اسم های دخترونه پیشنهادی :

  • كاويش
  • مامو
  • یاس رخ
  • باستيان
  • فریرخ
  • نیکدخت
  • اسم های پسرونه پیشنهادی :

  • خرشید
  • شه موبد
  • فرخ یسار
  • وهرام گشسب
  • سنجه
  • کتماره
  • پسر اصیل ایرانی

    اسم پسر اصیل – نام پسر ایرانی – اسم تک پسر – اسم قشنگ پسرانه – اسم پسر فارسی – اسم پسرانه اصیل ایرانی – نام پسرانه – انتخاب اسم پسر اصیل – اسم پسرانه اصیل با ب ج م آ ف گ ل ر د

    کاموس

    كاموس :    (اَعلام) نام مبارزي كشاني كه پادشاه سنجاب بود وي از بهادران توران و از امراي زيردست افراسياب بود.

    ادامه مطلب ...

    نوروز

    نوروز:    1- بزرگترين جشن ملي اقوام ايراني كه از نخستين لحظات سال نو آغاز مي‌شود؛ 2- نام گلي (گل نوروز)؛ 3- (در قديم) (به مجاز) بهار؛ 4- (در قديم) (در موسيقي ايراني) از الحان قديم ايراني.

    ادامه مطلب ...

    نوذر

    نوذر :    (اَعلام) (در شاهنامه) نام پسر منوچهر يكي از پادشاهان كياني كه پس از او به سلطنت رسيد و به دست افراسياب گرفتار شد و با بيشتر سران لشكر كشته شد.

    ادامه مطلب ...

    نوبخت

    نوبخت:    1- (= جوان بخت) 2- (اَعلام) 1) از نام‌هاي دوران ساساني؛ 2) نوبخت اهوازي نام ستاره شناس و مهندس نامور ايراني در دربار منصور خلیفه‌ي عباسی، که در طراحی و نظارت بر ساختمان شهر بغداد شرکت داشت. او ...

    ادامه مطلب ...

    هوشمند

    هوشمند:    (هوش + مند (پسوند دارندگي و اتصاف)) 1- صاحب هوش، باهوش؛ 2- عاقل، بخرد.

    ادامه مطلب ...

    هوتن

    هوتن :    (هو = خوب + تن) 1- خوب تن، نيك اندام؛ 2- (به مجاز) تندرست و خوش قد و بالا؛ 3- (در پهلوي) به معني خوب تنيده، خوب كشيده، بركشيده، خوش بالا؛ 4- (اَعلام) يكي از هم پيمانان ...

    ادامه مطلب ...

    هُمایون

    هُمايون:    1- داراي تأثير خوب، خجسته، مبارك، فرخنده؛ 2- (در موسيقي ايراني) يكي از هفت دستگاه موسيقي ايراني؛ 3- (در قديم) از شبكه‌هاي بيست و چهارگانه‌ي موسيقي ايراني؛ 4- (اَعلام) 1) نام دلاوري ايراني مشهور به زرين كلاه؛ 2) ...

    ادامه مطلب ...

    هژیر

    هژير:    (= هجير) 1- خوب، پسنديده؛ 2- زيبا؛ 3- چابك، چالاك؛ 4- (در حالت قيدي) به خوبي؛ 5- (در پهلوي) خوب چهر، نيك نژاد؛ 6- (اَعلام) نام پسر گودرز.

    ادامه مطلب ...

    آزرم

    آزرم :    1- داد، انصاف، شرم، حيا، لطف؛ 2-(در قديم)  ملايمت، مهرباني، ارج و قرب، ارزش و احترام، آسودگي، آسايش.

    ادامه مطلب ...

    آریَنا

    آريَنا:    (آرين+ ا (پسوند نسبت))، منسوب به آرين، ( آرين (؟)؛ [این واژه با آرینا/arina/ هم نویسه است، که در اساطیر آرینا نام ایزد بانوي خورشيد در میان قوم قدیمی هیتی است که دیر زمانی آسیای کوچک در سطه‌ي ...

    ادامه مطلب ...

    آریانا

    آريانا :    1- منسوب به آريا، آريايي؛ 2- (اَعلام) 1) نامي است كه جغرافي‌دانان يوناني به قسمتي از ايران يعني سرزمين آريائي‌ها داده بودند؛ 2) نام قديم ايران؛ [«اراتُستن» يوناني نخستين نويسنده‌ي خارجي است كه اين اسم (آريانا) را ...

    ادامه مطلب ...

    آرمینا

    آرمينا :    1- (آرمين + ا (پسوند نسبت))، منسوب به آرمين؛  2- (اَعلام) نام ساتراپ نشينِ [سرزمين تحت فرمان استاندار] ارمنستان كه پارسيان  (ايرانيان) به آن «آرمينا» و بابليان به آن «اورارتو» مي‌گفتند.

    ادامه مطلب ...

    اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

    اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

    کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است

    طراح: پاناب / پشتیبانی و سئو gateweb.ir