اسم پسر ش

شه موبد : شاه موبد  

شهرخ : شاهرخ  

شهفور : شه(فارسی) + فور(معرب پور) ،  شاهپور پسر شاه، شاهزاده  

شیراک : نام پدر هرمزد، کنده‌کار کتیبه کعبه زرتشت  

شکیل : زیبا ، پسر خوش چهره  

شابهار : نام دشتی در نواحی کابل  

شارونا : سرزمین پربار و حاصلخیز  

شاه مراد : شاه (فارسی) + مراد(عربی) مهمترین و بزرگترین آرزو  

شاهک : شاه کوچک، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان و مشاوران دربار هرمز پادشاه ساسانی  

شایورد : شادورد  

شریف : ارزشمند، عالی، سید، ارجمند، بزرگوار، نام کوهی در عربستان  

شماس : خادم، عابد، طبقه و گروهی از روحانیون مسیحی، از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار ایرانی مسیحی در زمان پادشاهی نوشزاد فرزند انوشیروان پادشاه ساسانی شماساس: از شخصیتهای شاهنامه، نام سالاری بزرگ و برگزیده در سپاه توران زمان افراسیاب پادشاه ...

شهاب : جاه و جلال، عظمت، بزرگی  

شهرخواست : نام روستایی در نزدیکی شیراز، نام یکی از سرداران طبرستان  

شهمردان : نام پسر ابولخیر، اخترشناس و ریاضیدان ایرانی