اسم فارسی

مهریار : دوست و یار خورشید  

میر فرهان : میر بمعنای بزرگ + فرهان که نام شهری نزدیک همدان است.  

وانتیار : نام پسر ایرج به نوشته بندهشن  

ورشاد : وظیفه و مقرری  

وهرام گشسب : نام پدر بهرام چوبین  

ویناسب : نام دوازدهمین جد آذرباد مهراسپند  

نستار : از شخصیتهای شاهنامه، نام چوپان قیصر روم در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی  

نیاطوس : نیاتور،از شخصیتهای شاهنامه، نام برادر قیصر روم از یاران سپاه خسروپرویز پادشاه ساسانی 

نیاوش : پسری که شبیه احداد و نیاکان خود است، مرکب از نیا و پسوند مشابهت ، همچنین یکی از توابع سردشت مهاباد اطلاعات بیشت 

تاژ : لطیف، نازک ،  نام پسرفرواک برادر هوشنگ پادشاه پیشدادی  

بهروش : آن که شیوه و روشی بهتر از دیگران دارد  

پژند : نام گیاهی است  

بیتخش : نام مردی که در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی زندگی می کرده و نامش در کتیبه کعبه زرتشت آمده است  

بیارش : دو دلیر  

برسام : آتش بزرگ مرکب از بر(مخفف ابر) + سام ( آتش) -  نام یکی از سرداران یزگرد ساسانی