اسم پسر

کوروش : نام سه تن از پادشاهان هخامنشی، کورش کبیر از مقتدر ترین پادشاهان ایران که تخت جمشید را بنا نهاد  

کی آذر : مرکب از کی(  پادشاه) + آذر(  آتش)، نام یکی از مفسران اوستا در زمان ساسانیان  

کیازند : پادشاه بزرگ  

کیاراد : پادشاه جوانمرد ، مرکب از کیا به معنای سلطان و پادشاه و راد به معنای جوانمرد  

گایار : یار بزرگ. یار قدرتمند(نگارش کردی  

گژدهم : از شخصیتهای شاهنامه، نام دژدار ایرانی در زمان نوذر پادشاه پیشدادی  

ملکا : پادشاه،نام مردی مجتهد در مسیحیت  

مهبد : مهبود- سرور ماه،کناییه از کسی که زیباییش از ماه بیشتر است -  از شخصیتهای شاهنامه، نام وزیرانوشیروان پادشاه ساسانی که به ریختن زهر در غذای او متهم و کشته شد 

مهرپویا : آن که در راه مهر و محبت قدم برمیدارد  

میخائیل : معرب از عبری، میکائیل  

میحاد : تک تک - جداگانه  

میر فرهان : میر بمعنای بزرگ + فرهان که نام شهری نزدیک همدان است.  

نبی : پیامبر خداوند، لقب پیامبر(ص)  

نشاط : شادی، خوشی، سرزندگی  

نعمت : آنچه باعث شادکامی و آسایش زندگی انسان شود،عطا و بخشش