ق

قشنگ گل : گل زیبا ، دختری که چهره اش مثل گل زیبا و لطیف است  

قیزبس : دختر بس، در قدیم برای اینکه فرزند بعدی دختر نباشد روی نوزاد دختر تازه به دنیا آمده این اسم را می گذاشتند  

قیدافه : از شخصیتهای شاهنامه، نام زنی جهانجوی و بخشنده و پادشاه اندلس در زمان اسکندر مقدونی  

قمری : نام پرنده ای کوچکتر از کبوتر، یاکریم  

قمرناز : قمر(عربی) + ناز(فارسی) آن که چون ماه زیباست  

قمرسیما : آن که چهره ای نورانی و زیبا چون ماه دارد  

قمرتاج : قمر(عربی) + تاج(فارسی) تاج ماه  

قمرالملوک : آن که میان پادشاهان چون ماه می درخشد  

قطره : مقدار کمی از مایع که از جایی بچکد، چکه  

قصیده : نام یکی از قالب های شعر فارسی وعربی  

قشنگ : زیبا، خوشگل  

قرة العین : نور دیده، روشنایی چشم،  نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی،  لقب زرین تاج از زنان فاضل قرن سیزدهم  

قدیسه : مؤنث قدیس  

قدم خیر : آن که دارای قدم مبارک است، خوش قدم  

قدسیه : قدسی