برای پاسخ به سوالات کودکان در مورد خدا،چه جوابی دارید؟

داستان های جالب | استفاده | کودکان | والدین | داستان | تصویری | پدربزرگ | مهربانی | فرزندان | فرزند | تصویر

برای پاسخ به سوالات کودکان در مورد خدا،چه جوابی دارید؟

برای پاسخ به سوالات کودکان در مورد خدا،چه جوابی دارید؟

عبارات مهم : داستان های جالب – استفاده

شناخت خدا جهت کودک امر مهمی است

برای پاسخ به سوالات کودکان در مورد خدا،چه جوابی دارید؟

مامان من می تونم خدا رو ببینم؟ خدا حرفم میزنه؟خدا چقدر بزرگه؟ خدا کجاست؟و…اینها سوالاتی است که کودکان با کنجکاوی زیادی معمولا از مادران خود می پرسند و به مرور وقت سوالاتشان ابعاد جدیدتر و پیچیده تری به خود میگیرد ولی جهت پاسخ به سوالات خداشناسی کودکان چه جوابی دارید؟

خدای او را هر چه دوست داشتنی و مهربان و قشنگ بسازید. کاری کنید خدا را دوست داشته باشد و از اینکه همه جا با اوست، احساس ایمنی و آرامش کند. می توانید در اوقاتی که به عنوان نمونه هوا تاریک است یا صداهای عجیبی از بیرون می شنود، به او آرامش خاطر بدهید و بگویید خدا است و حواسش به ماست. یک جوری ذهنش را به این سمت هل بدهید که خدا، قرار نیست باعث دردسر ما شود. بلکه می خواهد بلاها را از ما دور کند. اینطوری خدا را حافظ و نگهبان خودش می بیند.

شناخت خدا جهت کودک امر مهمی هست. جهت آموزش خدا شناسی بین واقعیت و افسانه های خیالی تفاوتی قائل نیستند. روش های متعددی وجود دارد که می توان از آنها در راه معرفی صحیح خداوند و صفات او به کودکان بهره گرفت. در این قسمت می خواهیم به یکی از این راه ها بپردازیم. یک راه مطمئن و جالب جهت خردسالان و کودکان؛ راه «داستان»

یکی بود، یکی نبودهای مهم
کودکان الفتی شیرین و باور نکردنی با داستان دارند. بعضی از پرسشها بزرگ رفتاری کودکان را می توان با طرح داستان عوض کردن داد یا آمادگی ذهنی عوض کردن را در آنها به وجود آورد. همچنین می توان از داستان جهت انتقال بهتر مفاهیم بهره گرفت؛ شیوه ای

که عملاً در قرآن توصیه شده است هست. داستان، باعث به وجود آمدنِ فضای همذات پنداری می شود و کودکان می توانند خود را به جای شخصیت های مثبت و منفی داستان بگذارند. هیجان آینده قهرمان داستان ها، آنها را تا آخر می کشاند و دوست دارند بدانند بالاخره قرار است کی پیروز بشود؟ یا حق با کیست؟

حالا اگر جهت بیان صفات خداوند و قدرت و حکمت و بزرگی و مهربانی خداوند از داستان استفاده کنیم، این روش، مخصوصا در سنین کم، تصویر خدای دوست داشتنی و قشنگی جهت فرزندان می سازد که کم کم باورهای دینی خودشان را طبق این تصور شکل می دهند. بعد خیلی مهم است که تصور خوبی ایجاد بشود.

الف. کودکان تا سن سه سالگی و بعضی دوره های دیگر، بین واقعیت و افسانه های خیالی تفاوتی قائل نیستند. آنها هر داستانی را که راجع به ادیان و انبیا علیهم السلام گفته شود، باور خواهند کرد. حتی ممکن است وانمود کنند که خود یکی از شخصیت های داستان هستند، آیا که تفکیک میان واقعیت و آنچه در خیال او می گذرد، جهت کودک مسئله است.

داستان های جالب و شخصیت های آن جهت کودکان بسیار قابل باورتر و واقعی تر از توصیه های اخلاقی و تربیتی هستند. جهت آموزش درس های بزرگ زندگی به فرزند خود، از داستان استفاده کرده و از هر گونه موعظه و صحبت و نتیجه گیری مستقیم اجتناب کنید.

ب. تلاش کنید واقعیت هایی که در مورد خدا می دانید را گسترش دهید. جهت این کار مطالعه مورد نیاز دارید و اینکه از قبل میزان قدرت خدا برایتان در محدوده ای از مثال ها، جا افتاده باشد. یا به عنوان نمونه در حدیث داریم که خداوند از مادر هم مهربان تر هست. این مهربانی را باید بتوانید در قالب داستان و مقایسۀ مهربانی مادر و خدا، ایجاد کنید. بعد از مطالعه و طرح پرسش جهت خودتان غافل نشوید. آیا که ممکن است با سوالات فرزندتان غافلگیر بشوید و پاسخ مناسبی نداشته باشید.

روش های متعددی وجود دارد که می توان از آنها در راه معرفی صحیح خداوند به کودکان بهره گرفت

داستان های جالب | استفاده | کودکان | والدین | داستان | تصویری | پدربزرگ | مهربانی | فرزندان | فرزند | تصویر

پ. اگر فرزندتان در حین داستان سوالی پرسید که بلد نبودید خیلی راحت به او بگویید نمی دانم و باید از کسی بپرسم. حتما هم پیگیر جواب آن پرسش باشید تا در داستان بعدی، کودک شما به جواب سوالش برسد و معطل نشود. معطلی فرزند باعث می شود او جهت پرسیدن و جواب گرفتن، دلسرد شود و دیگر بی خیال پرسیدن های بعدی شود. یا به عنوان نمونه پرسش هایش را از کسی که ناوارد هست، بعدا بپرسد که آن هم آفاتی دارد. به کودک خود بگویید که پیگیر پاسخ پرسش هستید و هر وقت به جواب رسیدید، او را مطلع خواهید کرد.

ت. در طرح داستان های دینی باید دقت کرد که از بیان وقایعی که مربوط به عذاب ها و سخت گیری های خداوند بر بندگانش می شود، خودداری کرده و زیاد به بازگویی داستان هایی پرداخته شود که صورت ای صمیمی و مهربان از پروردگار را به نمایش می گذارند.

سؤالات کودکان را جدی بگیرید
بهتر است والدین جهت پاسخ به سؤالات کودک خود در رابطه با خدا از مثال استفاده کنند مثلاً هنگامی که کودک از مادر یا پدر خود می پرسد خدا چقدر بزرگ هست، اگر پاسخ قانع کننده ای جهت کودک ندارند به کودک خود بگویند: من نمی دانم خدا چقدر بزرگ است ولی می دانم که هیچ چیز در این عالم، بزرگ تر، نیرومند تر و بهتر از او نیست. خدا عظیم تر از آفتاب هست، بزرگ تر از خانه، وسیع تر از آسمان هاست، او بندگان خود را دوست دارد.

کودک همان گونه که با مشاهده تولد انسان ها به این سؤال می رسد که خدا چگونه متولد شده است است با مشاهده فوت انسان ها نیز از خود می پرسد: آیا خدا پیر نشده است؟ و آیا او نخواهد مرد؟ پاسخ مرسوم به سؤال اول این است که هیچ کسی خدا را خلق نکرده هست، خدا هر لحظه وجود داشته است و وقت قبل از خدا وجود ندارد و در پاسخ به سؤال دوم معمولاً گفته می شود خدا قدیمی تر از هر چیزی هست، ولی هیچ گاه پیر نمی شود و تا هر لحظه زنده است.

تصویر کودک از خدا متأثر از تصویری است که وی از والدین خود دارد
تصویر کودکان از خدا بسیار متأثر از تصویری است که از والدین خود دارند، اگر کودکی والدین خود را قابل اعتماد، مهربان و قابل دسترسی بداند، احتمالاً خدا را نیز دارای چنین صفاتی خواهد دانست؛ از سوی دیگر، اگر والدین خود را خشن، بی تفاوت و بی انصاف بداند، راجع به خدا نیز چنین تصوراتی خواهد داشت.

سعی کنید واقعیت هایی که در مورد خدا می دانید را جهت کودک بیان کنید

والدین، در نحوه درک فرزندشان از خدا، بیشترین تأثیر را دارند، به همین خاطر والدین باید صداقت و صراحت داشته باشند، مساوات را رعایت کنند، دروغ نگویند، همدم فرزندانشان باشند، اگر دچار مشکلی شدند به آن ها کمک کنند تا تصویر مناسبی از والدین خود داشته باشد تا در هنگام تطبیق خدا به پدر و مادر، تصویر نیکی از خدا در ذهن او مجسم شود.

برای افراد مذهبی خداوند مورد احترام است و «ترس از خدا» امری مقدس تلقی می شود، به بیانی دیگر، آن ها دوست ندارند به خداوند و خواست او بی توجهی بشود، ولی خداترسی و خضوع ممکن است جهت یک کودک تبدیل به وحشت از خدا شود. معمولاً، والدین وحشت از خدا را در کودک ایجاد می کنند، آن ها خدا را به صورت جباری شکنجه گر جهت فرزندشان ترسیم کرده و سخت گیری در واکنش‌ها خشونت آمیز معلم یا والدین نیز موجب وحشت او از هر قدرت نیرومندتر از وی خواهد شد. ابتدایی ترین تصویری که کودکان از خدا دارند، معمولاً انعکاسی از تصویر آن ها راجع به والدین یا معلمان آنهاست. تلاش کنید تصویر منفی او را از خدا اصلاح کنید. رحمانیت، بخشندگی و مهربانی خدا را به او نشان دهید، به نحوی که خدا را یاور خود بداند و مجازات را ناشی از گزینش های غلط و ناشایست خود تلقی کند، نه ناشی از جبار بودن خدا.

نکته مهم این جاست که هنگامی که یک کودک راجع به خدا سؤال می کند اشکالی ندارد که ما الفاظ و جملات معمولی که برایش قابل درک باشد به کار ببریم به عنوان مثال بگوییم همچنان که پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها فرزند هایشان را دوست دارند خدا هم فرزند های خوب را دوست دارد. قابل توجه این که ما خدا رو شبیه پدربزرگ و مادربزرگ نمی کنیم بلکه ما مهربونی خدا رو به مهربونی های پدربزرگ و یا مادربزرگ شبیه می کنیم و یا اگر سؤال کردند که خدا کجا هست؟ بگوییم در آسمان ها و یا پشت ابرها. البته در مثال ها باید تلاش بشود که تصویر ذهنی منفی از خدا در ذهن فرزند ایجاد نکنیم مثلاً این که خدا انسان ها را در جهنم می سوزاند و یا این که خدا انسان را می کشد و این که خدا فلانی را مریض کرده اگر کسی دچار بلایی شده است بگوییم خدا او را این گونه کرده حالا به هر دلیلی همه این ها تصویر منفی و خشن در ذهن کودک از خدا ایجاد خواهد کرد.

منابع :

fardanews.com

برای پاسخ به سوالات کودکان در مورد خدا،چه جوابی دارید؟

iqna.ir
tebyan.net

واژه های کلیدی: داستان های جالب | استفاده | کودکان | والدین | داستان | تصویری | پدربزرگ | مهربانی | فرزندان | فرزند | تصویر

برای پاسخ به سوالات کودکان در مورد خدا،چه جوابی دارید؟

برای پاسخ به سوالات کودکان در مورد خدا،چه جوابی دارید؟

برای پاسخ به سوالات کودکان در مورد خدا،چه جوابی دارید؟

برای پاسخ به سوالات کودکان در مورد خدا،چه جوابی دارید؟

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود فایل های زبان اصلی شیمی تحلیلی
  • خرید کتاب فیزیکی از آمازون
  • افست کتاب زبان اصلی
  • چاپ افست کتاب
  • خرید کتاب از گوگل پلی
  • مجله نیوانگلند
  • خرید pdf کتاب خارجی