معنی اسم رأفت

رأفت :    (عربي) نرم خوئي، مهرباني، شفقت.

 

 

اسم رافت در فرهنگ معین

رأفت
(رَ فَ) [ ع . رأفة ] (اِمص .) ۱ – مهربانی . ۲ – رحم، ترحم .

اسم رافت در اسامی پسرانه و دخترانه

رأفت
نوع: دخترانه
ریشه اسم: عربی
معنی: (تلفظ: ra’fat) (عربی) نرم خوئی، مهربانی، شفقت – مهربانی، نرم خویی

 

اسم رافت در لغت نامه دهخدا

رأفت. [ رَءْ ف َ ] (از ع، اِمص ) رأف. رآفة. بسیار مهربانی. (فرهنگ نظام ). سخت و بسیار مهربانی. (ناظم الاطباء). مهربانی شدید. (از اقرب الموارد) (از المنجد)(از منتهی الارب ). مهربانی کردن. (تاج المصادر بیهقی ) (فرهنگ نظام ). سخت بخشیدن و مهربانی کردن. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مهربان شدن. (آنندراج ). ترحم. کرم.نرم دلی. عنایت. احسان. لطف. توجه. شفقت. رحمت. (ناظم الاطباء). مهربانی. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (دهار) (مهذب الاسماء). رفق. مرافقت. رعایت. مراعات. نیکخواهی. (یادداشت مرحوم دهخدا) : با خرد تمام که دارند با رحمت و رأفت و حلم باشند نیز. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص ۱۰۱). ندیمان خردمند با خرد تمام که دارند با رحمت و رأفت و حلم باشند. (تاریخ بیهقی چ نفیسی ص ۷۲۱). سپاس و حمد و ثنا و شکر مر آفریدگار را عز اسمه که خطه ٔ اسلام و واسطه ٔ عقد عالم را بجمال عدل و رأفت… آراسته گردانیده است. (کلیله و دمنه ). با آنچه ملک عادل انوشیروان کسری بن قباد را سعادت ذات… و شمول عدل و رأفت حاصل است و می بینم که کارهای زمانه میل به ادبار دارد. (کلیله و دمنه ). که هر یکی از ایشان در ایالت و سیاست عدل و رأفت علیحده امتی بوده اند. (کلیله و دمنه ). و پادشاهان را در سیاست رعیت و بسط عدل و رأفت… بدان حاجت افتد. (کلیله و دمنه ). چون وزیر، بدکردار باشد منافع وعدل و رأفت او… بریده گرداند. (کلیله و دمنه ).
در سایه ٔ رأفت و… او قرار گیرند. (سندبادنامه ص ۶). به سمت عدل و رأفت و انصاف و معدلت آراسته بود. (ترجمه تاریخ یمینی ص ۲۳۴). بمزید رأفت و حفاوت و مزایای اختصاص و قربت مخصوص میگردانید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص ۳۹۷).
ای دیدنت آسایش و خندیدنت آفت
گوی از همه خوبان بربودی بلطافت
ای سرو خرامان گذری از سر رحمت
وی ماه درخشان نظری از سر رأفت.
سعدی.
|| مایه ٔ لطف و رحمت و مهربانی :
رأفت یاران نباشی آفت ایشان مشو
سیرت حق چون نباشی صورت باطل مباش.
سنایی.
رجوع به رأف شود.
رأفت. [ رَءْ ف َ ] (اِخ ) لکهنوی. میرزا عبداﷲبن کاظم، معروف و متخلص به رأفت لکهنوی. در شمارگویندگان فارسی زبان است. مؤلف صبح گلشن در ص ۱۷۱ شعر او را درج کرده است. (از الذریعة ج ۹ بخش ۲ ص ۳۴۹).

اسم رافت در فرهنگ فارسی

رافت
( اسم ) ۱ – مهربانی شفقت . ۲ – رحم ترحم .
لکهنوی . میرزا عبد الله بن کاظم معروف و متخلص به رافت لکهنوی . در شمار گویندگان فارسی زبان است .
رافت شوشتری
آقا قاسم معروف و متخلص به رافت شوشتری و برادر آقا جواد وزیر شاعری فارسی زبان بوده و بر طبق نوشته فقیر شوشتری در جنگی که میان کریمخان زند و علی مراد خان در گرفته در کرمانشاه بسال ۱۱۶۵ ق در گذشته است .

اسم رافت در فرهنگ فارسی عمید

رافت
مهربانی، شفقت.

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز