معنی اسم نوشه

نوشه :    (= نوشه) ۱- (در وصف شاعرانه) جاوید، بی مرگ؛ ۲-شاد، خوشحال، خرّم؛ گوارا. + ن.ک. انوشه.

 

 

اسم نوشه در لغت نامه دهخدا

نوشت. [ ن َ وَ ] (مص مرخم، اِمص ) مصدر مرخم است از نَوَشتن به معنی درپیچیدن و درنوردیدن. رجوع به نَوَشتن شود.
نوشت. [ ن ِ وِ ] (مص مرخم، اِمص ) تحریر نمودن. (غیاث اللغات ). اسم است از نوشتن و تنها مستعمل نباشد لیکن در کلمات مرکب چون سرنوشت و رونوشت و نوشت افزار آید. (یادداشت مؤلف ). لیکن در بیت زیر از فردوسی تنها استعمال شده و معنی ثبت کردن دهد، مقابل ستردن :
ز لشکر یکی مرد بگزید گُرد
که داند شمار و نوشت و سترد.
فردوسی.
نوشت. (اِ) جرعه. آشام. || (نف مرخم ) نوشنده.آشامنده. (ناظم الاطباء).نوش. (جهانگیری ) (آنندراج ) (انجمن آرا) :
گاهی امیر صومعه گاهی اسیر بتکده
گه رند دردی نوشتم گه شیخ و گه صوفیستم.
؟ (از جهانگیری ).
نوشه. [ ن َ /نُو ش َه ْ ] (اِ مرکب ) پادشاه نوجوان. (جهانگیری ) (غیاث اللغات ) (برهان قاطع). پادشاه نو و جوان. (رشیدی ). شاه جوان. (انجمن آرا). نوشاه. شاه جوان و کم تجربه. (ناظم الاطباء). شاه نو. || داماد. (جهانگیری ) (انجمن آرا). نوداماد. (غیاث اللغات ) (رشیدی ) (برهان قاطع) :
نوسال و نومه آمد و نوروز و نوبهار
نوشه گرفت ملک جهان نوعروس وار.
مظهر (از جهانگیری ).
نوشه. [ش َ / ش ِ ] (اِ) قوس قزح. (اوبهی ) (برهان قاطع) (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). آزفنداگ. آفنداک. انطلیسون.تیراژه. کمر رستم. کمردون. طوق بهار. سریر. (یادداشت مؤلف از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) :
از باد کشت بینی چون آب موج موج
وز نوشه ابر بینی چون جزع رنگ رنگ.
خسروانی (از اوبهی ).
از ژاله روی خوید چو آب است موج موج
وز نوشه پشت ابر چو چرخ است رنگ رنگ.
خسروانی (از فرهنگ خطی ).
|| (ص ) گوارا. نوش. نوشین :
همه هرچه خوردی همه نوشه باد
روان تو را راستی توشه باد.
فردوسی.
گوید کآن می مرانگردد نوشه
تا نخورم یاد شهریار عدومال.
منوچهری.
|| مخفف انوشه است. (برهان قاطع). جاوید. پایدار. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شواهد ذیل معنی بعدی شود. || خوش. (غیاث اللغات ) (جهانگیری ) (رشیدی ) (برهان قاطع) (انجمن آرا). خرم. (غیاث اللغات ) (برهان قاطع). نیک بخت. سعادتمند. کامران. شادمان. (ناظم الاطباء). خوشحال. (برهان قاطع). در شاهنامه به معنی خوشبخت و بسیار خوب آمده است. (فرهنگ ولف از حاشیه ٔ برهان قاطع) :
بسی آفرین خواند بر شهریار
که نوشه بزی تا بود روزگار.
فردوسی.
که نوشه بزی شاه تا جاودان
به هر کشوری دست رس بر بدان.
فردوسی.
بگفتند هر دو که نوشه بدی
همیشه ز تو دور دست بدی.
فردوسی.
|| خوب. نیکو. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به معنی قبلی شود. || خوشا. (برهان قاطع). || (اِ) خوشی. انوشه. (رشیدی ) (جهانگیری ) (برهان قاطع) (انجمن آرا). شادمانی. (ناظم الاطباء) :
نماند بر این خاک خونخوار کس
تو را نوشه از راستی باد و بس.
فردوسی (از رشیدی ).
|| شیرینی. (فهرست ولف از حاشیه ٔ برهان قاطع). نوش :
یکی را دهد نوشه و شهد و شیر
بپوشد به دیبا و خزّ و حریر.
فردوسی.
به جائی که زهر آگند روزگار
از او نوشه خیره مکن خواستار.
فردوسی.
|| غم. اندوه. (ناظم الاطباء). رجوع به سطور بعدی شود.
– نوشه خوردن ؛ غم خوردن و تیمار داشتن. (از جهانگیری ) (از رشیدی ) (از برهان قاطع) (انجمن آرا) :
کز این نوشه خوردن نفرماییَم
به سیری رسیدیم بِفْزاییَم.
فردوسی.
بدان کو به سال از شما کهتر است
به مهر و نوازیدن اندرخور است
گرامیش دارید و نوشه خورید
چو پرورده شد زو روان پرورید .
اسدی (ازانجمن آرا).
|| اضطراب. پریشانی. (ناظم الاطباء). رجوع به معنی قبلی شود. || نوشه کردن ؛ خوش آمد گفتن. تملق کردن. (ناظم الاطباء). نیز رجوع به فرهنگ شعوری ج ۲ ص ۴۰۹ شود.
نوشه. [ ش َ ] (اِخ ) نام دختر نرسی پادشاه ساسانی است. وی عمه ٔ شاپور ذوالاکتاف است. رجوع به فهرست ولف و تاریخ گزیده ص ۱۰۷ شود.

اسم نوشه در فرهنگ فارسی

نوشه
( صفت ) ۱ – جاوید پایدار . ۲ – خرم خوشحال . ۳ – خوشبخت . ۴ – خوب نیکو . ۵ – نوش گوارا .
نام دختر نرسی پادشاه ساسانی است ٠ وی عم. شاپور ذوالاکتاف است ٠
نوشه گردیدن
( مصدر ) گوارا شدن : (( گویدکاین می مرا نگردد نوشه تا نخورم یاد شهریار عدومال . )) ( منوچهری )
زر نوشه
دهی از دهستان فراهان با در بخش فره میهن اراک واقع است

اسم نوشه در فرهنگ معین

نوشه
(شَ یا شِ) (ص .) ۱ – انوشه، جاوید، پایدار. ۲ – خوشحال، شادمان . ۳ – خوشبخت، سعادتمند.

اسم نوشه در فرهنگ فارسی عمید

نوشه
۱. جاوید، پایدار.
۲. (صفت) خوش و خرم و خوشبخت، کامران.
۳. (صفت) نوش، گوارا.
۱. پادشاه جوان.
۲. [قدیمی] جوان تازه داماد.

اسم نوشه در اسامی پسرانه و دخترانه

نوشه
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: انوشه، جاوید، زنده، شاد، خوشحال، خرم، گوارا، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر بهرام بهرامیان و خواهر نرسی پادشاه ساسانی

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز