میگل
میگل : (می = شراب + گل)، 1- (به مجاز) زیبا و مست کننده؛ 2- (اعلام) نام جایی در استان فارس. اسم میگل در لغت نامه دهخدا می. (پیشوندفعلی ) مزید مقدم. پیش جزء فعل. پیشوندی که بر سر صیغه های ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اسم دختر بر اساس الفبا,اسم دخترانه با م,اسم دختر با حرف م,نام های دخترونه با م,اسم دختر شروع با حرف م,اسامی دخترانه ای که با حرف م شروع می شوند.
میگل : (می = شراب + گل)، 1- (به مجاز) زیبا و مست کننده؛ 2- (اعلام) نام جایی در استان فارس. اسم میگل در لغت نامه دهخدا می. (پیشوندفعلی ) مزید مقدم. پیش جزء فعل. پیشوندی که بر سر صیغه های ...
ادامه مطلب ...ميشا : 1- (درگياهي) هميشه بهار، هميشه جوان و هميشك جوان، نوعي از رياحين كه هميشه سبز ميباشد؛ 2- در زبان عربي به آن «حي العالم » ميگويند؛ 3- (در پهلوي) (= مشيه) آدمِ نخستين. اسم میشا در لغت نامه ...
ادامه مطلب ...مَيسون : (عربي) وزين، با وقار، بردبار، گرانمايه. اسم میسون در لغت نامه دهخدا میسون. [ م َ ] (ع ص ) کودک خوش قامت نیکوروی. (منتهی الارب، ماده ٔ م ی س ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). میسون. [ م َ ...
ادامه مطلب ...مَيسا : (عربي، مَيساء) زني كه با برازندگي و تكبّر راه ميرود، متكبر و با تبختر راه ميرود. اسم میسا در لغت نامه دهخدا میس. [ م َ ] (ع اِ) درختی است کلان. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم ...
ادامه مطلب ...ميترا : (اوستايي) 1- مهر، خورشيد؛ 2- پيمان؛ 3- (= مهر)، مهر. اسم میترا در لغت نامه دهخدا میترا. (اِخ ) مهر. رجوع به مهر شود. اسم میترا در فرهنگ فارسی میترا میترا میثر در اوستا و پارسی باستان میترا در سانسکریت میتره در ...
ادامه مطلب ...مهيندخت : 1- (مِهين + دخت = دختر)، دختر بزرگ و بلند قدر؛ 2-(مَهين+ دخت = دختر)، دختر ماهگونه، 3- (به مجاز) زيبارو. اسم مهین دخت در لغت نامه دهخدا مهین. [ م ُ ] (ع ص ) (از «هَ و ...
ادامه مطلب ...مهين : 1- بزرگترين (از نظر سال)؛ 2- (در قديم) بزرگتر، بزرگترين (از نظر مقام و رتبه و ارزش). [اين نام چنانچه به فتح اول (مَهين) mahin تلفظ شود مركب از (مَه = ماه + ين (پسوند نسبت)) ميباشد ...
ادامه مطلب ...مَهِیلا : (عربي) 1- حرکت آهسته، روان؛ 2- از واژه های قرآنی (در سوره ی مزمّل). اسم مهیلا در فرهنگ فارسی مهلا مصدر است که مفعول مطلق واقع می شود به حذف فعل و فاعل و به معنی امر مستعمل می گردد ...
ادامه مطلب ...مَهيسا : (مَهي+ سا (پسوند شباهت)) (= مهسا)، ش مَهسا. اسم مهیسا در فرهنگ فارسی مهسا [nebulosus] [علوم جَوّ] ابری به شکل پردۀ مه آلوده که عمدتاً همراه با ابرهای پرساپوشنی و پوشنی می آید اسم مهیسا در اسامی پسرانه و دخترانه مهسا نوع: دخترانه ریشه ...
ادامه مطلب ...مهياس : (مَه = ماه + یاس)، 1- ماهی که چون گل یاس است؛ 2- یاسی که چون ماه است؛ 3- (به مجاز) زیباروی و با طراوت. اسم مه یاس در اسامی پسرانه و دخترانه مه یاس نوع: دخترانه ریشه اسم: فارسی معنی: زیبارو، ...
ادامه مطلب ...مَهيا : (اوستایی)، بزرگ. اسم مهیا در لغت نامه دهخدا مهیا. [ م ُ هََ ی ْ یا ] (ع ص ) آماده شده. ساخته شده. کار راست و نیکو کرده شده. شکرده شده. مهیاء [ م ُ هََ ی ی ...
ادامه مطلب ...مِهنيا : آن كه نياكان و اجدادش از بزرگان و سروران است، بزرگ زاده. اسم مه نیا در اسامی پسرانه و دخترانه مهنیا نوع: دخترانه ریشه اسم: فارسی معنی: نوع:دخترانه ریشه اسم:فارسی معنی:آنکه اجداد و پدرانش از بزرگان و نیکان است، از نسل بزرگان، ...
ادامه مطلب ...مَهنوش : (= ماه نوش)، ( ماه نوش. اسم مهنوش در لغت نامه دهخدا مهوش. [ م َهَْ وَ ] (ص مرکب ) ماه مانند. مانند ماه. ماه وش. خوب صورت مانند ماه. (آنندراج ). بسیار زیبا : دلم مهربان گشت بر ...
ادامه مطلب ...مَهناز : (= ماه ناز)، ) ماه ناز. اسم مهناز در لغت نامه دهخدا مهنا. [ م ُ هََ ن ْ نا ] (ع ص ) مهناء. گوارا. گوارا گردیده. گوارا شده. باعافیت. خوشگوار. گوارنده. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 96). ...
ادامه مطلب ...مُهنا : (عربي) 1- در خور، شايسته؛ 2- (در قديم) گوارا و خوش؛ 3- دور از رنج. اسم مهنا در لغت نامه دهخدا مهنا. [ م ُ هََ ن ْ نا ] (ع ص ) مهناء. گوارا. گوارا گردیده. گوارا شده. ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است