اسم های دخترونه پیشنهادی :

  • نیک یار
  • آذرخاتون
  • سامه
  • مهرشید
  • کیوان دخت
  • كاويش
  • اسم های پسرونه پیشنهادی :

  • زادسرو
  • فرزام
  • وادان
  • صدرا
  • کاکله
  • باهک
  • اسم دخترانه محبوب فارسی

    شکوفا

    شكوفا :    1- ويژگي گل يا غنچه‌اي كه باز شده است، شكفته؛ 2- (به مجاز) با رونق، پيشرفته، رشد يافته.     اسم شکوفا در لغت نامه دهخدا شکوفا. [ ش ُ ](نف ) شکفته. شکفته شده. شکوفان. بازشده چون غنچه و شکوفه. ...

    ادامه مطلب ...

    شَرمینه

    شَرمينه :    (شرم + اينه (پسوند نسبت))، منسوب به شرمين، + شرمين.     اسم شرمینه در لغت نامه دهخدا شرمین. [ ش َ ] (ص نسبی ) باشرم. باحیا. خجول. محجوب.(یادداشت مؤلف ). شرمه. شرمنده. شرمناک. شرمگن. (ازآنندراج ). شرمگین. (فرهنگ فارسی ...

    ادامه مطلب ...

    شَرمین

    شَرمين :    (در قديم) شرمگين، با حُجب و حيا، خجالت زده.     اسم شرمین در لغت نامه دهخدا شرمین. [ ش َ ] (ص نسبی ) باشرم. باحیا. خجول. محجوب.(یادداشت مؤلف ). شرمه. شرمنده. شرمناک. شرمگن. (ازآنندراج ). شرمگین. (فرهنگ فارسی معین ...

    ادامه مطلب ...

    شبنم

    شبنم :    (در علوم زمين) رطوبت هوا كه مخصوصاً هنگام شب، در مجاورت اجسام سرد به مايع تبديل مي‌شود به شكل قطره‌هاي كوچك آب بر سطح آنها مي‌نشيند، ژاله.     اسم شبنم در لغت نامه دهخدا شبنم. [ ش َ ن َ ...

    ادامه مطلب ...

    فریوش

    فريوش :    (= فريوار)،   فريوار.     اسم فریوش در لغت نامه دهخدا فری.[ ف َ ] (ص ) از اوستایی فری به معنی دوست و محبوب، در هندی باستان پریا . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). || خجسته. مبارک. با ...

    ادامه مطلب ...

    فرینوش

    فرينوش :    (فري = خجسته، مبارك، داراي خجستگي و شكوه، شكوهمند و خجسته + نوش = جاويد) ويژگي آن كه داراي خجستگي و شكوهمندي جاويد و ماندگار است.     اسم فرینوش در لغت نامه دهخدا فرین. [ ف َ ] (ع اِ) ...

    ادامه مطلب ...

    فریناز

    فريناز :   [فري = خجسته، مبارك، داراي خجستگي و شكوه، شكوهمند و خجسته + ناز= کرشمه و غمزه (به مجاز) زیبا و قشنگ]  1- ويژگي آن كه داراي خجستگي و شكوهمندي زیبا و قشنگ است؛ 2- کرشمه و غمزه‌ي ...

    ادامه مطلب ...

    فَرینا

    فَرينا :    1- مهرورز، مهربان؛ 2- دلبر، ستايش؛ 3- بخشش.     اسم فرینا در لغت نامه دهخدا فرین. [ ف َ ] (ع اِ) تابه ٔ سفالین که در وی نان پزند. (منتهی الارب ). رجوع به فُرن شود. اسم فرینا در فرهنگ ...

    ادامه مطلب ...

    فَری‌مهر

    فَري‌مهر :    (فري= خجسته، مبارك، داراي خجستگي و شكوه، شكوهمند و خجسته + مهر = خورشيد)، 1- خورشيد با شكوه و خجسته، آفتاب شكوهمند و مبارك؛ 2- (به مجاز) زيبارو.     اسم فری مهر در لغت نامه دهخدا فری.[ ف َ ] ...

    ادامه مطلب ...

    فَرین

    فَرين :    (فر= شكوه و جلال + ين (پسوند نسبت))، 1- (به مجاز) داراي شكوه و جلال؛ 2- تابه‌اي از سفال براي پختن نان.     اسم فرین در لغت نامه دهخدا فرین. [ ف َ ] (ع اِ) تابه ٔ سفالین که ...

    ادامه مطلب ...

    فریماه

    فريماه :    (فري= خجسته، مبارك، داراي خجستگي و شكوه، شكوهمند و خجسته + ماه) 1- ماه خجسته و مبارك، ماه شكوهمند و خجسته؛ 2- (به مجاز) زيباروي سعادتمند و باشكوه.     اسم فریماه در لغت نامه دهخدا فری.[ ف َ ] (ص ...

    ادامه مطلب ...

    فریما

    فريما :    (= فريبا)،   فريبا.   اسم فریما در لغت نامه دهخدا فریبا. [ ف ِ / ف َ ] (نف ) (از: فریب +ا، پسوند فاعلی یا مفعولی ). (حاشیه ٔ برهان چ معین ).فریبنده. || (ن مف ) فریفته. (برهان ...

    ادامه مطلب ...

    فریسا

    فريسا :    (فري = شگفت انگيز، عجيب + سا (پسوند شباهت))، 1- مانند فري، شبيه به فري؛ 2- (به مجاز) عجيب و شگفت انگيز (از حيث زيبايي).     اسم فریسا در لغت نامه دهخدا فری.[ ف َ ] (ص ) از اوستایی ...

    ادامه مطلب ...

    فریدخت

    فريدخت :    (فري = خجسته، مبارك، داراي خجستگي و شكوه، شكوهمند و خجسته + دخت = دختر)، 1- دختر خجسته و مبارك؛ 2- دختر باشكوه و شكوهمند.     اسم فریدخت در لغت نامه دهخدا فری.[ ف َ ] (ص ) از اوستایی ...

    ادامه مطلب ...

    فریبا

    فريبا :    1- (به مجاز) بسيار زيبا، دل پسند و خوشايند؛ 2- (در قديم) به معناي فريفته.     اسم فریبا در لغت نامه دهخدا فریبا. [ ف ِ / ف َ ] (نف ) (از: فریب +ا، پسوند فاعلی یا مفعولی ). ...

    ادامه مطلب ...

    اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

    اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

    کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است

    طراح: پاناب / پشتیبانی و سئو gateweb.ir