عِمادالدين : (عربي) ۱- تكيه گاه كيش و آيين؛ ۲- (اَعلام) ۱) عمادالدین باکالیجار: شاه [۴۱۵-۴۴۰ قمری] دیلمی فارس، که کرمان و بغداد را هم تصرف کرد. با طغرل صلح کرد و دختر خود را به او داد؛ ۲) عمادالدین پهلوان: اتابک لر بزرگ [۶۲۶-۶۴۶ قمری]؛ ۳) عمادالدین دینار: (= ملک دینار) فرمانروای کرمان [۵۸۳-۵۹۱ قمری] از فرماندهان ترکان غز، که قدرت را از دست سلجوقیان کرمان بیرون آورد؛ ۴) عمادالدین زنگی: اتابک موصل، [۵۲۱-۵۴۱ قمری] و بنیانگذار سلسلهي اتابکان موصل، که شمال عراق و شام را متصرف شد. به دست غلامان خود کشته شد. فرمانروایان آل زنگی از اولاد و نوادگان او بودند؛ ۵) عمادالدین علی کرمانی: (= عماد فقیه) شاعر فارسی گوی ایرانی مقیم شیراز و از معاصران حافظ. مؤلف چندین مثنوی، از جمله: صفانامه، صحبت نامه، طریقت نامه، کتابالمعارف، محبت نامه؛ ۶) عمادالدین محمّد اصفهانی: (= عماد کاتب) [۵۱۹-۵۹۷ قمری] ادیب و نویسندهي ایرانی، که در شام اقامت گزید. از آثار اوست: خریدةالقَصر، در شرح حال شاعران عربی زبان قرن ۶ هجری، نصرةالفِتره، در تاریخ سلجوقیان عراق و برقالشامی، در تاریخ شام، همه به عربی.