معنی اسم مَیسون

مَيسون :    (عربي) وزين، با وقار، بردبار، گرانمايه.

 

 

اسم میسون در لغت نامه دهخدا

میسون. [ م َ ] (ع ص ) کودک خوش قامت نیکوروی. (منتهی الارب، ماده ٔ م ی س ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
میسون. [ م َ ] (اِخ ) نام دختر بجدل، مادر یزیدبن معاویةبن ابی سفیان. (از ناظم الاطباء) (از یادداشت مؤلف ) (از منتهی الارب ). بنت بجدل الکلبی، زوجه ٔ معاویه و مادر یزید. (از حبیب السیر چ سنگی ج ۲ ص ۲۴۱) (از العقدالفرید ج ۵ص ۱۲۳ و ۱۳۷ و ۱۴۰ و ۱۵۴) (از تاریخ الخلفاء ص ۱۳۷).

اسم میسون در فرهنگ فارسی

میسون
کودک خوش قامت نیکو روی

 

اسم میسون در لغت نامه دهخدا

میس. [ م َ ] (ع اِ) درختی است کلان. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). به لغت سریانی نام درختی است بزرگ که ثمره ومیوه ٔ آن را به یونانی لوطوس خوانند و بعضی گویند لوطوس نام همان درخت است. (برهان ). لوطوس و آن درختی است نزدیک به جوز رومی و دارای چوبی با بوی خوش و دانه ٔ سیاه و گرم و خشک. (از تذکره ٔ ضریر انطاکی ص ۳۳۴)(از تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از مخزن الادویه ). داغداغان.درخت کژم. کژم شیردار. کژوم. درخت چارمغز. (یادداشت مؤلف ). چار مغز. (زمخشری ). کژم. (دهار). اسم عربی است و به یونانی لوطوس نامند. درختی است قریب به جوزرومی و برگش باریکتر و زواید او بیشتر و شبیه به برگ کرفس و چوبش مایل به سیاهی و سرخی و صلب و خوشبو ودانه ٔ او سیاه و از دانه ٔ کنار کوچکتر و با تندی. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). || نوعی از مویز. || نوعی از درخت انگورکه بر یک تنه قایم و برپا باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
میس. [ م َ ] (ع مص ) میسان. خرامیدن. (منتهی الارب ) (دهار) (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). تبختر نمودن. (ناظم الاطباء). || بی باکی کردن.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || افزون کردن خدای مرض کسی را. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) || خشک شدن. (المصادر زوزنی ).
میس. (اِخ ) نام یکی از قرای جبل عامل بعنی جبل لبنان امروزی است و شیخ لطف اﷲبن عبدالکریم بن ابراهیم که مسجد معروف به مسجد شیخ لطف اﷲ را شاه عباس برای او ساخته است از آن قریه است. ونیز از آنجاست شیخ ابراهیم میسی. (یادداشت مؤلف )

اسم میسون در فرهنگ فارسی

میس
دختر خانم انگلیسی
( اسم ) تاقوت .
نام یکی از قرای جبل عامل یعنی جبل لبنان امروزی است و شیخ لطف الله بن عبدالکریم بن ابراهیم که مسجد معروف به مسجد شیخ لطف الله را شاه عباس برای او ساخته است از آن قریه است .
قوفارن میس
قوقاری ساسیس عرعر است
خراس میس
پدر [ ارته ایک تس ] است و [ ارته ایک تس ] فرماندهی [ ماکرون ] ها و [ موسی نک ] ها را داشت و [ ماکرون ] ها و [ موسی نک ] ها در طرف شمال شرقی آسیای صغیر میزیستند و جزئ قشون ایرانیان بزمان خشایارشاه بودند .

اسم میسون در فرهنگ فارسی عمید

میس
درختی بزرگ با دانه های سیاه و چوبی تیره و خوش بو.

اسم میسون در اسامی پسرانه و دخترانه

میسا
نوع: دخترانه
ریشه اسم: عربی
معنی: (تلفظ: maysā) (عربی، مَیساء) زنی که با برازندگی و تکبر راه می رود، متکبر و با تبختر راه می رود – زنی که با غرور و تکبر راه می رود
میسان
نوع: دخترانه
ریشه اسم: عربی
معنی: ستاره ای در صورت فلکی جوزا

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز