اسم پسر ب

برمال : جلوی منزل ، سجادة، خانةدار(نگارش کردی  

برکو : خرمن کوچک قبل از خرمن بزرگ(نگارش کردی  

بیرگا : یادگه. بیرگه. یادگه(نگارش کردی  

بیان : سخن وگفتار، شرح و توضیح  

بادان : از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر پیروز از سرداران دوران ساسانی  

بردل : صبحانه(نگارش کردی  

برزمند : باشکوه ، نام یکی از فرمانداران ایرانی که براسکندر شورید  

بهتاش : مرکب از کلمه فارسی به بعلاوه پسوند ترکی تاش ، شریک خوب ، صاحب اخلاق و رفتا رنیکو ، امیری که دارای اخلاق و رفتار خوب است بارزان: نام بارزیا بارجان ، از طوایف قدیمی ایران که اسامی ...

بهوران : وه وران،آنکه دارای روح و روان نیکوست  

بندوی : نام دو تن از شخصیتهای شاهنامه در زمان ساسانیان  

بانگ : خبرکردن مردم، اذان(نگارش کردی  

بیساران : بی سرها، بی دلیل قتل‏عام شدةها ، نام روستایی نزدیک سنندج (نگارش کردی  

بخشان : منتشر کردن(نگارش کردی  

بگاش : نام یکی از سرداران هخامنشی  

برزفر : دارای قامتی با شکوه،بلند پرواز ، از سرداران کرد دوره ‏هخامنشی(نگارش کردی