بی بی نیمز

زاکیه

زاکیه :    (عربی، زاکیَة)، ۱- (در قدیم) نیکو، پاکیزه.

اسم زاکیه در لغت نامه دهخدا

زاکیة. [ ی َ ] (ع ص ) مؤنث زاکی. رجوع به زاکی شود.

اسم زاکیه در فرهنگ معین

زاکیه
(یِ) [ ع . زاکیة ] (ص .) مؤنث زاکی، ج . زاکیات

اسم زاکیه در لغت نامه دهخدا

زاکی. (ع ص ) نامی. رشد و نمو کننده : علی الحسب الزاکی الرفیع شفیق. (اقرب الموارد). || آنکه در رفاه و نعمت بسر برد. (اقرب الموارد). || مرد پاکیزه و نیکو. (منتهی الارب ).
زاکی. (ع ص ) از زکو، پاکیزه و نیکو. (اقرب الموارد) :
صبا عبیرفشان گشت ساقیا برخیز
و هات شمسةَ کرم مطیّب زاکی.
حافظ.
زاکی. (اِخ ) ابن کامل قطیفی مکنی به ابوالفضائل و ملقب به اسیرالهوی و مهذب هبتی شاعر متوفی ۵۴۶ هَ. ق. است. وی شاعری رقیق الشعر، ادیب و فاضل بود. و این چند بیت نمونه ای از اشعار اوست :
عیناک لحظهما امضی من القدر
و مهجتی منهما اضحت علی خطر
یا احسن الناس لولا انت ابخلهم
ماذا یضرک لو متعت بالنظر.
در قصیده ای دیگر گوید:
عجبت من جفنه بالضعف منتصراً
علی القلوب و یقوی و هو منکسر
شهود صدق غرامی فیک اربعة
الوجد و الدمع و الاسقام و السهر.
(از معجم الادباء ج ۱۱ صص ۱۵۱ – ۱۵۳).

اسم زاکیه در فرهنگ فارسی

زاکی
( اسم ) ۱ – مرد پاکیزه و نیکو . ۲ – آنکه در رفاه و نعمت بسر برد . ۳ – رشد و نمو کرده .
از ( زکو ) پاکیزه و نیکو

اسم زاکیه در فرهنگ معین

زاکی
[ ع . ] (اِفا.) ۱ – پاکیزه و نیکو. ۲ – کسی که در رفاه و نعمت به سر برد. ۳ – نمو کننده .

اسم زاکیه در فرهنگ فارسی عمید

زاکی
پاکیزه و نیکو.

اسم زاکیه در اسامی پسرانه و دخترانه

زاکیه
نوع: دخترانه
ریشه اسم: عربی
معنی: نیکو، پاکیزه