شَلیر
شَلير : (= شَليل)،1- ميوهي خوشبو و گوارا و آبدار شبيه شفتالو و هلو؛ 2- درخت اين ميوه. اسم شلیر در لغت نامه دهخدا شلیر. [ ش َ ] (اِ) شلیل و نوعی از شفتالو. (ناظم الاطباء). بمعنی شلیل است. (فرهنگ ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
نام اصیل ایرانی – نام اصیل فارسی – اسم فارسی اصیل – اسم فارسی از الف – نام های اصیل – اسم فارسی با ب – اسم اصیل از م – انتخاب نام اصیل – انتخاب اسم اصیل
شَلير : (= شَليل)،1- ميوهي خوشبو و گوارا و آبدار شبيه شفتالو و هلو؛ 2- درخت اين ميوه. اسم شلیر در لغت نامه دهخدا شلیر. [ ش َ ] (اِ) شلیل و نوعی از شفتالو. (ناظم الاطباء). بمعنی شلیل است. (فرهنگ ...
ادامه مطلب ...شَرمينه : (شرم + اينه (پسوند نسبت))، منسوب به شرمين، + شرمين. اسم شرمینه در لغت نامه دهخدا شرمین. [ ش َ ] (ص نسبی ) باشرم. باحیا. خجول. محجوب.(یادداشت مؤلف ). شرمه. شرمنده. شرمناک. شرمگن. (ازآنندراج ). شرمگین. (فرهنگ فارسی ...
ادامه مطلب ...شَرمين : (در قديم) شرمگين، با حُجب و حيا، خجالت زده. اسم شرمین در لغت نامه دهخدا شرمین. [ ش َ ] (ص نسبی ) باشرم. باحیا. خجول. محجوب.(یادداشت مؤلف ). شرمه. شرمنده. شرمناک. شرمگن. (ازآنندراج ). شرمگین. (فرهنگ فارسی معین ...
ادامه مطلب ...فَرنوش : (دساتیر) نام عقل فلك قمر كه به عربي عقل فعال گويند و به فارسي خرد كارگر نامند. [از برساختههاي دساتير ميباشد]. اسم فرنوش در لغت نامه دهخدا فرنوش. [ ف َ ] (اِ) نام عقل فلک قمر که به ...
ادامه مطلب ...فَرنگيس : (اَعلام) نام دختر افراسياب توراني و زن سياوش. اسم فرنگیس در لغت نامه دهخدا فرنگیس. [ ف َ رَ ] (اِخ ) نام دختر افراسیاب که در عقد نکاح سیاوش بود. (برهان ). دختر افراسیاب و زن سیاوش. (ولف ...
ادامه مطلب ...فَرناز : [فر = شكوه و جلال كه در بيننده شگفتي و تحسين پديد آورد، زيبايي و برازندگي + ناز = حالت يا رفتاري خوشايند و جذاب همراه با خودنمايي و اِكراه ظاهري، معمولاً براي جلب توجه ديگري، كرشمه ...
ادامه مطلب ...فَرگُل : نوعي پيراهن [برخاسته از فرنگ] كه خوشايند و زيبنده و شكوه افزا بوده (است). اسم فرگل در لغت نامه دهخدا فرگل. [ ف َ گ ُ ] (اِ) نوعی پیراهن و در آیین اکبری نوشته که لباسی از فرنگ ...
ادامه مطلب ...فَرّخ : 1- خجسته و مبارك و فرخنده؛ 2- (در قديم) خوشبخت و كامياب؛ 3- بزرگوار و ارجمند؛ 4- موزون و دلپذير؛ 5- خوش و خوب؛ 6- (در حالت شبه جمله) خوشا، نيكا. اسم فرخ در لغت نامه دهخدا فرخ. [ ...
ادامه مطلب ...فرحزاد : (فرح = شادمانی و سرور + زاد = زاده)، 1- زاده ی شادمانی و سرور؛ 2- ویژگی کسی که تولدش موجب شادمانی و سرور است؛ 3- (به مجاز) نوزاد خوشقدم و خوش یمن. اسم فرحزاد در لغت نامه ...
ادامه مطلب ...كياندخت : دختر بزرگان و سروران، دختري كه نژاد و تبار او به بزرگان و سروران ميرسد. اسم کیاندخت در اسامی پسرانه و دخترانه کیاندخت نوع: دخترانه ریشه اسم: فارسی معنی: (تلفظ: ki (e) yān doxt) دختر بزرگان و سروران، دختری که نژاد و ...
ادامه مطلب ...كياناز : (كيا+ ناز (افتخار، فخر، تفاخر)) 1- موجب افتخار پادشاهان و سروران و بزرگان؛ 2- (به مجاز) بزرگزاده. اسم کیاناز در لغت نامه دهخدا کیا. (ص، اِ) به معنی کی است که پادشاه بزرگ جبار باشد. (برهان ). به معنی ...
ادامه مطلب ...كيانا : (سریانی، kyānā) 1- طبيعت، جوهر؛ 2- (در اصطلاح فلاسفه) طبایع. اسم کیانا در لغت نامه دهخدا کیانا. [ ک َ / کیا ] (سریانی، اِ) طبایع باشد، فیلسوفان کیاناکیان خوانند. (لغت فرس اسدی چ هرن ص 5). طبایع باشد ...
ادامه مطلب ...كيارا : تاسه، ميل و خواهش به خوردن چيزهاي بيقاعده (ناباب) چنانكه اين حالت در زنان آبستن پديد ميآيد. [دكتر معين در جلد پنجم برهان (ص239) آورده است بنا بر قاعدهي تبديل «و» به «گ» به نظر ميرسد اصل ...
ادامه مطلب ...كتايون : (اَعلام) دختر قیصر روم و زن گشتاسب و مادر اسفنديار كه نام ديگرش را ناهيد گفتهاند. اسم کتایون در لغت نامه دهخدا کتایون. [ ک َ ] (اِ) زن پادشاه بزرگ را گویند یا زنی که شهنشاه و پادشاه ...
ادامه مطلب ...گيتيافروز : 1- روشن كنندهي دنيا، فروزندهي دنيا؛ 2- كنايه از آفتاب؛ 3- (به مجاز) زيبارو. اسم گیتی افروز در لغت نامه دهخدا گیتی افروز. [ اَ ] (نف مرکب ) روشن کننده ٔ دنیا. فروزنده ٔ دنیا : چنین گفت آن ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است