معنی اسم عابدین

عابدین :    (عربي) (جمع عابد)،    عابد.

%d8%b9%d8%a7%d8%a8%d8%af%db%8c%d9%86

اسم عابدین در لغت نامه دهخدا

عابدین .
[ ب ِ ] (اِخ ) از مزارع قریه ٔ طالقان قم است .
(از مرآت البلدان ج ۴ ص ۲۶۲).
عابدین .
[ ب ِ ] (اِخ ) (زین العابدین ) لقب علی بن الحسین است .
(از الاعلام زرکلی ).
رجوع به علی بن الحسین شود.<

اسم عابدین در  فرهنگ فارسی

عابدین
( اسم ) پرستنده پرستش کننده خدا عبادت کننده جمع عبده عباد عابدون عابدین . توضیح برای فرق آن از زاهد و عارف .
از مزارع قریه طالقان قم است
جامع عابدین
از جوامعی که در نزدیکی قصر عابدین مصر قرار گرفته
چم عابدین
مولف مر آت البدان نویسد : یکی از مزارع طایقان قم است .

اسم عابدین در لغت نامه دهخدا

عابد.
[ ب ِ ] (ع ص ) پرستنده ٔ خدا و ملتزم به شرائع دین .
(از اقرب الموارد).
پرستنده .
عبادت کننده : عابدان را پرده این خواهد درید زاهدان را توبه آن خواهد شکست .
خاقانی .
خدا از عابدان آنها گزیند که در راه خدا آن را نبیند.
نظامی .
چه گویی در حق فلان عابد که دیگران به طعنه سخنها گفته اند.
(گلستان سعدی ).
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود تا اختیار کردی از آن این فریق را.
سعدی (گلستان ).
|| موحد.
(ذیل اقرب الموارد بنقل از تاج العروس ).
|| خادم .
(اقرب الموارد).
|| مرد با ننگ و عار.
و گفته اند بدین معنی است قول خداوند تعالی : ان کان للرحمن ولد فانا اول العابدین .
(قرآن ۸۱/۴۳).
أی اول الاَّنفین .
(از منتهی الارب ).
عابد.
[ ب ِ ] (اِخ ) کوهی است .
(منتهی الارب ).
کوهی است در اطراف مصر.
.
.
(معجم البلدان ).
عابد.
[ ب ِ ] (اِخ ) ابن عمربن مخزوم .
پدر عبداﷲبن سائب عابدی صحابی و عبداﷲبن مسیب عابدی محدث است .
(از منتهی الارب ).
عابد.
[ ب ِ ] (اِخ ) بیرمی لاری .
از شعرا است .
هدایت نویسد: نامش زین العابدین و معروف به شاه زند است .
اشعار بطریق عرفا بسیار دارد از آن جمله است : آستین برمیفشاندم در سماع دست یار آمد بدستم یللی .
(مجمع الفصحاء ج ۱ ص ۳۳۹).
او راست : روضة المؤمنین .
(الذریعه ج ۹ ص ۶۶۲) (صبح گلشن ص ۲۶۵).<

 

اسم عابدین در فرهنگ لغت معین

عابد
(بِ) [ ع . ] (اِفا.) پرستنده ، عبادت کننده .

 

اسم عابدین در فرهنگ عمید

عابد
۱. عبادت کننده؛ پرستنده. ۲. کسی که خدا را پرستش می کند.

 

اسم عابدین در فرهنگ فارسی

عابد
محمد علی بک رئیس حکومت سوریه ( ۱۹۳۸ – ۱۹۲۸ م .).
عبادت کننده , پرستنده , کسی که خداراپرستش کند
( اسم ) پرستنده پرستش کننده خدا عبادت کننده جمع عبده عباد عابدون عابدین . توضیح برای فرق آن از زاهد و عارف .
بیرمی لاری از شعرا است
عابد آباد
قریه ایست به سه فرسنگی میانه شمال و مغرب شهر خفر شهرستان جهرم .
عابد الاوثان
بت پرست
عابد بخاری
راقم شاعر فارسی زبان و معاصر نصر آبادی است .
عابد فریب
( صفت ) ۱ – آن که عابدان را گول بزند . ۲ – سخت زیبا و دلفریب چنان که عابد تارک دنیا را نیز بفریبد : دختر عابد فریب .
ابن عابد
او را کتابی است بنام کتاب الملوک و اخبار الامم
درچه عابد
دهی است از دهستان اشترجان بغش فلاورجان شهرستان اصفهان .

 

اسم عابدین در اسامی پسرانه و دخترانه

عابد
نوع: پسرانه
ریشه اسم: عربی
معنی: عبادت کننده ، پرستنده چیزی یا کسی
عابده
نوع: دخترانه
ریشه اسم: عربی
معنی: مؤنث عابد ، عبادت کننده ، پرستنده چیزی یا کسی

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز