کِیهانه
كِيهانه : (كيهان + ه (پسوند نسبت))، منسوب به كيهان، ( كيهان. اسم کیهانه در لغت نامه دهخدا کیهان. [ ک َ / ک ِ ] (اِ) جهان. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 405). عالم. و در فرهنگ به کاف ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
كِيهانه : (كيهان + ه (پسوند نسبت))، منسوب به كيهان، ( كيهان. اسم کیهانه در لغت نامه دهخدا کیهان. [ ک َ / ک ِ ] (اِ) جهان. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 405). عالم. و در فرهنگ به کاف ...
ادامه مطلب ...كيواندخت : 1- دختري منسوب به كيوان، يا دختر كيوان؛ 2- (به مجاز) زيبارو. اسم کیواندخت در لغت نامه دهخدا کیوان. [ ک َی ْ / ک ِی ْ ] (اِخ ) زحل. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 372). نام ...
ادامه مطلب ...كيميا : 1- مادهاي فرضي كه به گمان قدما فلزاتي مانند مس و قلع را به طلا و نقره تبديل ميكند، اكسير؛ 2- (به مجاز) هر چيز ناياب و دست نيافتني؛ 3- (در قديم) (به مجاز) افسون، مكر و ...
ادامه مطلب ...كياندخت : دختر بزرگان و سروران، دختري كه نژاد و تبار او به بزرگان و سروران ميرسد. اسم کیاندخت در اسامی پسرانه و دخترانه کیاندخت نوع: دخترانه ریشه اسم: فارسی معنی: (تلفظ: ki (e) yān doxt) دختر بزرگان و سروران، دختری که نژاد و ...
ادامه مطلب ...كياناز : (كيا+ ناز (افتخار، فخر، تفاخر)) 1- موجب افتخار پادشاهان و سروران و بزرگان؛ 2- (به مجاز) بزرگزاده. اسم کیاناز در لغت نامه دهخدا کیا. (ص، اِ) به معنی کی است که پادشاه بزرگ جبار باشد. (برهان ). به معنی ...
ادامه مطلب ...كيانا : (سریانی، kyānā) 1- طبيعت، جوهر؛ 2- (در اصطلاح فلاسفه) طبایع. اسم کیانا در لغت نامه دهخدا کیانا. [ ک َ / کیا ] (سریانی، اِ) طبایع باشد، فیلسوفان کیاناکیان خوانند. (لغت فرس اسدی چ هرن ص 5). طبایع باشد ...
ادامه مطلب ...كيارا : تاسه، ميل و خواهش به خوردن چيزهاي بيقاعده (ناباب) چنانكه اين حالت در زنان آبستن پديد ميآيد. [دكتر معين در جلد پنجم برهان (ص239) آورده است بنا بر قاعدهي تبديل «و» به «گ» به نظر ميرسد اصل ...
ادامه مطلب ...كَمند : 1- (به مجاز) آنچه به وسيلهي آن كسي را گرفتار ميكنند، دام؛ 2- (در قديم) (به مجاز) گيسو. اسم کمند در لغت نامه دهخدا کمند. [ ک َ م َ ] (اِ) ریسمانی باشد که در وقت جنگ در ...
ادامه مطلب ...كتايون : (اَعلام) دختر قیصر روم و زن گشتاسب و مادر اسفنديار كه نام ديگرش را ناهيد گفتهاند. اسم کتایون در لغت نامه دهخدا کتایون. [ ک َ ] (اِ) زن پادشاه بزرگ را گویند یا زنی که شهنشاه و پادشاه ...
ادامه مطلب ...كاني : (كان + ي (پسوند نسبت))، 1- منسوب به كان، مربوط به كان، معدني، استخراج شده از كان؛ 2- (به مجاز) داراي ارزش و قيمت. اسم کانی در لغت نامه دهخدا کانی. (ص نسبی ) منسوب به کان یعنی معدنی. ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است