مَديحه : (عربي) سخني (معمولاً شعر) كه در ستايش كسي گفته يا سروده ميشود.
اسم مدیحه در لغت نامه دهخدا
مدیحت. [ م َ ح َ ] (ع اِمص ) مدیحة. مدیحه. مدح. مدیح. ستایش. رجوع به مدیحه شود :
زآنکه فکر من از مدیحت او
نهر جاری و بحر مسجور است.
مسعودسعد.
مدیحة. [ م َ ح َ ] (ع اِمص، اِ) مدیح. (ناظم الاطباء). رجوع به مدیحت و مدیحه شود.
مدیحه. [ م َح َ / ح ِ ] (ع اِمص، اِ) مدیح. مدح. ستایش. ثنا. آفرین. مدحت. ج، مدایح. || سخن یا شعری که درتوصیف و تمجید ممدوحی گویند یا نویسند یا خوانند.
اسم مدیحه در فرهنگ فارسی
مدیحه
ستایش
( اسم ) ستایش مدیح جمع : مدایح ( مدائح )
مدیحه خوان
مداح
مدیحه سرا
مدیح سرا
مدیحه گوی
ستایشگر
اسم مدیحه در فرهنگ معین
مدیحه
(مَ حِ) [ ع . مدیحة ] (اِ.) ستایش . ج . مدایح .
مدیحه سرا
( ~ . سَ) [ ع – فا. ] (ص فا.) آن که عادت یا گرایش به سرودن مدیحه دارد، مدیحه گو.
اسم مدیحه در فرهنگ فارسی عمید
مدیحه
شعر ستایشی.
مدیحه سرا
شاعری که در مدح دیگران شعر می گوید.