بی بی نیمز

بَدری

بَدري :   (عربي) ۱- باراني كه پيش از زمستان ببارد، باراني كه پيش از سرما بيايد؛ ۲- بدر بودن، ماه تمام و دو هفته بودن، حالت ماه دو هفته.

 

اسم بدری در لغت نامه دهخدا

بدری. [ ب َ ] (حامص ) بدر بودن. ماه تمام و دوهفته بودن. حالت ماه دوهفته :
مه نو تا به بدری نور گیرد
چو در بدری رسد نقصان پذیرد.
نظامی.
و رجوع به بدر شود.
بدری. [ ب َ ] (اِ) بدره که خریطه ٔ زر و پول است. (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). خریطه ای باشد که طولش از عرض اندک بیشتر باشدو آن را از چرم و گلیم و شال کنند و بدوزند و زر و پول در آن پر کنند و از جایی به جایی ببرند و آن را بهندی بوری گویند. (از فرهنگ جهانگیری ) :
جبه ای خواهم و دراعه نخواهم زرو سیم
زآنکه بهتر بود آن هر دو ز پانصد بدری.
سنایی (از فرهنگ جهانگیری ).
بدری. [ ب َ ری ی ] (ع اِ) بارانی که پیش از زمستان ببارد. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). باران قبل از زمستان. (از اقرب الموارد). بارانی که پیش از سرما بیاید. (از شرح قاموس ). || شتربچه ٔ فربه. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (شرح قاموس ).
بدری. [ ب َ ری ی ] (ص نسبی ) منسوب به بدر، چاهی میان مکه و مدینه که غزوه ٔ بدر در آنجا اتفاق افتاد. (از انساب سمعانی ). || کسی که با پیغمبر اسلام در جنگ بدر حاضر بوده است. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || منسوب به بدریه، محله ای در بغداد. (از انساب سمعانی ).
بدری. [ ب َ را ] (ع اِ) پیشی و سبقت : و استقیناالبدری ؛ ای مبادرین. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).

اسم بدری در فرهنگ فارسی

بدری
پیشی و سبقت ای مبادرین .
حسن بدری
ابن علی ابن محمد عوض مقری دمشقی شاعر و صاحب دیوان و مولفات است
در بدری
در بدر بودن صفت و حالت دربدر

اسم بدری در اسامی پسرانه و دخترانه

بدری
نوع: دخترانه
ریشه اسم: عربی
معنی: منسوب به بدر، ماه تمام