اسم پسر ق

قاسم : بخش کننده، مقسم، نام پسر پیامبر(ص)،  به صورت پسوند و پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند محمد قاسم، قاسمعلی قالوس: از شخصیتهای شاهنامه، نام پیری رومی و پیغام گزار قیصر روم ...

قهار : نیرومند، پرزور،از نامهای خداوند  

قاهر : چیره، توانا  

قیصر : معرب ار لاتین، لقب پادشاهان روم و بعضی از کشورهای اروپایی  

قباد : از شخصیتهای شاهنامه، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام پسر کاوه آهنگر  

قیطون : از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه مصر در زمان حکومت اسکندر مقدونی  

قبیله : توانایی، توان ، سلطه و نفوذ  

قیوم : قائم به ذات، بسیار پایدار،  از نامهای خداوند  

قدرت الله : نیرو و توان خداوند  

قائم : ایستاده ، قدرتمند و بااراده ، لقب امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف  

قدیر : توانا، قادر،از نامهای خداوند  

قدرت : توانایی ، توان ، سلطه و نفوذ  

قدیس : مؤمن، پرهیزکار و پاکدامن  

قراتکین : غلام سیاه، نام یکی از امیران سامانی  

قائد : رهبر، پیشوا، پیش رو،  ستاره ای در صورت فلکی دب اکبر