اسامی شاهنامه

اسامی شاهنامه – اسامی اصیل داخل شاهنامه – اسم شاهنامه ایرانی – نام های شاه نامه – اسم دخترانه و پسرانه شاهنامه – نام شاهنامه با از ح خ ع ف ث ص س یب ل ت د ز ط

سیامک

سيامك : 1- داراي موي سياه؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) پسر كيومرث شاه پیشدادی كه به دست ديوان كشته شد و پسر سيامك، (هوشنگ) انتقام او را گرفت؛ 2) پهلوان تورانی در جنگ یازده رخ، که به دست گرازه، ...

ادامه مطلب ...

سهراب

سهراب : 1- دارنده‌ي آب و رنگ سرخ، سرخاب؛ 2- (اَعلام) (در شاهنامه) پسر رستم از تهمینه، که در توران زاده و بزرگ شد و در جستجوی پدر با سپاهی به ایران آمد. پدر و پسر بی آنکه یکدیگر را ...

ادامه مطلب ...

شهریار

شهریار : 1- پادشاه، شاه؛ 2- (در قديم) حاكم، فرمانروا؛ 3- (اَعلام) 1) پسر خسرو پرویز از شیرین و پدر یزدگرد سوم ساسانی؛ 2) (در شاهنامه) پسر برزو، نواده‌ي رستم؛ 3) محمّدحسین شهریار [1285-1367 شمسی] شاعر ایرانی، از مردم آذربایجان، ...

ادامه مطلب ...

فریبرز

فريبرز :    1- دارنده‌ي فرّ بزرگ، بزرگ فره، شكوه فره؛ 2- (اَعلام) (در شاهنامه) پسر كيكاووس و عموی کیخسرو، که با پادرمیانی رستم، فرنگیس مادر کیخسرو را به زنی گرفت.

ادامه مطلب ...

فَرهاد

فَرهاد:  1- در بعضي منابع فرهاد را «ياري» معني كرده‌اند؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) پهلوان ایرانی دوران کیکاووس و کیخسرو، که رستم او را برای رهاندن بیژن از زندان افراسیاب با خود به توران برد؛ 2) عاشق ناکام شیرین ...

ادامه مطلب ...

فرامرز

فرامرز:    1- آمرزنده (دشمن)؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) پسر رستم، که پس از کشته شدن پدرش به کین خواهی او برخاست، شاه کابل را کشت و شغاد را به آتش کشید. بهمن پسر اسفندیار او را کشت؛ 2) ...

ادامه مطلب ...

کِیکاووس

كِيكاووس :    1- به معني«داراي منبع فراوان»؛ 2- (اَعلام) 1) (= کاووس) (در شاهنامه) دومين پادشاه كيانی؛ که 160 سال پادشاهی کرد؛ 2) نام دو تن از شاهان سلجوقی روم. عزّالدین کیکاووس اول: شاه [608-615 قمری]؛ عزّالدین کیکاووس دوم: ...

ادامه مطلب ...

کِیقباد

كِيقباد:  1- به معني «كي محبوب و سرور گرامي»؛ 2- (اَعلام) 1) (= قباد) (در شاهنامه) شاه داستانی ایران، نخستین شاه از سلسله‌ي کیانیان و از تبار فریدون، که در البرز کوه به سر می  برد. زال پس از مرگ ...

ادامه مطلب ...

کِیخسرو

كِيخسرو: 1- (به مجاز) (در قديم) پادشاه بزرگ و والامقام؛ 2- (در پهلوي) «كي ‌نيك ‌نام»؛ 3- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) شاه داستانی ایران، پسر سیاوش و نوه‌ي کیکاووس، که پس از کشته شدن پدرش، نزد مادرش فرنگیس در توران ...

ادامه مطلب ...

کاوه

كاوه:    (= گاودرفش)، 1- عَلَم و رایَت گاو؛ 2- (اَعلام) نام شخصيتِ اساطيري شاهنامه و آهنگري ايراني كه روزبانان ضحاك هفده پسر او را كشته و قصد داشتند آخرين فرزند او را نيز قرباني ماران دوش ضحاك سازند، كاوه ...

ادامه مطلب ...

نوذر

نوذر :    (اَعلام) (در شاهنامه) نام پسر منوچهر يكي از پادشاهان كياني كه پس از او به سلطنت رسيد و به دست افراسياب گرفتار شد و با بيشتر سران لشكر كشته شد.

ادامه مطلب ...

هوشنگ

هوشنگ:    1- به معني كسي كه منازل خوب فراهم سازد؛ 2- (اَعلام) (در شاهنامه) دومین شاه پیشدادی، پسر سيامك. یافتن آتش، برپا کردن جشن سده و استخراج آهن را یادگار او می‌دانند.

ادامه مطلب ...

آرزو

آرزو :    (پهلوی، ārzok) 1- خواهش، كام، مراد، چشمداشت، اميد، توقع و انتظار؛ 2- ميل و اشتياق براي رسيدن به مراد يا مقصودي معمولاً مطلوب؛ 3- (اَعلام) (در شاهنامه) دختر شاه یمن و همسر سلم پسر فریدون و نیز ...

ادامه مطلب ...

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است

طراح: پاناب / پشتیبانی و سئو gateweb.ir