اسم پسر ش

شمیل : باد شمال ، نام روستایی در نزدیکی بندرعباس  

شهبد : شهبد (به ضم ب) مرکب از شه(شاه) + بد(صاحب،خداوند)؛ترکیب مرخم و به معنای شاه بزرگ و صاحب اختیار است  

شهرگیر : فاتح شهر، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری ایرانی و سالار اردشیر بابکان پادشاه ساسانی 

شیبان : از قبایل عرب  

شیرگل : مرکب از شیر(  شجاع) + گل  

شادکان : کامیاب، کامروا، خوشحال، شادمان، نام برادر فریدون پادشاه پیشدادی بنا به روایتی  

شاور : شاپور، شاه پور، پسر شاه، شاهزاده، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری گرانمایه و بارسالار فریدون پادشاه پیشدادی، همچنین نام چندتن از پادشاهان و پهلوانان ایرانی در شاه  

شاهد : زیبارو، محبوب، معشوق  

شاهوش : آن که چون شاه بزرگ و شکوهمند است  

شجاع الدین : آن که در دفاع از دین شجاع است  

شفق : سرخی افق پس از غروب آفتاب  

شمینه : حاصلخیز، برکت یافته  

شهداد : داده شاه، نام بخشی از شهرستان کرمان، نام رودی در کرمان  

شهرنوش : مرکب از شهر+ نوش(  عسل) یا نوش از مصدر نوشیدن(  نیوشیدن)  

شیبت : سفیدی مو، پیری