اسم کردی

برکوش : پیش بند(نگارش کردی  

پشتیسار : یاور(نگارش کردی  

برام : خوشبو(نگارش کردی  

برزفر : دارای قامتی با شکوه،بلند پرواز ، از سرداران کرد دوره ‏هخامنشی(نگارش کردی  

بیستون : محل عبادت خدا ، خانه ‏یا کاخی کةدرآن ستون نباشد ، محل و کوهی سنگی نزدیک کرمانشاه ‏که ‏فرهاد برای رساندن جوی شیر تا قصر شیرین مأمور به تراشیدن آن شد.(نگارش کرد 

برادر : اخوی، داداش ، کنایه ‏از رفیق(نگارش کردی  

ژیلوان : کوهنورد  

ماردین : نام منطقه ای کرد نشین در ترکیه  

نیهاد : نهاد ،  سرشت ، طبیعت ، ضمیر دل ، بنیاد ، اساس ، قاعده ، مقام و جایگاه  

بسوز : از ته دل(نگارش کردی  

برپرس : مسئول. رئیس(نگارش کردی  

بریکار : وکیل(نگارش کردی  

باور : مرز میان دو کشتزار(نگارش کردی  

بروسکان : جمع «بروسکه»(نگارش کردی  

بریسکه : نگا «بروسکه»(نگارش کردی