رُستم
رُستم : 1- كشيده بالا، بزرگ تن، قوي اندام؛ 2- (در فارسی باستان، گاتها و دیگر بخشهای اوستا) دلیر و پهلوان؛ 3-(در قديم) (به مجاز) مرد شجاع و نيرومند؛ 4- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) پهلوان داستانی ایران، فرزند زال و ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اسم پسر اصیل – نام پسر ایرانی – اسم تک پسر – اسم قشنگ پسرانه – اسم پسر فارسی – اسم پسرانه اصیل ایرانی – نام پسرانه – انتخاب اسم پسر اصیل – اسم پسرانه اصیل با ب ج م آ ف گ ل ر د
رُستم : 1- كشيده بالا، بزرگ تن، قوي اندام؛ 2- (در فارسی باستان، گاتها و دیگر بخشهای اوستا) دلیر و پهلوان؛ 3-(در قديم) (به مجاز) مرد شجاع و نيرومند؛ 4- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) پهلوان داستانی ایران، فرزند زال و ...
ادامه مطلب ...رامين : (= رام، رامتين)، (اََعلام) نام عاشق ويسه، [اين كلمه در بعضی منابع مركب از «رام»به معني طرب و «ين»است به معني طربناك است]. + . رامتين.
ادامه مطلب ...راميار : (= رميار)، رمه يار، چوپان.
ادامه مطلب ...رامك : (رام +ك (تصغير))، مصغر رام،
ادامه مطلب ...رامسين : گونهي كهنه رامتين به معني سازنده و نوازنده است. + ن.ک.رامتین.
ادامه مطلب ...سيروس : 1- (تلفظ فرانسوي كوروش)، ( كوروش؛ 2- (اَعلام) از زمرهي نامهاي كهن ايراني؛ 3- ابرِ سيروس.
ادامه مطلب ...سَهند : (اَعلام) كوه آتشفشاني قديمي و خاموش در جنوب آذربايجان شرقی میان تبریز و مراغه، که بلندترین قلهاش 3722 متر است.
ادامه مطلب ...سورين : 1- (در ایران باستان) نیرومند، قدرتمند؛ 2- (اَعلام) 1) یکی از خاندان ساسانی؛ 2) نام سرداری در زمان شاپور دوم.
ادامه مطلب ...سورِن : (اَعلام) 1) (= سورِنا) [قرن اول پیش از میلاد] سردار ایرانی، فرمانده سپاهیان ایران در جنگ با روم، که به کشته شدن کراسوس امپراتور روم انجامید [53 پیش از میلاد]. سورن بعدها به فرمان اُرُد اول اشکانی کشته ...
ادامه مطلب ...سُمران : (معربِ سمرکند) سمرکند یا سمرقند، که نام شهری است در ایران قدیم و هم اکنون جزء کشور ازبکستان است.
ادامه مطلب ...سُروش : 1- (به مجاز) پيام آور؛ 2- (در قديم) فرشتهي پيام آور، فرشته؛ 3- (به مجاز) پيامي كه از عالم غيب برسد، الهام؛ 4- (در قديم) جبرائيل؛ 5- (در موسيقي ايراني) گوشهاي در دستگاه ماهور؛ 6- (در گاه ...
ادامه مطلب ...سرفراز : (مخففِ سر افراز)، ( سر افراز.
ادامه مطلب ...سرافراز : 1- (به مجاز) افتخار كننده به چيزي يا كسي، سربلند، مفتخر؛ 2- (در قديم) داراي صفات نيكو و مايه افتخار؛ 3- (در قديم) گردن فراز، گردن كش، زورمند.
ادامه مطلب ...سپهرداد : (اَعلام) نام داماد داريوش كه در شجاعت ممتاز بود.
ادامه مطلب ...سپهر : 1- آسمان؛ 2- (به مجاز) روزگار؛ 3- (در موسيقي ايراني) گوشهاي در دستگاه راست پنجگاه؛ 4- (اَعلام) سپهر: شهرت و تخلّص محمّدتقی خان کاشانی [قرن 13 هجری]، مورخ ایرانی، ملقب به لسان الملک، مؤلف ناسخُ التَواریخ، به ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است