معنی اسم نیایش

نیایش :    ۱- دعا همراه با تضرع و زاري به درگاه خداوند؛ ۲-پرستش و احترام به كسي.

 

 

اسم نیایش در لغت نامه دهخدا

نیایش. [ ی ِ ] (اِمص ) دعا. آفرین . (لغت فرس اسدی ) (غیاث اللغات ). دعای نیکو و آفرین. (صحاح الفرس ) (از اوبهی ). آفرین و تحسین. (برهان قاطع) (انجمن آرا). دعائی باشد که از روی تضرع و زاری کنند. (برهان قاطع). ستایش. تحسین. (غیاث اللغات ). آفرین و دعا بود از روی زاری. (جهانگیری ). خواهش. تضرع. (اوبهی ) زاری. (غیاث اللغات ). دعا از روی تضرع و زاری. (رشیدی ). عبادت. دعا. ستایش :
به یک هفته بر پیش یزدان پاک
همی با نیایش بپیمود خاک.
فردوسی.
که من رفتنی ام سوی کارزار
ترا جز نیایش مباد ایچ کار.
فردوسی.
همه مردم از خانه ها شد به دشت
نیایش همی ز آسمان برگذشت.
فردوسی.
کنون خواهم از تو که با رای پاک
چو رخ را نهی از نیایش به خاک.
اسدی.
بر آنم که گر بنده را شهریار
شناسد نیایش نیاید به کار.
نظامی.
نیایش در دل خسرو اثر کرد
دلش را چون فلک زیر و زبر کرد.
نظامی.
– نیایش کردن ؛ دعا کردن. عبادت کردن. آفرین گفتن. ستایش کردن :
شب تیره تا برکشد روز چاک
نیایش کنم پیش یزدان پاک.
فردوسی.
نیایش همی کرد خود با پسر
بدان آفریننده ٔ دادگر.
فردوسی.
چو در پیش یزدان گشائی دو لب
نیایش کن ازبهر من روز و شب.
فردوسی.
گوی ترا ستاره نیایش کند همی
گوید که قدر و منزلت و مرتبت تراست.
فرخی.
موبد موبدان پیش ملک آمدی و ستایش نمودی و نیایش کردی او را. (نوروزنامه ).
به طاعت خانه شد خسرو کمر بست
نیایش کرد یزدان را و بنشست.
نظامی.
– نیایش گرفتن ؛ به دعاپرداختن. ستایش و آفرین آغاز کردن :
به شاه جهان بر ستایش گرفت
نوان پیش تختش نیایش گرفت.
فردوسی.
جهان آفرین را ستایش گرفت
بر آتشکده بر نیایش گرفت.
فردوسی.
– نیایش نمودن ؛ نیایش کردن :
نیایش نمودند چون بندگان
به پیش کیان شاه فرخندگان.
دقیقی.
به نامه نمودی نیایش مرا
نخست آنکه کردی ستایش مرا.
فردوسی.
|| دوستی. مهربانی. (ناظم الاطباء).

اسم نیایش در فرهنگ فارسی

نیایش
دعا، آفرین، ستایش، پرستش، دعاازروی تضرع
۱ – ( اسم ) عبادت پرستش . توضیح ۱ مصدر این کلمه در فارسی مستعمل نیست و آن از ریش. ایرانی باستان سنسکریت ( آواز خواندن ) آمده . ۲ – ( اسم ) دعا آفرین . توضیح ۲ در جزو ادعی. خرده اوستا پنج نماز و آفرین را که راجع است به خورشید : مهر ماه آب و آتش : بترتیب خورشید نیایش مهر نیایش ماه نیایش اردویسور بانو نیایش و آتش نایش نامند .
دعا ٠ آفرین ٠ دعای نیکو و آفرین ٠ آفرین و تحسین ٠ دعائی باشد که از روی تضرع و زاری کنند ٠ ستایش ٠ تحسین ٠ آفرین و دعا بود از روی زاری ٠
نیایش خانه
عبادتگاه
نیایش گرفتن
( مصدر ) عبادت کردن پرستش کردن : (( همیدون بزاری نیایش گرفت جهان آفرین را ستایش گرفت . )) ( شا . لفا اق. ۲٠۹ )
نیایش کردن
( مصدر ) عبادت کردن پرستش کردن : (( یزدان را نیایش کرد . ))
نیایش کن
( صفت ) عبادت کننده پرستنده : جمع : نیایش کنان : (( ز پاکی ورا ( کعبه ) خان. خویش خواند نیایش کنان را بدان پیش خواند . )) ( شا. بخ ۱۸۴۶ : ۷ )
نیایش کنان
در حال نیایش کردن در حال ستایش .

اسم نیایش در فرهنگ معین

نیایش
(یِ) [ په . ] (اِمص .) دعا، ستایش .

اسم نیایش در فرهنگ فارسی عمید

نیایش
۱. دعا از روی تضرع و زاری.
۲. پرستش
۳. آفرین، ستایش: همه نیکویی ها ز گیتی به توست / نیایش ز فرزند گیرم نخست (فردوسی: ۲/۲۱۰).

اسم نیایش در اسامی پسرانه و دخترانه

نیایش
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: niyāyeš) دعا همراه با تضرع و زاری به درگاه خداوند، پرستش و احترام به کسی – دعا به درگاه خداوند، ستایش، عبادت، پرستش و احترام نسبت به کسی

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • اسم نیایش قشنگ است

  • اسم دخترم رو نیایش گذاشتم