اسم دختر اوستایی

مانترا : به سکون نون و فتح ت ، کلام مقدس ، سخن ایزدی ، گفتار ورجاوند اهورایی  

مارتا : در اوستا مشا و مارتا به معنای نوع انسان آمده است ، فناپذیر ، دنیایی  

نیرمان : نریما ن - اصل این کلمه در اوستا نئیره منه به معنای مرد دلیر است و صفت گرشاسپ جهان پهلوان می باشد-همچنین نام یکی از توابع همدان است نگارا: بانوی زیبا - دختر خوش صورت - کنایه از ...

هرمینا : سفر حرکت  

یسنی : نگارش اشتباه کلمه یسنا ، و یسنا به معنی  حمد و ستایش خداوند و نام یکی از بخش های اوستا است  

  آناهيد :    (اوستايي) (= آناهيتا)، ( آناهيتا.

آناهيتا :    (اوستايي) 1- بي‌آلايش، پاك، به دور از آلودگي و ناپاكي؛ 2- (در اساطیر) به معنای مادر مقدسِ نیالوده (= باکره)، برجسته ترین نماد مادینه‌ي آریایی، نمایه‌ي زن (= مادر کامل) است.

آناهيت :    (اوستايي) (= آناهيتا)، ( آناهيتا.

پروين :    (اوستايي) 1- (در نجوم) دسته‌اي از شش ستاره‌ي درخشان در صورت فلكيِ ثور؛ ثريا، هفت خواهران، خوشه‌ي پروين؛ 2- (در قديم) (به مجاز) اشك؛ 3- (اَعلام) پروين اعتصامي [1285-1320 شمسی] مشهورترين زن شاعر ايران.

دينا :    1- داور، داوري‌؛ 2- ‌(در اوستايي) دين؛ 3- (در عبري) (= دينه) انتقام يافته؛ 4- (اَعلام) نام خواهر يوسف(ع).   اسم دینا در لغت نامه دهخدا دینا. (اِخ ) نام خواهر یوسف (ع ). (برهان ) (آنندراج ). دینا. (اِ) داور. ...

ديانا :    1- (اوستايي) نيكي رسان، نيكويي بخش؛ (در اسطوره‌های رومی) الهه‌ي ماه، جنگلها، جانوران و زایمان، همتای آرتميس يوناني.     اسم دیانا در لغت نامه دهخدا دیانا.(اِخ ) دیان. در دین رومی الاهه ٔ ماه و جنگلها و حیوانات و زنان ...

روشنك :    (اوستايي) 1- روشن؛ 2- (در گياهي) نام گياهي است (شاتل)؛ 3- (اَعلام) در روايات ايراني نام دختر دارا (داريوش سوم) كه اسكندر با او ازدواج كرد. [دكتر معين معتقد است كه در اين نام خلطي شده، و ...

ساينا :    1- (اوستايي) (اَعلام) نام خانداني از موبدان زرتشتي؛ 2- (در طبري) ساكت و بي‌صدا؛ 2) سايه‌اي كه مشخص و قابل رؤيت باشد.     اسم ساینا در لغت نامه دهخدا ساین. [ ی ِ ] (اِ) مصحف شاهین، چون : شاهین ...

ميترا :    (اوستايي) 1- مهر، خورشيد؛ 2- پيمان؛ 3- (= مهر)،   مهر.     اسم میترا در لغت نامه دهخدا میترا. (اِخ ) مهر. رجوع به مهر شود. اسم میترا در فرهنگ فارسی میترا میترا میثر در اوستا و پارسی باستان میترا در سانسکریت میتره در ...

مَهيا :    (اوستایی)، بزرگ.     اسم مهیا در لغت نامه دهخدا مهیا. [ م ُ هََ ی ْ یا ] (ع ص ) آماده شده. ساخته شده. کار راست و نیکو کرده شده. شکرده شده. مهیاء [ م ُ هََ ی ی ...