اسم دختر عربی

مه سیما : مه(فارسی) + سیما(عربی)،  ماه سیما       ماه سیما  

اشوچهر : از نام هاي برگزيده  

رضيه :    (عربي) (مؤنث رضي)، ( رضي. 1-

رعنا :    (عربي) 1- زيبا و دلفريب؛ 2- زن خويشتن آرا؛ 3- (در قديم) ويژگي آن كه يا آنچه به سبب داشتن ظاهر زيبا، قدرت، يا ثروت بسيار، خود خواه و گستاخ شده است؛ 4- (به مجاز) بلند و ...

فاطمه‌زهرا :    (عربي) (اَعلام) ام ابيها و ام الائمه و ام الحَسنين، صديقه كبري دختر پیامبر اسلام(ص) و خديجه دختر خويلد. بنا بر اعلام ثبت احوال نام زیبای فاطمه زهرادر بین 50 نام محبوب انتخابی توسط خانواده های ایرانی در ...

آيه :    (عربي) 1- نشانه، نشان‌، معجزه، دليل، حجت، برهان؛ 2- اعجوبه، عجيبه. + ن.ک. آيت.

آيات:    (عربي) جمع آيه، آيه‌ها، نشانه‌ها، علامت‌ها.

آنيه :    (عربي) 1- جمع اناء، ظرفها، ظروف؛ 2- از واژه‌هاي قرآني.

آنِسه :    (عربي) (مؤنث آنس)، 1- زن نيكو؛ 2- دختر خانم؛ 3- زن نيكو زبان.

آمنه :    (عربي) (مؤنث آمن) 1- ايمن و بي‌خوف، در امن و امان؛ 2- (اَعلام) [حدود 46 پیش از هجرت] دختر وهب ابن عبد مناف ابن زهره و مادر پیامبر اسلام(ص).

آمال:    (عربي) جمع امل، اميدها، آرزوها.

آلاء:    (عربي) 1- نعمت‌ها، نيكي‌ها، نيكويي‌ها؛ 2- از واژه‌هاي قرآني.

آفاق:    (عربي) 1- جمع افق، عالم، گيتي، جهان؛ كرانه‌هاي آسمان، اطراف؛ 2- (به مجاز) عالم ظاهر، جهان ماده؛ 3- (در قديم) (به مجاز) جهانيان، همه‌ي مردم جهان.

آصفه :    (عربی ـ فارسی) (آصف + ه (پسوند نسبت))، منسوب به آصف، ه آصف.

آسيه :    (عربي) (مؤنث أسِيَ، أسَيً) 1- اندوهگين؛ 2- استوانه، ستون؛ 3- (اَعلام) نام زن فرعون [رامسس دوم 1304- 1237 پیش از میلاد] معاصر با موسي(ع) كه در روايات اسلامي زني صالح و متقي و نيكوكار معرفي شده است، ...