مَحیا
مَحيا : (عربي) حيات، زندگي. اسم محیا در لغت نامه دهخدا محیا. [ م َح ْ ] (ع اِ) مَحیی ̍. مقابل ممات. حیات : سواء محیاهم و مماتهم ساء مایحکمون.(قرآن 21/45). مقابل مرگ. زندگی. (آنندراج ). محیای و مماتی ؛ ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
نام های عربی – اسم های عربی دختر و پسر – نام اصیل عربی – اسم عربی دخترانه پسرانه – معنی نام های عربی – معنی اسم عربی از با ی ئ د ذ ر ز ط س ی ب ل ا ت ن م ه ه غ غ ف ق ث ص
مَحيا : (عربي) حيات، زندگي. اسم محیا در لغت نامه دهخدا محیا. [ م َح ْ ] (ع اِ) مَحیی ̍. مقابل ممات. حیات : سواء محیاهم و مماتهم ساء مایحکمون.(قرآن 21/45). مقابل مرگ. زندگی. (آنندراج ). محیای و مماتی ؛ ...
ادامه مطلب ...مُحَنّا : (عربي) به حَنا خضاب كرده، مخضب به حَنا. اسم محنا در لغت نامه دهخدا محنا. [ م ُ ح َن ْ نا ] (ع ص ) به حنا خضاب کرده. مخضب به حنا. (یادداشت مرحوم دهخدا). || کج و ...
ادامه مطلب ...محسنه : (عربي) (مؤنث محسن)، 1- (در قديم) آراسته و زيبا؛ 2-زن احسان كننده، زن نيكوكار. اسم محسنه در لغت نامه دهخدا محسنة. [ م ُ س ِ ن َ ] (ع ص ) مؤنث محسن. ج، محسنات. هر چیز نیک ...
ادامه مطلب ...مُحَدِثه : (عربي) (مؤنث مُحَدِث)، 1- مُحَدِث (زن)، مُحَدِث؛ 2- (اَعلام) يكي از القاب حضرت زهرا(س). اسم محدثه در لغت نامه دهخدا محدثة. [ م ُ ح َدْ دِث َ ] (ع ص ) تأنیث محدث : تحیه ٔ راسبیة محدثة ...
ادامه مطلب ...محجوبه : (عربي) 1- (مؤنث محجوب)، ( محجوب، 2- داراي حجاب (زن). اسم محجوبه در لغت نامه دهخدا محجوب. [ م َ ] (ع ص ) بازداشته شده ٔ از بیرون آمدن. (ناظم الاطباء). پوشیده. مکسوف. مستور. در پرده کرده. درحجاب. ...
ادامه مطلب ...محجوب : (عربي) 1- با حجب و حيا و مؤدب؛ 2- (در قديم) در حجاب شده، پوشيده، پنهان؛ 3- (در قديم) (به مجاز) بازداشته شده، منع شده؛ 4- (در عرفان) كسي كه ميان او و حق حجابي هست و ...
ادامه مطلب ...محترم : (عربي) 1- قابل احترام، عزيز و گرامي؛ 2- (در قديم) داراي حرمت و مقدس. اسم محترم در لغت نامه دهخدا محترم. [ م ُ ت َ رَ ] (ع ص ) باحرمت. مورد تکریم. احترام شده. حرمت داشته شده. ...
ادامه مطلب ...محبوبه : (عربي) 1- نام گياهي (محبوبهي شب)؛ 2- محبوب (زن)؛ 3- معشوق، معشوقه، محبوب، + ن.ك. محبوب. اسم محبوبه در لغت نامه دهخدا محبوبة.[ م َ ب َ ] (اِخ ) نامی مدینه ٔ رسول اﷲ را. (دمشقی ). محبوبة. [ ...
ادامه مطلب ...محبت : (عربي) 1- دوست داشتنِ كسي يا چيزي، مهربان بودن نسبت به كسي يا چيزي، مِهر، دوستي؛ 2- (در تصوف) شور و شوق بسيار داشتنِ سالك براي رسيدن به خداوند. اسم محبت در لغت نامه دهخدا محبت.[ م َ ح ...
ادامه مطلب ...متينه : (عربي) (مؤنث متين)، ( متين. اسم متینه در لغت نامه دهخدا متین. [ م َ ] (ع ص ) درشت و استوار. (از منتهی الارب ). استوار. (دهار) (مهذب الاسماء). استوار و محکم. (آنندراج ) (غیاث ). محکم و ...
ادامه مطلب ...متينا : (عربي) (مؤنث متين)، ( متين. اسم متینا در لغت نامه دهخدا متین. [ م َ ] (ع ص ) درشت و استوار. (از منتهی الارب ). استوار. (دهار) (مهذب الاسماء). استوار و محکم. (آنندراج ) (غیاث ). محکم و ...
ادامه مطلب ...متانت : (عربي) 1- حالت استواري و سنگيني در رفتار همراه با پرهيز از نشان دادنِ هيجانهاي دروني، وقار؛ 2- (در قديم) استواري، محكمي. اسم متانت در لغت نامه دهخدا متانت. [ م َ ن َ ] (ع اِمص ) استواری ...
ادامه مطلب ...مبينه : (عربي ـ فارسي) (مبين + ه (پسوند نسبت))، منسوب به مبين، ( مبين. اسم مبینه در لغت نامه دهخدا مبین. [ م ُ ب َی ْ ی ِ] (ع ص ) بیان کننده. (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) ...
ادامه مطلب ...مبينا : (عربي) (مؤنث مبين)، ( مبين. اسم مبینا در لغت نامه دهخدا مبین. [ م ُ ب َی ْ ی ِ] (ع ص ) بیان کننده. (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) || پیدا و آشکار کننده. (ناظم الاطباء). مبین. [ ...
ادامه مطلب ...مباركه : (عربي) (مؤنث مبارك)، ( مبارك. اسم مبارکه در لغت نامه دهخدا مبارکة. [ م ُ رَ ک َ ] (ع مص ) برکت دادن خدای کسی را. (آنندراج ).برکت کردن. (تاج المصادر بیهقی ) (از ناظم الاطباء). مبارکة. [ م ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است