گیرند، سینه قبرستان هست. بعد این تصور را که با فراهم کردن همه امکانات و ارائه همه جور مواظبت و حمایت، دارید طعم زندگی را به فرزندتان می چشانید، کنار بگذارید. وظیفه پدری و مادری شما ایجاب می کند که فرزندتان را جهت شناسایی، کنار آمدن و حل پرسشها زندگی آماده کنید، نه این که با دور نگه داشتن افراطی او از مشکلات، مکانیسم دفاعی انکار را در او تقویت کنید.

شاید به نظر برسد که فرزند بزرگ کردن در این سرنوشت ساده تر از قبل هست. این حرف از بعضی لحاظ ها درست هست، مثلاً دیگر کمتر مادری پیدا

حلال تمام پرسشها او نباشید. شما موظف هستید مراقب جسم و روان فرزندتان باشید، ولی این به معنای آن نیست که شما باید همه پرسشها ریز و درشت او را حل کنید. بایدی که در این مورد جهت شما وجود دارد این است که از دور مراقب او باشید، راهنمایش باشید و در برخورد با مشکلاتی که اشتباه کردن در آن ها تاوان سنگینی جهت فرزندتان ندارد، به او وقت انتخاب، تصمیم گیری و حتی اشتباه کردن بدهید.

کیفیت رابطه تان را اوج ببرید. وقت بیشتری را با او بگذرانید. با او حرف بزنید، نظراتش را بپرسید، انتقاداتش را بشنوید و به شیوه های متفاوت به او بفهمانید که می دانید خیلی توانمند هست، می تواند عالی ترین گزینش ها را داشته باشد هر چند که ممکن است مثل همه آدم ها گاهی هم اشتباه کند، ولی می تواند به اهدافش برسد.

با مشاور صحبت کنید. خیلی از اوقات، این قبیل والدین به خاطر اضطراب درمان نشده خودشان، هم حال خودشان را خراب می کنند و هم آینده فرزندشان را. بعد اگر شما هم با این مسئله مواجهید، به خاطر خودتان و آینده فرزندتان، با یک مشاور صحبت کنید.

شما هلی کوپتر فرزندتان نیستید!


منبع: پنجره

واژه های کلیدی: تعداد فرزندان | هلی کوپتر | والدین | فرزندان | مدرسه | فرزند | زندگی | والدین

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود فایل های زبان اصلی شیمی تحلیلی
  • خرید کتاب فیزیکی از آمازون
  • افست کتاب زبان اصلی
  • چاپ افست کتاب
  • خرید کتاب از گوگل پلی
  • مجله نیوانگلند
  • خرید pdf کتاب خارجی