معنی اسم نِگاره

نِگاره :    نقش، شكل، تصوير

اسم نگاره در لغت نامه دهخدا

نگاره.[ ن ِ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) شکل. (لغات فرهنگستان ).

اسم نگاره در فرهنگ فارسی

نگاره
نقش، صورت نقاشی شده
(اسم) ۱ – نقش . ۲ – صورت منقوش شکل .
[graph] [زبان شناسی] کوچک ترین بخش تجزیه ناپذیر و مجزا، به شکل یک حرف، در زنجیرۀ نوشتار
[log] [ژئوفیزیک] نگاشت حاصل از اندازه گیری یا مشاهدات داخل چاهِ گمانه
[picture] [مهندسی نقشه برداری] نقشی از یک جسم که با ترسیم یا نقاشی یا عکاسی بر یک رویۀ معمولاً مسطح حاصل شود
نگاره ای
[pictorial] [مهندسی نقشه برداری] مربوط به نگاره
نگاره بردار صوتی دوقطبی
[dipole sonic log] [ژئوفیزیک] نوعی ابزار صوتی آرایه ای که در آن، برخلاف نوع تک قطبی متقارن شعاعی، چشمه ها به صورت دوقطبی هایی هستند که امواج P و S را به سازند تزریق می کنند
نگاره برداری
[logging] [ژئوفیزیک] اندازه گیری ویژگی های فیزیکی مواد دیوارۀ چاه
نگاره برداری اکتشافی
[exploration logging, detection logging] [ژئوفیزیک] استفاده از الکترودهای درون چاهی با فاصلۀ زیاد نسبت به الکترودهای واقع در سطح، برای افزایش اثربخشی اکتشاف در چاه گمانه
نگاره برداری چگالی
[density logging] [ژئوفیزیک] اندازه گیری چگالی سنگ های دیوارۀ چاه گمانه متـ . نگاره برداری گاما ـ گاما gamma-gamma logging
نگاره برداری گاما ـ گاما
[gamma-gamma logging] [ژئوفیزیک] ← نگاره برداری چگالی
نگاره شناسی
[graphetics] [باستان شناسی، زبان شناسی] مطالعۀ جوهرۀ خطی نوشتار و شکل های نشانه های نوشتاری بدون در نظر گرفتن دستگاه خطی خاص
جمجمه نگاره
[cephalogram] [پزشکی] تصویر پرتونگاشتی از جمجمه
چاه نگاره
[well log] [ژئوفیزیک] نگاشت حاصل از اندازه گیری یک یا چند کمیت فیزیکی در داخل چاه به صورت تابعی از عمق متـ . سیم خط نگاره wire line log
رگ نگاره
[angiogram, angiograph] [پزشکی] تصویر رگ های خونی که با پرتوِ ایکس و به شیوۀ رگ نگاری تهیه شود
شیب نگاره
[dip log, dipmeter log] [ژئوفیزیک] چاه نگاره ای که سمت و بزرگی شیب سازندها (formation dip) براساس آن تعیین می شود
گل نگاره
[floral diagram] [زیست شناسی- علوم گیاهی] نمای مقطع عرضی اجزای گل در مرحلۀ غنچه که ارتباط نسبی اجزای گل پوش و نافه و مادگی را نشان می دهد و مواردی مانند موقعیت پرچم ها و تمکن و گل پوش و کاسه یا پوش آذین جام را مشخص می کند
کشش نگاره
[extensogram] [علوم و فنّاوری غذا] منحنی رسم شده توسط دستگاه کشش نگار
آزمایش پادزی نگاره
[antibiogramtest] [زیست شناسی-میکرب شناسی] ← آزمایش حساسیت پادزیستی
الکتروقلب نگاره
[electrocardiogram] [پزشکی] نمودار ثبت شدۀ تغییرات پتانسیل الکتریکی ناشی از تحریک عضلۀ قلب متـ . نوار قلب
الکتروماهیچه نگاره
[electromyogram] [علوم پایۀ پزشکی] آنچه در الکتروماهیچه نگاری بر روی نوار الکتروماهیچه نگار ثبت میشود متـ . نوار ماهیچه
برش نگاره
[tomogram] [پزشکی] تصویر حاصل از برش نگاری
پادزی نگاره
[antibiogram] [زیست شناسی-میکرب شناسی] الگوی حساسیت یک ریزاندامگان در برابر طیفی از پادزیست ها در آزمایش حساسیت پادزیستی
تک نگاره
[grapheme] [زبان شناسی] کوچک ترین واحد تمایزدهنده در دستگاه خط یک زبان

اسم نگاره در فرهنگ فارسی عمید

نگاره
نقش، صورت نقاشی شده.
سنگ نگاره
تصویر برجسته بر روی سنگ، صورت برجسته که بر روی سنگ کنده باشند.

اسم نگاره در اسامی پسرانه و دخترانه

نگاره
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: negāre) نقش، شکل، تصویر – نقش، شکل، تصویر