اسم دختر م

ماتينا :    نام ساتراپ نشينِ [ولايت تحت امر حاكم يا والي در ايران دوران هخامنشي] شمال شرقي ارمنستان كه به دست كياكسار يا (هوخشتره) فتح شده است و در زمان داريوش اول از ارمنستان مجزا شده است.     اسم ماتینا در ...

ماه‌پيكر :    1- صفت آن كه پيكرش مانند ماه زيبا و دل انگيز باشد؛ 2-(به مجاز) معشوقِ زيبا.     اسم ماه پیکر در لغت نامه دهخدا ماه پیکر. [ پ َ / پ ِ ک َ ] (ص مرکب ) هرچیز که ...

ماه‌پري :    1- پريِ مانند ماه؛ 2- (به مجاز) بسيار زيبا.     اسم ماه پری در اسامی پسرانه و دخترانه ماه پری نوع: دخترانه ریشه اسم: فارسی معنی: زیبا چون ماه و پری   اسم ماه پری در لغت نامه دهخدا مات. (ص، اِ) به اصطلاح شطرنج بازان، ...

ماهانا :    (ماهان+ ا (پسوند نسبت))  منسوب به ماهان، ( ماهان.     اسم ماهانا در لغت نامه دهخدا ماهان. (اِ) جمع ماه باشد برخلاف قیاس. (برهان ). ج ِ ماه. (از ناظم الاطباء). ماهها : خرم آنانکه از تن جان ندانند ز جانان جان ...

ماه‌آفرين :    1- آفريده‌ي ماه؛ 2- (به مجاز) زيبارو(ي)؛ 3- (اَعلام) نام يكي از زنان فتحعلي شاه قاجار و مادر زبيده.     اسم ماه آفرین در اسامی پسرانه و دخترانه ماه آفرین نوع: دخترانه ریشه اسم: فارسی معنی: آفریننده ماه، نام یکی از پهلوانان هم ...

ماه منیر :    (فارسی ـ عربی) 1- ماه درخشان و تابان؛ 2- (به مجاز) زیبارو.     اسم ماه منیر در اسامی پسرانه و دخترانه ماه منیر نوع: دخترانه ریشه اسم: فارسی,عربی معنی: ماه (فارسی) + منیر (عربی) ماه نورانی، ماه درخشان     اسم ماه منیر در لغت ...

ماه گل :    1- گلِ ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو. + ن.ک. مَهگل.     اسم ماه گل در لغت نامه دهخدا مات. (ص، اِ) به اصطلاح شطرنج بازان، گرفتار و مقید شدن شاه شطرنج است. ظاهراً لفظ مات در اصل صیغه ٔ ...

ماه طَلعت :    (فارسی ـ عربی)، 1- ماه سیما، ماه چهره؛ 2- (به مجاز) زیبارو.     اسم ماه طلعت در لغت نامه دهخدا مات. (ص، اِ) به اصطلاح شطرنج بازان، گرفتار و مقید شدن شاه شطرنج است. ظاهراً لفظ مات در اصل ...

ماه پسند :    (ماه + پسند = جزء پسین بعضی از کلمه  های مرکّب، به معنی «پسندیده» یا «قبول شوند») 1- ویژگی کسی که پسندیده و مورد قبول ماه می  باشد؛ 2- (به مجاز) زیباروی چون ماه.     اسم ماه پسند ...

ماه :    1- (در نجوم) جِرم آسماني نسبتاً بزرگي كه شب‌ها به صورت لكه‌ي روشن بزرگي از زمين ديده مي‌شود و هر 29 تا 30 شبانه روز يك بار دور زمين مي‌گردد؛ 2- قمر؛ 3- (در گفتگو) (به مجاز) ...

مانيا :    1- (در پارسي باستان) خانه، سراي؛ 2- (در پهلوي) برابر با واژه‌ي مان به معني خانه و مسكن؛ 3- (در یونانی، mania) شیدایی، عشقِ شدید، شوقِ مفرط، شیفتگی؛ 4- (اَعلام) 1) نام زن زِنيس حاكم ولايت اِاُلي ...

مانِلی :    (مازندرانی)، 1- بمان برایم (؟)؛ 2- (اَعلام) (نام شخصیتی در شعر علی اسفندیاری (نیما یوشیج)).     اسم مانلی در اسامی پسرانه و دخترانه مانلی نوع: دخترانه و پسرانه ریشه اسم: فارسی معنی: منظومه نیما یوشیج به سال 1319 نام ایرانی به معنای پری ...

ماندگار :    كسي كه در جايي اقامت (دايمي و طولاني) كند، پايدار، با دوام، ماندني. [در فرهنگ معين آمده: گاه اين كلمه را براي فرزندي دهند كه برادران و خواهران قبل از او در كودكي فوت كرده‌اند (براي تفأل ...

ماندانا :    1- (در يوناني) mav avn ؛ 2- (در پارسي باستان) mand به معني عنبر سياه؛ 3- (اَعلام) [قرن 6 پیش از میلاد] دختر آستياگس (= ایشتوویگو) آخرين پادشاه ماد، زن كمبوجيه‌ي اول و مادر كوروشِ كبير.     اسم ماندانا ...

مانا :    (صفت از ماندن) 1- ماندني، پايدار؛ 2- (در پهلوي) مانند و مانند بودن.     اسم مانا در لغت نامه دهخدا مانا. (اِ) به زبان زند و پازند خدای عزوجل است. (برهان ). نام خدای عزوجل است (از ژند نوشته شد). ...