فریدون
فريدون: 1- به معني «سه ايدون» يا «سه اينچنين»؛ 2- (اَعلام) در داستانهای ملی ایران، پسر آبتين از تبار جمشید يكي از بزرگان داستاني اقوام مشترك هند و ايراني در روايات ايراني كه وي يكي از پادشاهان سلسلهي پيشدادي ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
فريدون: 1- به معني «سه ايدون» يا «سه اينچنين»؛ 2- (اَعلام) در داستانهای ملی ایران، پسر آبتين از تبار جمشید يكي از بزرگان داستاني اقوام مشترك هند و ايراني در روايات ايراني كه وي يكي از پادشاهان سلسلهي پيشدادي ...
ادامه مطلب ...فريبرز : 1- دارندهي فرّ بزرگ، بزرگ فره، شكوه فره؛ 2- (اَعلام) (در شاهنامه) پسر كيكاووس و عموی کیخسرو، که با پادرمیانی رستم، فرنگیس مادر کیخسرو را به زنی گرفت.
ادامه مطلب ...فَريار: (فر = شكوه و جلال + يار (پسوند دارنگي))، فرهور. فرهور.
ادامه مطلب ...فرهنگ : 1- پديدهي كلي پيچيدهاي از آداب، رسوم، انديشه، هنر، و شيوهي زندگي كه در طي تجربهي تاريخي اقوام شكل ميگيرد و قابل انتقال به نسلهاي بعدي؛ 2- قاموس و لغتنامه؛ 3- (در گفتگو) به معني ادب، شعور ...
ادامه مطلب ...فَرهمند: 1- داراي شكوه و وقار؛ 2- (به مجاز) خردمند و دانا، داراي فر، نوراني و با شكوه.
ادامه مطلب ...فَرِهان: (فره + ان (پسوند نسبت))، منسوب به فره، با شكوه و بزرگ.
ادامه مطلب ...فَرهاد: 1- در بعضي منابع فرهاد را «ياري» معني كردهاند؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) پهلوان ایرانی دوران کیکاووس و کیخسرو، که رستم او را برای رهاندن بیژن از زندان افراسیاب با خود به توران برد؛ 2) عاشق ناکام شیرین ...
ادامه مطلب ...فروهر: 1- نگهداري كردن؛ 2- پناه بخشيدن؛ 3- (در اديان) در دين زرتشت، صورت غير مادي هر يك از مخلوقات كه براي محافظت از آسمان فرود ميآيد،
ادامه مطلب ...فُرود: 1- (به مجاز) فرا رسيدن؛ 2- (در قديم) پايين، نشيب، سرازيري، قرار گرفته در مرتبهي پايين از جهت مقام؛ 3- (اَعلام) (در شاهنامه) پسر سياوش از «جريره» دختر پيران ويسه، که بر اثر زخم شمشیر رهام کشته شد.
ادامه مطلب ...فروتن: آن كه خود را از ديگران برتر نداند، آن كه خودپسند نيست، متواضع.
ادامه مطلب ...فَرنود: (دساتیر) برهان و دليل. [از برساختههاي دساتير ـ برهان چ معين].
ادامه مطلب ...فَرنام: بهترين نام، بالاترين نام.
ادامه مطلب ...فَرناد : 1- پاياب؛ 2- (در سنسكريت) پرانَدَ (آب)؛ 3- (در برهان) پاياب و پايان آمده.
ادامه مطلب ...فرشيد: 1- (مخفف فرشيدورد)، فرشيدورد؛ 2- شكوه و روشنايي، شكوه خورشيد، شكوه درخشان.
ادامه مطلب ...فَرشاد : (دساتیر) 1- نام روح و عقلِ كره مرّيخ، نفس فلك مريخ، [از برساختههاي دساتير ـ برهان چ. معين]؛ 2- شكوه، شادي، شادي بزرگ.
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است